.

۱۵ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

محقق شدن پیش بینی عجیب امام خمینی

هدیه ویژه خدا به مناسبت میلاد حضرت رسول «ص»

دانلود کلیپ

۱ نظر

فرعون کوچک

مجموعه کلیپ های هنر تعامل این قسمت «فرعون کوچک»

چه کسی بدرد امام زمان می خورد؟

دریافت      حجم: 5 مگابایت

 



مدت زمان: 4 دقیقه 7 ثانیه 

۲ نظر
«حدیث 57»

«حدیث 57»

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: 

لا تَزالُ عِصابَةٌ مِن اُمَّتی یقاتِلونَ عَلى  أبوابِ دِمَشقَ و ما حَولَهُ و عَلى  أبوابِ بَیتِ المَقدِسِ و ما حَولَهُ لایضُرُّهُم خِذلانُ مَن خَذَلَهُم ظاهِرینَ عَلَى الحَقِّ إلى  أن تَقُومَ السَّاعَةُ ؛

پیوسته گروهى از امّت من بر دروازه هاى دمشق و پیرامونش و بیت المقدّس و پیرامون آن مبارزه مى کنند و یارى نکردن آنان ، زیانى به آنها نمى رساند . آنان تا روز قیامت پشتیبان حقّ اند .

کنز العمّال ، ح 35051 

عکس برگرفته شده از سایت جنبش سایبری 313

۳ نظر
دانلود سخنرانی استاد رائفی پور "مهدویت عامل وحدت"

دانلود سخنرانی استاد رائفی پور "مهدویت عامل وحدت"

سخنرانی استاد رائفی پور-18 آبان 94-تهران  

زمان: 86دقیقه

مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله بهجت    bahjat_ir@
۱ نظر

پست موقت

موسسه مصاف ایرانیان   masaf.ir

۲ نظر

موسسه مصاف ایرانیان  masaf.ir

۱ نظر
وحدت «حدیث 56»

وحدت «حدیث 56»

امیرالمومنین: «بِدان که هیچ کس بر وحدت و همدلىِ امّت محمّد(ص)، از من حریص‏تر نیست.‏»

امیرالمومنین: لَیْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص وَ أُلْفَتِهَا مِنِّی‏»

 نهج البلاغه، نامه 78

تبیان

۳ نظر
بالا بردن ارزش

بالا بردن ارزش

به طور کلی بحثی است درباره ریشه اخلاق جنسی زن از قبیل حیا و عفاف و از آنجمله است تمایل به ستر و پوشش خود از مرد. در اینجا نظریاتی ابراز شده است. دقیق ترین آنها اینست که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن با هوش فطری و با یک حس مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمی نمی تواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند از عهده زور با زوی مرد بر نمی آید و از طرف دیگر نقطه ضعف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیت و مظلومیت قرار داده است. 

در طبیعت جنس نر گیرنده و دنبال کننده آفریده شده است. به قول ویل دورانت: " آداب جفتجوئی عبارت است از حمله برای تصرف در مردان و عقب نشینی برای دلیری و فریبندگی در زنان... مرد طبعا جنگی و حیوان شکاری است عملش مثبت و تهاجمی است. 

زن برای مرد همچون جائزه ای است که باید آنرا برباید ". وقتی که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست همانطور که متوسل به زیور و خودآرائی و تجمل شد که از آن راه مرد تصاحب کند متوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نیز شد .

دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند و در نتیجه مقام و موقع خود را بالا برد. ویل دورانت می‌گوید: " حیا امر غریزی نیست بلکه اکتسابی است. زنان دریافتند که دست و دل بازی مایه طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند ". ویل دورانت می‌گوید: " خودداری از انبساط و امساک در بذل و بخشش بهترین سلاح برای شکار مردان است. اگر اعضای نهانی انسان را در معرض عام تشریح می‌کردند توجه ما به آن جلب می‌شد ولی رغبت و قصد به ندرت تحریک می‌گردید. مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیا است و بی آنکه بداند حس می‌کند که این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقت عالی خبر می‌دهد ". مولوی عارف نازک اندیش و دوربین خودمان مثلی بسیار عالی در این زمینه می‌آورد اول درباره تسلط معنوی زن بر مرد می‌گوید: 

زین للناس حق آراسته است                       زانچه حق آراست چون تانند رست 

چون پی یسکن الیهاش آفرید                     کی تواند آدم از حوا برید 

رستم زال ار بود وز حمزه بیش                  هست در فرمان اسیر زال خویش 

آنکه عالم مست گفتارش بدی                     کلمینی یا حمیرا می‌زدی 

آنگاه راجع به تأثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن و در بالا بردن مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز مثلی لطیف می‌آورد: آنها را به آب و آتش تشبیه می‌کند می‌گوید مثل مرد مثل آب است و مثل زن مثل آتش اگر حائل از میان آب و آتش برداشته شود آب بر آتش غلبه می‌کند و آنرا خاموش می‌سازد اما اگر حائل و حاجبی میان آن دو برقرار گردد مثل اینکه آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند آنوقت است که آتش آب را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد اندک اندک او را گرم می‌کند و احیانا جوشش و غلیان در او به وجود می‌آورد تا آنجا که سراسر وجود او را تبدیل به بخار می‌سازد. می‌گوید: 

آب غالب شد بر آتش از لهیب                       زآتش او جوشد چو باشد در " حجیب " 

چونکه دیگی حایل آمد آن دو را                   نیست کرد آن آب را کردش هوا 

مرد برخلاف آنچه ابتدا تصور می‌رود در عمق روح خویش از ابتذال زن و از تسلیم و رایگانی او متنفر است. مرد همیشه عزت و استغناء و بی اعتنائی زن را نسبت به خود ستوده است. ابن العفیف می‌گوید: 

تبدی النفار دلالا و هی آنسه                        یا حسن معنی الرضا فی صوره الغضب 

نظامی می‌گوید: 

چه خوش نازی است ناز خوبرویان              زدیده رانده را از دیده جویان 

به طور کلی رابطه ای است میان دست نارسی و فراق از یک طرف و عشق و سوز و گرانبهائی از طرف دیگر همچنانکه رابطه ای است میان عشق و سوز از یک طرف و میان هنر و زیبائی از طرف دیگر یعنی عشق در زمینه فراقها و دست نارسی‌ها می‌شکفد و هنر و زیبائی در زمینه عشق رشد و نمو می‌یابد. برتراند راسل می‌گوید: " از لحاظ هنر مایه تأسف است که به آسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غیر ممکن گردد ". هم او می‌گوید: " در جائی که اخلاقیات کاملا آزاد باشد انسانی که بالقوه ممکن است عشق شاعرانه ای داشته باشد عملا بر اثر موفقیتهای متوالی به واسطه جاذبه شخصی خود ندرتا نیازی به توسل به عالیترین تخیلات خود خواهد داشت ". 

ویل دورانت در لذات فلسفه می‌گوید: " آنچه بجوئیم و نیابیم عزیز و گرانبها می‌گردد. زیبائی به قدرت میل بستگی دارد و میل با اقناع و ارضاء ضعیف و با منع و جلوگیری قوی می‌گردد ". از همه عجیب تر سخنی است که یکی از مجلات زنانه از آلفرد هیچکاک - که به قول آن مجله به حسب فن و شغل فیلمسازی خود درباره زنان تجارب فراوان دارد - نقل می‌کند. او می‌گوید: 

" من معتقدم که زن هم باید مثل فیلمی پرهیجان و پرآنتریک باشد بدین معنی که ماهیت خود را کمتر نشان دهد و برای کشف خود مرد را به نیروی تخیل و تصور زیادتری وادارد. باید زنان پیوسته بر همین شیوه رفتار کنند یعنی کمتر ماهیت خود را نشان دهند و بگذارند مرد برای کشف آنها بیشتر به خود زحمت دهد ". 

ایضا همان مجله در شماره دیگری از همین شخص چنین نقل می‌کند: " زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و رویبندی که به کار می‌بردند خود بخود جذاب می‌نمودند و همین مسأله جاذبه نیرومندی بدانها می‌داد اما به تدریج با تلاشی که زنان این کشورها برای برابری با زنان غربی از خود نشان می‌دهند حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود از میان می‌رود و همراه آن از جاذبه جنسی او هم کاسته می‌شود ". می‌گویند: " مشتاقی است مایه مهجوری ". این صحیح است اما عکس آن هم صحیح است که: " مهجوری است مایه مشتاقی ". امروز یکی از خعهایی که در دنیای اروپا و امریکا وجود دارد خع عشق است. در کلمات دانشمندان اروپائی زیاد این نکته به چشم می‌خورد که اولین قربانی آزادی و بی بند و باری امروز زنان و مردان عشق و شور و احساسات بسیار شدید و عالی است. 

در جهان امروز هرگز عشقهائی از نوع عشقهای شرقی از قبیل عشقهای مجنون و لیلی و خسرو و شیرین رشد و نمو نمی کند. نمی خواهم به جنبه تاریخی قصه مجنون و لیلی و خسرو و شیرین تکیه کرده باشم ولی این قصه‌های بیان کننده واقعیاتی است که در اجتماعات شرقی وجود داشته است. 

از این داستانها می‌توان فهمید که زن بر اثر دور نگهداشتن خود از دسترسی مرد تا کجا پایه خود را بالا برده است و تا چه حد سر نیاز مرد را به آستان خود فرود آورده است؟ قطعا درک زن این حقیقت را در تمایل او به پوشش بدن خود و مخفی کردن خود به صورت یک راز تأثیر فراوان داشته است.

 اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محکم می‌سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می‌شود. مسئله حجاب، ص81 بنیاد شهید مطهری

برگرفته شده از کتاب مساله حجاب مرتضی مطهری ص52-47  دانلود کتاب

در صورت خراب بودن لینک دانلود بالا به این آدرس مراجعه کنید.  www.ghbook.ir/book/3374

۰ نظر

دین و دنیا «حدیث55»

امام على علیه ‏السلام:

 إن جَعَلتَ دِینَکَ تَبَعاً لدُنیاکَ أهلَکتَ دینَکَ و دُنیاکَ وکُنتَ فی الآخرةِ مِن الخاسِرینَ، إن جَعَلتَ دُنیاکَ تَبَعاً لِدینِکَ أحرَزْتَ دِینَکَ و دُنیاکَ و کُنتَ فی الآخرةِ مِن الفائزینَ؛

اگر دینت را تابع دنیایت کنى، دین و دنیایت، هر دو را از بین برده‏ اى و در آخرت از زیانکاران خواهى بود، اما اگر دنیاى خود را تابع دینت کنى دین و دنیایت، هر دو را به دست آورده‏ اى و در آخرت از رستگاران خواهى بود.

غرر الحکم : 3750 ـ 3751

تبیان


۰ نظر

ششمین عامل اصلی تاخیر ظهور

۱ نظر

مهدی موعود در تورات


مهدی موعود در تورات shia+muslim                  
 پاسخ به این سوال را در فصل 17 آیه 20 از کتاب پیدایش تورات جستجو می‌کنیم ، آیه ای که دل هر انسان حقیقت طلبی را با نور الهی منور ساخته و لرزه بر اندام و بنیانهای فکری دشمنان اهل بیت (ع) می‌اندازد

در میان کتب دینی یهود، آیات مربوط به منجی کمتر دستخوش تحریف ودستبرد متخاصمان قرار گرفته است.

برخی این امر را ناشی از گرایش شدید یهودیان به منجی دانسته آنچنان که "هارامبام" (موشی بن میمون) از بزرگان و اکابر یهود می گوید:

"هر فرد یهودی که به ماشیح معتقد نباشد و یا چشم به راه آمدنش نباشد منکر بیانات موسی و سایر پیامبران بنی اسرائیل است(1)

برخی نیز خنثی بودن و عدم دخالت این آیات ، در زندگی خاخام ها و حاکمان یهود را عامل در امان ماندنشان از تحریف می دانند .

عده ای بر این عقیده هستند که آنچه یهودیان را در تمام برهه های تاریخ پر فراز و نشیبشان هماره متحد نگاه داشته اعتقاد ایشان به ظهور منجی (ما شیح) بوده است  برخی دیگر نیز این امر- مصون ماندن نسبی آیات مربوط به آخر الزمان- را از معجزات الهی می پندارند .

دلیل هرچه باشد نتیجه این است که در میان کتب دینی یهود و پیامبران بنی اسرائیل شاهد فراز های بسیاری هستیم که به موضوع آخر الزمان ، نشانه ها ، و شخص موعود اختصاص دارد و حتی در برخی کتب مانند زبور حضرت داوود(ع) مسائل آخر الزمانی و نشانه های منجی یک سوم این کتاب را در بر گرفته است.

تعدادی از این آیات ، به ظهور حضرت مسیح (ع) دلالت داشته و با شخص ایشان تطابق فراوان دارد لیکن در بررسی شکلی و محتوایی برخی آیات عهد عتیق به مواردی بر می خوریم که به طرز عجیب و باور نکردنی با مسائل مربوط به منجی شیعیان حضرت بقیه الله الاعظم (عج) همخوانی کامل دارد.

به گونه ای که جای هیچ تردیدی را برای هر انسان منصفی باقی نمی گذارد.

از اسفار پنجگانه تورات در سفر(sefr) پیدایش آمده است:

  1. " خداوند بر ابراهیم ظاهر گشته گفت: به ذریه تو این زمین را می بخشم ،تمام این زمین را که می بینی به تو و ذریه تو تا به ابد خواهم بخشید "(2)

آیاتی از این دست سبب شده است تا برخی یهودیان ،  تمامی زمین را ارث پدری خود دانسته و اندیشه های صهیونیستی مستخرج از این آیات تجاوز به دیگر سرزمین ها را جایز بشمارد.

و در جایی دیگر خطاب به ابراهیم (ع) داریم:

  1. " تورا بسیار بارور گردانم و امتهای بسیار از تو پدیدار کنم ،پادشاهان از تو بوجود آیند.عهد خود را در میان خویش و تو و ذریه بعد تو استوار گردانم که نسل بعد از نسل جاودانی باشد "

ودر فرازی دیگر خداوند خطاب به حضرت ابراهیم اورا پدر امتها می نامد:

  1. " نام تو بعد از این آبرام  خوانده نشود بلکه نامت آبراهیم خواهد بود زیرا تو را پدر امتهای فراوان گردانیدم. (3)

 در آیه ای دیگر خداوند علاوه بر اشاره به وراثت زمین به صالحان در آخرالزمان سخن از ذریه کثیر ابراهیم (ع) می کند:

4.     به سوی آسمان بنگر- ستارگان را بشمار اگر خواهی ذریه تو نیز چنین خواهد بود ، تو را از کلدانیان(بین النهرین) بیرون آوردم تا زمین را به ارث تو بخشم (4) 

چنان که مستحضر هستید در آیه اول خداوند متعال وعده حکمرانی ذریه حضرت ابراهیم بر جهان را می دهد و در آیه بعدی آنرا عهدی بین خود و ابراهیم (ع) معرفی می نماید.

به راستی عهد میان حضرت ابرهیم و خداوند متعال چیست؟ در خواست این نبی الهی از خدا چه بوده است؟ وراثت زمین به ذریه او؟

بی شک بهترین راه پاسخ به چنین سوالاتی نگاه به کلام الله مجید است چنانکه قرآن برخی موارد فوق را تایید نموده و پرده از رازی بزرگ برمی دارد، آنجا که در تایید آیه سوم :

"تورا پدر امتهای فراوان گردانیدم "

می فرماید:

"...مله ابیکم ابراهیم و هو سمئکم المسلمین من قبل و فی هذا ..."

"از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید ،خداوند شمارا در کتابهای پیشین ودر این کتاب مسلمان نامید".(5)

ولی نکته بسیار بسیار مهم در آیه چهارم است که سخن از عهدی بین خدا و ابراهیم (ع) می رود، این موضوع به طرز عجیبی در قرآن پاسخ داده شده است چنانکه می خوانیم:

" و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمت فاتمهن  قال انی جاعلک لناس اماما قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین"

"هنگامی که پروردگار ابراهیم،اورا با دستوراتی آزمود و او به طور کامل از عهده آنها برآمد،خداوند به او فرمود:من تورا امام و پیشوای مردم قرار دادم.ابراهیم گفت:از دودمان و ذریه من نیز امامانی قرار بده ، خداوند فرمود عهد من به ستمکاران نمی رسد"(6)

پس در واقع عهد بین حضرت حق و پیامبرش رسیدن افرادی خاص از ذریه ابراهیم (ع) به مقام امامت است که شامل ستمکاران نمی شود، چرایی پاسخ خداوند نسبت به درخواست حضرت ابراهیم مبنی بر امام قرار دادن ذریه اش را می بایست اینگونه واکاوی نمود.

پسران حضرت ابراهیم دو تن بودند ،یکی اسحاق که از همسرش ساره ، و دیگری اسماعیل که از کنیزی به نام هاجر بود ، دلیل ازدواج حضرت ابراهیم با هاجر نازایی ساره بود که البته خداوند بعد ها حاجت ساره را نیز مستجاب نموده و از او اسحاق به دنیا آمد.

یهودیان خود را از نسل اسحاق می دانند چراکه لقب فرزند اسحاق ، یعنی یعقوب "اسرائیل به معنای بنده خدا" بود لذا بنی اسرائیل یعنی فرزندان یعقوب.

در ضمن یهودیان فرزند حضرت ابراهیم را که وسیله آزمایش او قرار گرفت (قربانی شدن) اسماعیل نمی دانند بلکه معتقدند  اسحاق بوده است که به چنین مقامی نائل گشته.

این در حالی است که رسول الله و امیر المومنین و به تبع آن ائمه و سادات  از نسل اسماعیل (ع)هستند.

حال سوالی که پیش می آید این است که کدام دسته از ذریه حضرت ابراهیم (ع) هستند که به سبب ستمکاری مقام والای امامت که خدا در قرآن آن را بالاتر از پیامبری می داند را از دست داده و این مقام به  آنها نمی رسد؟ ودیگر اینکه این دلایل را چون از قرآن است برای بحث با یهودیان کافی ندانید لیکن پاسخ به این دو مسئله را در فصل 17 آیه 20 از کتاب پیدایش تورات جستجو می کنیم ، آیه ای که دل هر انسان حقیقت طلبی را با نور الهی منور ساخته و لرزه بر اندام و بنیانهای فکری دشمنان اهل بیت (ع) می اندازد:

" اما در مورد اسماعیل تقاضای تورا اجابت فرمودم ،اینک او را برکت داده بارور گردانم، او را بسیار کثیر گردانم و12 امام از وی پدید آیند و امتی عظیم از وی بوجود آورم"

آری تقاضای حضرت ابراهیم مبنی بر نائل آمدن افرادی از ذریه ایشان به مقام امامت اینگونه در خود تورات پاسخ داده می شود ،و جالب تر اینکه  کلمه امام در قرآن مجید ۱۲ مرتبه  تکرارشده است! کدام انسان جوینده معرفت وحقیقت است که  با این لایل به حقانیت تشیع پی نبرد؟

آری خداوند عهدش با ابراهیم و پاسخ به خواست او را در ذریه اسماعیل قرار داد و جالب اینجاست که با آوردن عبارت" ... و امتی عظیم از وی بوجود آورم " مشخصا به اسلام عزیز اشاره می فرماید چراکه تعداد کل یهودیان جهان (فرزندان اسحاق) تنها 14 میلیون نفر تخمین زده می شود در حالی که امت مسلمان با یک میلیارد و نیم نفر انسان پس از مسیحیت بیشترین پیروان در جهان را به خود اختصاص داده و حتی اگر تعداد شیعیان جهان (تقریبا 200 میلیون نفر) را در نظر بگیریم باز هم شاهد فاصله ای آشکار هستیم.

مگر نه اینکه خدا در تورات خطاب به ابراهیم فرمود :

"به سوی آسمان بنگر، ستارگان را بشمار، اگر خواهی  ذریه تو نیز چنین خواهد بود "

گویا این آیه در تورات تفسیر سوره کوثر است . آری کلامی نورانی تورات و قرآن منشا یکسان دارد  و البته اشاره به حقانیت تشیع و ظهور امام زمان فقط به سفر پیدایش مربوط نمی شود چنانکه در دیگر کتب عهد عتیق نشانه های فراوان آخر الزمانی داریم که عینا  مصادیق آنها در آیات و روایات اسلامی نیز موجود است  برای نمونه به موارد زیر توجه فرمایید:

 "و نهالی از تنه "یسی"( از نام های پدر حضرت داوود) بیرون آمده ،شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت، مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین ،به راستی حکم خواهد نمود...کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت .... گرگ با بره سکونت خواهد نمود و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر با هم و طفل کوچکی آنها را خواهد راند... در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند کرد،زیرا که جهان از معرفت خدا پر خواهد شد". (7)

 * گفتنی است نسب حضرت حجت از سمت مادر بزرگوارشان نرجس خاتون به شمعون ابن هممون صفا می رسد که وی  پسر عمه حضرت مریم مادر حضرت عیسی (ع) بوده است و جالب اینکه هردو این بزرگواران از نسل داوود پیامبر بوده اند . سایر موارد مطروحه در این آیه را نیز عینا در روایات اسلامی داریم  به عنوان نمونه امام حسن مجتبی (ع) میفرمایند: در هنگام ظهور درندگان با هم به سادگی خواهند زیست (و التسلعت السباع) و بز شاخدار به بز بدون شاخ حمله نخواهد کرد و...

 "یهوه صبا یوت چنین می گوید: یک دفعه دیگرآسمانها و زمین و دریا و خشکی را متزلزل خواهم ساخت و تمامی امت ها رامتزلزل خواهم ساخت و آنگاه  فضیلت جمیع امت ها خواهد آمد ... این خانه را از جلال خود پر خواهم ساخت."(8)

 "امیر عظیمی که برای پسران تو ایستاده نامش "ایستاده" است خواهد برخاست... بسیاری از آنان که در خاک خوابیده اند،بیدار خواهند شد..."(9)

 *   در این آیه به وضوح به لقب حضرت بقیه الله  به نام "قائم" به معنی "ایستاده" اشاره می شود و در ادامه نیز رجعت مومنان هنگام ظهور امام زمان (عج) مطرح می گردد (فراز هایی از دعای عهد: خدایا اگر مرگ ، که آنرا برای تمامی بندگانت مقدر فرموده ای  میان من و او – امام زمان- فاصله انداخت ، پس مرا-هنگام ظهورش- زنده گردانده از قبرم خارج کن ...  )

 "آنانکه بسیاری را به راه عدالت رهبری می کنند(یاران امام زمان)، مانند ستارگان خواهند بود تا ابدالاباد. اما تو ای دانیال کلام را مخفی دار کتاب را تا زمان آخر مهر کن بسیاری به سرعت "تردد" خواهند کرد."(10)

 "خوشا به حال آنان که انتظار کشند"(11)

 *   افضل الاعمال انتظار الفرج(از روایات شیعی : انتظار فرج از بهترین اعمال است)

 "سلطنت و جلال و ملکوت به او داده شده تا جمیع قوم ها و امت ها و زبانها او را خدمت کنند.سلطنت اوجاودانی و بی زوال است و ملکوت او زایل نخواهد شد."(12)

 "از  کتاب حبقوق نبی : اگر چه تاخیر نماید، برایش منتظر باش زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود... بلکه جمیع امت ها را نزد خود جمع می کند و تمامی قوم ها را برای خویشتن فراهم می آورد."(13)

*   در عیون الاخبار ج 1 ص 134آمده است حضرت حیقوق نبی که در تویسرکان مدفون است از منتظران سرسخت حضرت حجت بوده و شعار دائمش "اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم " بوده است . ایشان در کتاب خود که شامل سه باب است با مضامینی واضح به رستگاری مومنین و بعثت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به عنوان خاتم النبین بشارت می دهند.امام رضا (علیه السلام) نیز در مجلس مامون از جاثِلیق که ازعلما و بزرگان قوم یهود بوده است، سوال می فرمایند: آیا سخن او را درباره ظهور حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در تورات دیده ای؟ گفت آری و تصدیق می کنم.گفتنی است پیکر مطهر آن نبی بزرگ و منتظر حضرت صاحب الزمان (عج) به شکلی معجزه آسا در سال ۱۳۷۲ (ه.ش) در جریان حفری های چند تن یهودی در مرقد مطهرشان  در تویسرکان سالم نمایان شد. 

شاید بیشترین اشارات به ظهور و آخر الزمان را باید در زبور حضرت داوود (ع) جستجو نمود تاجایی که از 150 بخش آن 35 و برخی 55 بخش را مربوط به آخر الزمان می دانند.

لذا بی سبب نیست که خداوند متعال در کلام الله مجید هنگام اشاره به سرنوشت مومنان در آخر الزمان توجه ما را به زبور جلب می نماید:

" و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون "

"و به راستی در زبور پس از تورات  نوشتیم که بنگان صالح ما وارثان زمین خواهند بود"(14)

 لذا جای شگفتی ندارد اگر مضمون همین آیه قرآن را در زبور هم ببینیم:

 "  شروران منقطع خواهند شد اما منتظران خدا وارث زمین خواهند گشت ، بعد از اندک زمانی شروری نخواهد بود و حلیمان وارث زمین خواهند گشت و میراث آنها خواهد بود تا ابد الاباد. خداوند صالحان را تایید می کند ، خدا روزی کاملان را می داند و روزی ایشان خواهد بود ، تا ابد نسل شروران منقطع شده صالحان وارث زمین خواهند شد و در آن تا ابد سکونت خواهند نمود ، جان او در نیکویی شب را به سر خواهد برد و ذریه او وارث خواهند شد."(15)

"و او قوم تو را به عدالت داوری خواهد نمود و مساکین تو را انصاف و فرزندان فقیر را نجات خواهد داد و ظالمان را زبون خواهد ساخت. در زمان او صالحان خواهند شکفت و وفور سلامتی خواهد بود و حکمرانی خواهد کرد از دریا تا در یا و از نهر تا اقصای جهان."(16)

 *    در بحارالانوار علمه مجلسی ج 53 ص 62 آمده است:  پس از ظهور بر روی زمین کور،فلج و زمینگیری باقی نخواهد ماند(وفور سلامتی).

 "جمیع سلاطین او را تعظیم خواهند کرد و جمیع امتها او را بندگی خواهند نمود.زیرا چون مسکینی استغاتثه کند،او رهایی بخشد و جان های مساکین را نجات خواهد داد."(17)

 "اسم او تا ابد بماند،اسمش چون آفتاب باقی بماند،در او مردمان برکت خواهند یافت و تمامی قبایل او را خجسته خواهند گفت، و نام او تا ابد متبرک باد و تمامی زمین از جلالش پر شود."(18)

 "برای خداوند منتظر باش ، قوی شو، او دلت را تقویت خواهد کرد...ای همگان که برای خدا انتظار می کشید منتظر خدا باش طریق اورا نگه دار تا تو را به وراثت زمین بر افرازد."(19)

 "امتها شادی و تنرنم خواهند کرد زیرا که قوم ها را به انصاف حکم خواهد کرد،آنگاه زمین محصول خود را خواهد داد،اما صالحان شادی کنند و در حضور خدا به وجد آیند و به شادمانی خرسند شوند.

او قوم تورا به عدالت داوری خواهد نمود. و مساکین تو را به انصاف ،مساکین قوم را دادرسی خواهد کرد و فرزندان فقیر را نجات خواهد داد. در زمان او صالحان خواهند شکفت و وفور سلامتی خواهد بود.

  او حکمرانی خواهد کرد از دریا تا دریا و از نهر تا اقصی نقاط جهان،فراوانی غله در زمین برقله کوه ها خواهند رسید، اهل شهر ها مثل علف زمین نشو و نما خواهند کرد،جمیع امتهای زمین او را خوشحال خواهند خواند."(20)

*  اشاره به برخی از نشانه های آخر الزمان که در روایات شیعی نیز موجود است  مبنی بر افزایش جمعیت شهر نشینان نسبت به جمعیت روستایی و یا فراوانی نعمات و محصولات کشاورزی پس از ظهور و...

    "شمشیر دو دمه در دست ایشان است تا از امتها انتقام بکشد ."(21)

*     در این فراز نیز به طرز شگفتی به ذوالفقار امیرالمومنین (ع)که طبق روایات شیعی دردست حضرت بقیه الله (عچ)است اشاره می شود.

هرچند دشمنان خدا  ۱۱ امام بزرگوار از ذریه ابراهیم (ع)را به خاک و خون کشیدند و حق الله و بندگانش زائل نمودند لیکن دوازدهمین ایشان همو که آخرین ذخیره الهی است پرچم حق را بر بام را گیتی خواهد کوفت.

آنچه از نظر گرامیتان گذشت مشتی بود نمونه خروار وگرنه نشانه هایی از این دست برای اهل فهم و حق طلبان بسیار است ان شا الله به زودی به نشانه ها و حقانیت وجودی حضرت در دیگر ادیان نیز اشاره خواهد شد.

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت صاحب الزمان (عج)که صد البته نزدیک است .

علی اکبر رائفی پور 

پینوشت:

  1. نشریه بینا- نشریه کلیمیان ایران- سال اول (1378 )شماره 4
  2. (باب 12- فراز 7)
  3. (باب17-فراز20) و (باب18-فراز18). آنچنان که در منابع دینی یهود آمده است خدا پس از امتحان حضرت ابراهیم و سارا به خاطر سربلند بیرون آمدن از این آزمون الهی به نام های ایشان "ه" اضافه فرمود و آبرام و سار به ابراهیم و ساره بدل گشتند
  4. (13-15) (15-5 تا 8).
  5.  سوره حج آیه 78
  6.  سوره بقره آیه 124
  7.  کتاب اشعیای نبی (فصل11 بندهای 1 تا 10)
  8.  کتاب حجی نبی(فصل 2 بندهای 6 تا 9)
  9. کتاب دانیال نبی (فصل 12 - 1،12)
  10.  کتاب دانیال نبی (فصل 12-3و4)
  11.  کتاب دانیال نبی (فصل 12-12)
  12.  کتاب دانیال نبی (فصل 7- 12 و14)
  13.  کتاب حیقوق نبی(2-3تا 5) واژه حیقوق(Hayaghogh) که در زبان عِبری «حَبَقُوق» تلفظ می گردد که به معنای در آغوشگرفته می باشد. علت نامگذاری ایشان به این نام چنین بود که وی در اوان کودکی ازدنیا می رود و الیاس نبی (علیه السلام) او را در آغوش خود گرفته، دعا می کنند و از خدای متعال می خواهند که آن حضرت را دوباره زنده نماید. در مفاتیح الجنان در شرح اعمال ام داود، امام صادق (علیه السلام) به نام آن حضرت اشاره می فرمایند
  14.  سوره انبیا آیه 105
  15.  مزمور 37  بند های 9-11-12-17-18-27-29
  16. مزمور 72  بند های 2و4و7و8
  17.  مزمور 72  بند های 11و13  
  18.  مزمور 72  بند های17و19
  19.  (مزمور 69  بند 3 )، ( 130  بند 5و6 )
  20. (مزمور 67  بند 4 )، (مزمور 68  بند 3 )، (مزمور 72  بندهای 2و4و7و8و16و17و149 )
  21. مزمور 149  بند 7
 نویسنده:علی اکبر رائفی پور
برگرفته شده از سایت موسسه مصاف ایرانیان  Masaf.ir
۱ نظر

«حدیث 54»

️امام رضا علیه السلام فرمودند:

 هر کس مرا در این فاصله دورى که دارم - زیارت کند روز قیامت سه جا به دادش مى رسم و او را از شدت آن سه مورد آسوده مى کنم :

1- هنگامى که نامه هاى اعمال به دست راست یا چپ تحویل داده مى شود

2- هنگام عبور از صراط

3- هنگام سنجش اعمال 

عیون اخبار الرضا ج2 ، ص 255 - خصال ص 168

موسسه مصاف ایرانیان  Masaf.ir

۱ نظر