.

۵۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زن» ثبت شده است

چرا حجاب ؟

             به نام خداوند بخشنده مهربان

اگر چه طولانی است اما حوصله به خرج داده و بخوانید.

 حجاب یکی از منطقی ترین و استوارترین مسائلی است که در دین اسلام وجود دارد و بر روی آن تأکید زیادی شده است. ولی دشمنان برای از بین بردن و یا کمرنگ کردن آن از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند

 در اول بحث به تاریخچه ی حجاب در دوران قبل از اسلام می پردازیم. بعد از ان به دلایل وجوب حجاب که از سه شیوه قابل اثبات است، اشاره می کنیم: 1) قرآن: خداوند متعال در قرآن کریم دو بار دستور صریح به حفظ حجاب و پوشش داده است. یکی در سوره نور آیه 31 و دیگری در آیه 59 سوره احزاب. 2) روایات: در روایاتی که از اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده، بسیار به حفظ حجاب و پوشش تأکید شده و در برخی از روایات عاقبت افراد بی حجاب آمده است که به آنها خواهیم پرداخت. 3) عقل و منطق: این بخش شامل دلایل عقلی برای اثبات حجاب است که آن دلایل عبارتند از: ارزش والای زن، آرامش زن، تحکیم خانواده و عامل استواری جامعه. در بخش دیگری به برخی از شبهات رایج در مورد حجاب پاسخ داده می شود.

 در بخش عفاف هم بعد از تعریف آن، به آیاتی که در آن شده از عفاف بحث است می پردازیم که آن آیات عبارتند از: آیه 273 سوره بقره و آیه 33 سوره نور. و بعد از آن به روایات ائمه معصومین(علیهم السلام) اشاره می شود. و در آخر این بحث به کلام مقام معظم رهبری اشاره خواهد شد.

 در بخش حیا نیز به آیه ای از قرآن که در آن از حیا بحث شده است، پرداخته می شود و آن آیه، آیه ی 25 سوره قصص می باشد. بعد از آن به روایاتی که در این بحث آمده، اشاره و بعد از آن به کلام اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان در رابطه با حیا، می پردازیم.


مقدمه

بیشترین انحرافات و کج روی ها در نسل جوان دیده می شود و ریشه ی همه ی این کج روی ها را باید در نوع بینش و عقاید آنها نسبت به مسائل دینی، مشاهده کرد.

 یکی از مسائلی که دشمنان اسلام روی آن بسیار سرمایه گذاری کرده اند، رواج بی حجابی و برداشتن چادر و یا روسری از سر خانم ها است. دشمنان با استفاده از دلایل پوچ و بی ارزش، این پوشش الهی را زیر سوال می برند و آن را نوعی زندانی کردن زن می دانند. دلایل آنها شاید در نگاه اول شیرین و جالب به نظر آید ولی انسان متفکر و با بصیرت، با اندکی تأمل و تحقیق در می یابد که کسانی که مخالف حجاب هستند به دنبال چه چیزی می گردند و چرا اینقدر بر این مسئله تأکید دارند.

 یکی از مهمترین و شاید اصلی ترین چیزی که غربی ها و مخالفان حجاب به دنبال آن هستند، مسئله ی ((آزادی زن)) است. و مسلم است کسانی که در پی سود جویی از زنان هستند، بیشتر به حجاب و دلایل آن خُرده می گیرند.

مسئله ای که به عنوان آزادی زن مطرح می شود، در واقع آزادی زن نیست بلکه آزادی مرد است. آزادی مرد در اینکه خیلی راحت به هر زنی خواست نگاه کند و یا اینکه با هر زنی خواست ارتباط برقرار کند و او را وسیله ی التذاذ خود گرداند. زن باید آرایش کند تا مرد لذت ببرد، زن باید بدن و صورت خود را از بین ببرد تا مرد سود آن را ببرد. همیشه با خود می گویم یعنی یک زن اینقدر ارزش خود را پایین می داند که حاضر است، ساعت ها روی چهره و اندام خود کار کند تا مثلاً یک مرد به او علاقه نشان دهد و آن هم چه علاقه ای. علاقه ای که با ارضا شدن مرد از بین می رود و در آخر هم این زن است که ضرر و زیان دیده است نه مرد.

 غربی ها که امروز دم از دفاع از حقوق زنان می زدند، تا چند سال پیش زن را مانند یک کسی می دانستند که فقط به درد التذاذ مرد می خورد. اصلاً زمزمه ی آزادی زن از سوی غربی ها، از قرن نوزدهم شروع شد. در آن موقع مدیران کارخانه ها به دنبال نیروی کاری می گشتند که ارزان قیمت، کم درد سر، کم توقع و... باشد و از همان جا مسئله ی آزادی زنان را سر دادند و زنان را از خانه هایشان به سوی کارخانه ها کشیدند و با این کار از ارزش و کرامت زن کاستند و بر پولهای خود افزودند.

 در اینجا با استفاده از کلام شیوای مقام معظم رهبری، یک نمونه از نگاه های غرب نسبت به زن و مقایسه ی آن با دین اسلام را مطرح می کنیم. حضرت آیت الله خامنه ای(قدس سرة) می فرمایند: « در همین کشور‌های غربی، تا چند سال قبل از این - نه خیلی زیاد - زنانی که در مراکز آموزش عالی تحصیل می‏کردند، حق نداشتند مدرک کتبی تحصیلات عالی خودشان را بگیرند! در همین اواخر، در بعضی از کشور‌های غربی - از جمله در انگلستان - یکی از مجلاتّ یکی از کشور‌های غربی - که نمی‏خواهم از آن کشور و از آن مجلّه اسم بیاورم - پیرزنی را معرفی کرده بود که در سال 1917 - یعنی تقریباً هفتاد سال قبل - در حدّ دکترا تحصیلات عالیه کرده است؛ لیکن به او مدرک تحصیل نداده‏اند! بعد سؤال می‏کند، چرا مدرک تحصیل نداده‏اند؟ می‏گوید که چون تا سال 1947 در انگلستان، به زنانی که تحصیل می‏کردند، مدرک تحصیلی نمی‏دادند و می‏گفتند که زن نباید مدرک تحصیلی بگیرد! این‌ها امروز آمده‏اند و در مقابل جمهوری اسلامی، مدّعی حقوق زن شده‏اند! در همان سالهایی که چنین حقارتهایی در فرهنگ غربی مشاهد می‏شد، در ایران اسلامی، «بانوی اصفهانی» اجازه اجتهاد از مجتهدان درجه اوّلِ آن روز اسلام داشت و در اصفهان، حوزه تدریس فلسفه و فقهش دایر بود! اسلام، این است.» (1)

 در دین اسلام برای زن ارزش و اهمیت بسیاری قائل شده است که برخی از آنها در بین مباحث اشاره می کنیم.


تاریخچه ی حجاب

یکی از مسائلی که مخالفان حجاب روی آن بسیار تاکید دارند این است که می گویند؛ در زمان های قدیم زنان یونان و یا ایران باستان و پیروان یهود وظیفه ای نسبت به حفظ حجاب نداشته اند و با آمدن اسلام حجاب به عنوان یک تکلیف برای زنان مطرح شد.

 شواهد تاریخی حاکی از آن است که در اکثر اقوام و آیین های جهان، حجاب در بین زنان وجود داشته است. هر چند در بعضی از دوره ها، توسط حکام و پادشاهان این مسئله کم رنگ شده ولی هیچ گاه به طور کامل از بین نرفته است.

 با این توضیحات، نگاهی به دوران های مختلف می اندازیم:

1- پوشش زن در یونان و روم باستان

 

دایرة المعارف لاروس درباره پوشش زنان یونان می گوید: ((زنان یونانی در دوره های گذشته، صورت و اندامشان را تا روی پا می پو شاندند. این پوشش که شفاف و بسیار زیبا بود، در جزایر کورس و امرجوس و دیگر جزایر ساخته می شد. زنان فنیقی نیز دارای پوششی قرمز بودند)).

 در « اسپارته » دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج خود را ازچشم مردان می پوشاندند. نقش هایی که برجای مانده ، حکایت می کند که زنان سررا می پوشانده، ولی صورت هایشان بازبوده است، ووقتی به بازار می رفتند، برآنان واجب بوده است که صورت هایشان را بپوشانند، خواه باکره و خواه دارای همسر باشند. حجاب در بین زنان سیبری وساکنان آسیای صغیر وزنان شهرماد ( وفارس وعرب) نیزوجود داشته است. زنان رومانی ازحجاب شدیدتری برخوردار بوده اند، به طوری که وقتی ازخانه خارج می شدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها می پوشاندند وچیزی ازبرآمدگی های بدن مشخص نمی شد. (2)

 ویل دورانت نویسنده مشهور غربی در کتاب خود با نام تاریخ تمدن درباره ی «الهه عفت» که یکی ازخدایان یونان باستان است، می گوید :«آرتمیس» ،الهه عفت است و عالی ترین نمونه (والگو برای) دختران جوان به شمار می آید که دارای بدنی نیرومند و ورزیده وچابک وبه زیور عفت وتقوا آراسته است. (3)

 همچنین درباره مردم یکی ازقبائلی که نهصد سال قبل ازمیلاد زندگی می کرده اند، آمده است: ((بالاتر از ارمینان ودرکنار دریای سیاه، «سکاها» بیابانگردی می کردند. آنها مردم وحشی و درشت اندام قبائل جنگی نیمه مغول و نیمه اروپایی بسیار نیرومندی بودند که در ارابه به سر می بردند وزنان خود راسخت در پرده نگاه می داشتند)). (4)

 همچنین این مورخ در جای دیگری می نویسد: ((زنان فقط درصورتی می توانند خویشان ودوستان خود راملاقات کنند ودرجشن های مذهبی و تماشاخانه ها حضور یابند که کاملا درحجاب باشند)). (5)


2- پوشش زن در ایران باستان:

( پوشش زنان ایرانی در کتیبه ها و مجسمه ها پوشیده تر از طرح های بازسازی شده انها است در بازسازی انها تا جای که توانسته اند باز ترش کردند )

در مورد پوشش زنان ایران باستان مطالب زیادی وجود دارد که به آنها اشاره خواهیم کرد. ویل دورانت درباره پوشش زنان ایران باستان و این که حجاب بسیار سختی دربین آنان رایج بوده است، می گوید : (( زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دار ازخانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان اختلاط کنند. زنان شوهردارحق نداشتند هیچ مردی را ،ولو پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش هایی که درایران باستان برجای مانده ، هیچ صورت زن دیده نمی شود ونامی از ایشان به نظر نمی رسد)). (6)

 همچنین درتفسیر اثنی عشری آمده است: ((تاریخ نشان می دهد که حجاب در فرس قدیم وجود داشته است)).(7)

 درکتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» آمده : ((اصلی که باید درنظر داشت ، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمه های ماقبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره (مادها) ازلحاظ شکل (باکمی تفاوت) با پوشاک مردان یکسان است)). (8)
پوشش زنان ماد

 بعد از مادها، هخامنشیان نیز ازنظر لباس همانند مادها بودند. درمورد پوشاک خاص زنان این دوره آمده است: ((ازروی برخی نقوش مانده از آن زمان ، به زنان بومی برمی خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده وبلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است . به زنان دیگر آن دوره نیز برمی خوریم که ازپهلو به اسب سوارند . اینان چادری مستطیل برروی همه لباس خود افکنده ودر زیر آن ، یک پیراهن با دامن بلند ودر زیر آن نیز ،پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است)). (9)
پوشش زنان هخامنشی

 در دوره اشکانیان نیز هماهنند گذشته، حجاب زنان ایرانی کامل بوده است. دراین باره چنین می خوانیم : ((لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است. پیراهن دیگری داشته اند که روی اولی می پوشیدند وقد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمنا یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن چادری سر می کردند)). (10)


پوشش زنان اشکانی

 زنان در دوره ساسانیان که احکام دینی زرتشتیان درکشور اعمال می شده است، همچنان دارای حجاب کامل بودند. درمورد پوشاک زنان چنین آمده است : ((چادر که از دوره های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است ، دراین دوره نیز به صورت مختلف مورد استعمال داشته است)). (11)


پوشش زنان ساسانی



 3- پوشش زن در ادیان بزرگ الهی

حجاب درآیین یهود:

دراصول اخلاقی «تلمود» که یکی از کتاب های مهم دینی و درحقیقت فقه مدوّن و آیین نامه زندگی یهودیان است، آمده : ((اگرزنی به نقض قانون یهود می پرداخت، چنانچه مثلا بی آنکه چیزی برسر داشت به میان مردم می رفت ویا در شارع عام نخ می رشت یا با هرسنخی ازمردان درد دل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون درخانه اش تکلم می نمود ، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند ، درآن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد)). (12)
پوشش زنان یهودی( ارتدوکس) {به این نوع پوشش بورکا گفته می شود که در کتاب مقدس نیز به آن اشاره شده است }
دو تصویر بالا مربوط به زنان یهودی هنگام عبادت در کنا دیوار ندبه (بیت المقدس )


حجاب درآیین مسحیت:

در کتاب انجیل آمده است : پولس دررساله خود به قرنتیان تصریح می کند :

 «اما می خواهم شما بدانید که سر هر مرد ، مسیح است و سر زن ، مرد و سر مسیح ، خدا. هر مردی که سر پوشیده دعا یا نبوت کند سر خود را رسوا می نماید . اما هرزنی که سر برهنه دعا کند ، سر خود را رسوا می سازد ؛ زیرا این چنان است که تراشیده شود. زیرا اگر زن نمی پوشد ، موی را نیز ببرد واگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است ، باید بپوشد ؛ زیرا که مرد اززن نیست ، بلکه زن از مرد است و نیز مرد به جهت زن آفریده نشده ، بلکه زن برای مرد. ازاین جهت زن می باید عزتی بر سر داشته باشد به سبب فرشتگان ... دردل خود انصاف دهید آیا شایسته است که زن نا پوشیده نزد خدا دعا کند.» (13)

 ونیز درانجیل ، دررساله پولس ، به تیمو ثیوس می گوید : « و همچنین زنان خود را بیارایند به لباس حیا و پرهیز، نه به زلف ها وطلا و مروارید ورخت گران بها ، بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کنند به اعمال صالحه». (14)
پوشش زنان مسیحی


دلایل وجوب حجاب

اثبات حجاب و پوشش برای بانوان از چند راه امکان پذیر است، که عبارتند از:

 قرآن ، روایات معصومین(علیهم السلام) و عقل و منطق.

 هر کدام از این موارد به تنهایی برای اثبات ضرورت حجاب بانوان کافی است. ما به یاری خدا همه آنها را به تفصیل بیان خواهیم کرد.

1) قرآن

«حجاب اسلامی»

 یکی از مهمترین دلایل وجوب حجاب آیه 31 سوره نور است که خداوند تبارک و تعالی می فرماید:

 «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

 «و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسرى‏هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‏کیششان، یا بردگانشان (کنیزانشان‏)، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود و همگى بسوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید»

 از این آیه شریفه چند نکته استفاده می شود که عبارتند از:

 1) پرهیز از نگاه هوس آلود.

 2) پوشاندن عورت از دیگران (این حکم برای هر مرد و زن مسلمان واجب است).

 3) پنهان کردن زینتها (به غیر از مواردی که آشکار است).

 4) پوشاندن سر و گردن.

 5) جواز آشکار نمودن زینتها و بدن در برابر محارم و یا افراد خاص


الف) سَتر عورت

دستور دومی که خداوند متعال فرموده است، حفظ فرج است. منظور از این دستور، پوشانیدن از نگاه دیگران است چنانکه حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) می فرمایند: «کل شئ فی القرآن من حفظ الفرج فهو من الزنا إلا هذه الآیة فإنها من النظر» (هر آیه ای که در قرآن سخن از حفظ فروج می گوید، منظور حفظ کردن از زنا است، جز این آیه که منظور از آن، حفظ کردن از نگاه دیگران است). (15)

 یکی از مسائلی که با آمدن اسلام در میان اعراب واجب شد، مسئله ی پوشاندن عورت از دیگران است. متأسفانه در دنیای متمدن کنونی نیز عده ای از غربیها این مسئله را انکار می کنند.

 به طور مثال راسل در یکى از کتابهایش به نام (در تربیت) یکى از چیزهایى که از جمله اخلاق بى منطق و به اصطلاح «اخلاق تابو» مى‏ شمارد همین مسأله پوشانیدن عورت است.

 وى مى‏گوید چرا پدران و مادران اصرار مى‏ ورزند که عورت خود را از بچه بپوشانند؟ این اصرار خود سبب تحریک حس کنجکاوى بچه‏ ها مى‏ گردد. اگر کوشش والدین براى کتمان عضو تناسلى نباشد چنین کنجکاوى کاذبى وجود پیدا نخواهد کرد. باید والدین عورت خود را به بچه ‏ها نشان بدهند تا آنها هرچه که وجود دارد از اول بشناسند.

 بعد اضافه مى‏کند: لااقل گاهى اوقات- مثلًا هفته‏اى یک بار- در صحرا یا حمام برهنه شوند و عورت خود را در معرض دید بچه ‏ها قرار دهند.

 راسل مسأله مخفى کردن عورت را یک «تابو» مى‏ داند. «تابو» از موضوعات بحث جامعه شناسى است و به تحریمهاى ترس‏آور و بى‏ منطق گفته مى‏ شود که در میان ملل وحشى وجود داشته و دارد. به عقیده امثال راسل اخلاق رایج در جهان متمدن امروز نیز پر از «تابو» است.

 عجیب است که بعضی از افراد به نام تمدن و یا از بین بردن حس کنجکاوی، می خواهند به بدترین و زشت ترین زندگی ها برگردند.

 خداوند متعال، ستر عورت را برای مردان هم واجب دانسته و در آیه 30 سوره نور می فرماید: « قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ...» (به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند) و در ادامه فلسفه و منطق این مسئله را بیان می فرماید: «ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ» (این برایشان پاکیزه‏تر است)‏ و این جمله در واقع پاسخی برای جاهلان قدیم و جدید است که این ممنوعیتها را بی منطق می دانند.


ب) زینت

دستور بعدی خداوند پوشاندن زینت است. درباره ی زینتهایی که زن باید آنرا بپوشاند، نظرات زیادی آمده ولی آنچه که مشهور است این است که: عده ای آنرا به معنی، «زینت آلات» گرفته اند منتها در حالی که روی بدن قرار گرفته و طبیعی است که آشکار کردن چنین زینتی توأم با آشکار کردن اندامی است که زینت بر آن قرار دارد. (16) به این ترتیب زنان حق ندارند زینت هایی را که معمولا پنهان است را آشکار سازند.

 آشکار کردن زینتها در آیه ای دیگر از قرآن مجید مورد نهی قرار گرفته است. در آیه 33 سوره احزاب خطاب به همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمده است: «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى...» (و در خانه‏ هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهاى خود را آشکار مکنید).

 درباره جمله ی استثناء « إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» هم تفاسیر و روایات بسیاری وجود دارد که ما به بعضی از روایات اشاره می کنیم:

 1. «عَنْ زُرارَةَ عَنْ ابى عَبْدِاللَّهِ عَلَیْهِ السَّلامُ فى قَوْلِهِ تَعالى‏: «الّا ما ظَهَرَ مِنْها» قالَ: الزّینَةُ الظّاهِرَةُ الْکُحْلُ وَالْخاتَمُ» (از امام صادق سؤال شد که مقصود از زینت آشکار که پوشیدنش براى زن واجب نیست چیست؟ فرمود زینت آشکار عبارت است از سرمه و انگشتر). (17)

 2. «و الْقُمّىِّ عَنْ الباقر علیه السلام فى هذِهِ الْایَةِ، قالَ: هِىَ الثِّیابُ وَالْکُحْلُ وَ الْخاتَمُ وَ خِضابُ الْکَفِّ وَ السِّوارُ. وَالزّینَةُ ثَلاثٌ: زینَةٌ لِلنّاسِ وَ زینَةٌ لِلْمَحْرَمِ وَ زینَةٌ لِلزَّوْجِ، فَامّا زینَةُ النّاسِ فَقَدْ ذَکَرْناها، وَ امّا زینَةُ الَمحْرَمِ فَمَوْضِعُ الْقِلادَةِ فَما فَوْقَها وَ الدُّمْلُجُ وَ مادونَهُ وَالْخَلْخالُ وَ ما اسْفَلُ مِنْهُ، وَ امّا زینَةُ الزَّوْجِ فَالْجَسَدُ کُلُّهُ».

 (امام باقر علیه السلام فرمود: زینت ظاهر عبارت است از جامه، سرمه، انگشتر، خضاب دستها، النگو. سپس فرمود زینت سه نوع است: یکى براى همه مردم است و آن همین است که گفتیم. دوم براى محرمهاست و آن جاى گردنبند به بالاتر و جاى بازوبند به پایین و خلخال به پایین است. سوم زینتى است که اختصاص به شوهر دارد و آن تمام بدن زن است). (18)

 3. «عَنْ ابى بَصیرٍ عَنْ ابى عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ: «وَلایُبْدینَ زینَتَهُنَّ الّا ما ظَهَرَ مِنْها». قالَ: الْخاتَمُ وَالْمَسَکَةُ وَ هِىَ الْقُلْبُ». (ابوبصیر مى‏ گوید از امام صادق علیه السلام تفسیر «الّا ما ظَهَرَ» را خواستم، فرمود عبارت است از انگشتر و دستبند). (19)

 4. «عَنْ بَعْضِ اصْحابِنا عَنْ ابى عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قال: قُلْتُ لَهُ: ما یَحِلُّ لِلرَّجُلِ مِنَ الْمَرْأَةِ انْ یَرى‏ اذا لَمْ یَکُنْ مَحْرَماً؟ قالَ: الْوَجْهُ وَ الْکَفّانِ وَ الْقَدَمانِ». (راوى که یک شیعه است مى‏ گوید: از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم که براى مرد نگاه کردن به چه قسمت از بدن زن جایز است درصورتى که محرم او نباشد؟ فرمود چهره و دو کف دست و دو قدم). (20)

 این روایت متضمّن حکم جواز نظر بر وجه و کفّین است نه حکم عدم وجوب پوشیدن آنها، و اینها دو مسأله جداگانه مى‏ باشند.

 5. «اسماء» دختر ابوبکر- که خواهر عایشه بود- به خانه پیغمبر اکرم آمد درحالى که جامه‏هاى نازک و بدن نما پوشیده بود. رسول اکرم روى خویش را از او برگرداند و فرمود: «یا اسْماءُ انَّ الْمَرْأَةَ اذا بَلَغَتِ الْمَحیضَ لَمْ تَصْلُحْ انْ یُرى‏ مِنْها الّا هذا و هذا- وَ اشارَالى‏ کَفِّهِ وَ وَجْهِهِ». (اى اسماء! همینکه زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزى از بدن او دیده شود مگر این و این- اشاره فرمود به چهره و قسمت مچ به پایین دست خودش-). (21)


ج) حدود پوشش

بعد از این استثنا این جمله آمده است: «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیوِبِهِنَّ» (روسرى خود را بر روى سینه و گریبان خویش قرار دهند). البته مقصود از این آیه پوشیدن سر و گردن و گریبان است. در تفسیر کشّاف، در ذیل همین آیه آمده که؛ زنان عرب معمولًا پیراهنهایى مى‏پوشیدند که گریبانهایشان باز بود و دور گردن و سینه را نمى‏پوشانید. روسریهایى هم که روى سر خود مى‏ انداختند از پشت سر مى ‏آویختند و به این صورت گوشها و بناگوشها و گوشواره‏ها و جلو سینه و گردن نمایان مى ‏شد. این آیه دستور مى ‏دهد که باید قسمت آویخته همان روسریها را از دو طرف روى سینه و گریبان خود بیفکنند تا قسمتهاى یاد شده پوشیده گردد.

 ابن عباس در تفسیر این جمله گفته است: «تُغَطّى شَعْرَها وَصَدْرَها و تَرائِبَها وَ سَوالِفَها» (یعنى زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوى خود را بپوشاند). (22)

 این آیه حدود پوشش را مشخص مى ‏کند.

 در ذیل این آیه شیعه و سنّى روایت کرده ‏اند که:

 روزى در هواى گرم مدینه زنى جوان و زیبا درحالى که طبق معمول روسرى خود را به پشت گردن انداخته  و دور گردن و بناگوشش پیدا بود از کوچه عبور مى ‏کرد. مردى از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل مى ‏آمد. آن منظره زیبا سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشاى آن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلو خودش را نگاه نمى ‏کرد. آن زن وارد کوچه‏اى شد و جوان با چشم خود او را دنبال مى‏ کرد. همان‏طور که می رفت  ناگهان استخوان یا شیشه‏اى که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت. وقتى به خود آمد که خون از سر و صورتش جارى شده بود. با همین حال به حضور رسول اکرم رفت و ماجرا را به عرض رساند. اینجا بود که آیه مبارکه نازل شد: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضّوا مِنْ ابْصارِهِمْ »الى آخر. (23)


د) محارم

استثناء دومی که برای پوشش زینتها وجود دارد، محارم هستند، همچنانکه قرآن می فرماید: «وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ...»الی آخر. 

 در استثنای اول فقط آزاد گذاشتن زینت هایی را که نمایان بود را جایز می دانست ولی افراد وسیع تری(عموم مردم) را شامل می شد و در استثناء دوم مواضع بیشتری را جایز می داند که آشکار باشد ولی افراد کمتری را شامل می شود.

 افرادی که در آیه از آنها نام برده شده همان محارم در اصطلاح فقه ما هستند که عبارتند از:

 1) لِبُعُولَتِهِنَّ (شوهران)

 2) أَوْ آبَائِهِنَّ (پدرانشان)

 3) أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ (پدران شوهرانشان)

 4) أَوْ أَبْنَائِهِنَّ (پسرانشان) 

 5) أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ (پسران شوهرانشان)

 6) أَوْ إِخْوَانِهِنَّ (برادرانشان)

 7) أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ (پسران برادرانشان)

 8) أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ (پسران خواهرانشان)

 9) أَوْ نِسَائِهِنَّ (زنان)

 10) أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ (کنیزانشان)

 11) أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ (خدمتکاران مرد که [از زن] بى‏نیازند)

 12) أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء (کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکرده‏اند)

 ذکر این نکته نیز لازم است که اگر آرایش و یا برهنگی زن در جلوی دید محارم، سبب تحریک شدن یکی از محارم شود، بر زن لازم است که خود را بپوشاند. پس سزاوار است که زن در برابر محارم خود (به استثنای شوهر) تقوا و متانت جنسی را نیز رعایت کند.

 و در نهایت خداوند همه را به بازگشت به سوی خود می خواند و می فرماید: «وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (و همگى بسوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید) شیوه و منش قرآن کریم این است که در آخر دستورها، مردم را به خدا متوجه می سازد تا در به کار بستن فرمانهای او سهل انگاری نکنند.


«حجاب برتر»

یکی دیگر از آیات حجاب، آیه ی 59 سوره احزاب است:

 «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا» 

 (اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها (روسرى‏هاى بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است ، (و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است‏). در این آیه دو سوال مطرح می شود. یکی اینکه«جلباب» به چه معنی است؟ و دوم اینکه طبق آیه هدف از انداختن جلباب این است که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند. این موضوع به چه معناست؟

 در اینکه کلمه«جلباب» به چه معنا است، اقوال مختلف است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

 در تفسیر کشاف در ذیل این آیه از قول ابن عباس آمده: «الرداء الذی یستر من فوق إلى أسفل» (جلباب ردائی است که سراسر بدن از بالا تا پایین را می پوشاند). (24) 

 در لسان العرب در ذیل کمه جلباب آمده: «الجِلْبابُ ثوب أَوسَعُ من الخِمار دون الرِّداءِ تُغَطِّی به المرأَةُ رأْسَها وصَدْرَها» (جلباب جامه ای است از چارقد بزرگتر و از عبا کوچکتر. زن به وسیله ی آن سر و سینه ی خود را می پوشاند)

 در قاموس المحیط آمده: «الجِلْبَابُ، کَسِرْدابٍ وسِنِمَّارٍ: القَمیصُ، وثَوْبٌ واسِعٌ للْمَرأَةِ دونَ المِلْحَفَةِ، أو ما تُغَطِّی به ثِیابَها من فَوْقُ کالمِلْحَفَةِ، أو هو الخِمارُ» (جلباب عبارتست از پیراهن و یک جامه ی گشاد و بزرگ، کوچکتر از ملحفه و یا خود ملحفه(چادر مانند) که زن به وسیله ی آن تمام جامه های خویش را می پوشد، یا چارقد) (25) 

 و همچنین در مجمع البیان، در ذیل همین آیه و در قسمت معنی لغات آمده: «الجلباب خمار المرأة الذی یغطی رأسها و وجهها إذا خرجت لحاجة» (جلباب عبارت است از روسری ای که در موقع خروج از منزل به کار برده می شود و سر و صورت را با آن می پوشانند). (26)

 همانگونه که مشخص است در بین اربابان لغت هم نظرات مختلفی وجود دارد ولی آنچه که مشخص است این است که«جلباب» به پوششی می گویند که وسیع و بزرگ است و تمام بدن را می پوشاند. ضمنا گفتن این نکته هم لازم است که در بین زنان دو نوع پوشش وجود داشته: یکی«خِمار» که روسری داخل خانه بود و دیگری«جلباب» که برای بیرون خانه استفاده می شد.

 مطلب دوم بحث در مورد علت پوشش است که طبق آیه برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، گفته شده است. در مورد تفسیر این آیه دو نظر وجود دارد:

 اولی اینکه برخی گفته اند که در زمان پیغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله) عده ای از اراذل و اوباش در شب مزاحم کنیزان و یا زنان آزاده می شدند و بعد از اینکه مورد بازخواست قرار می گرفتند می گفتند که ما نمی دانستیم که آن زن آزاده است و گمان می کردیم که کنیز است. و لذا به زنان آزاده دستور داده شد که بدون جلباب بیرون نروند تا از کنیزان تشخیص داده شوند و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند.

 دوم اینکه برخی از مفسران معتقدند این آیه برای همگی زنان آمده و دستور داده که بدون پوشش کامل از خانه خارج نشوند تا به وسیله پوشش و عفافی که دارند مورد آزار قرار نگیرند.

 برداشت اول از این آیه مورد اشکال است. زیرا با این تفسیر یعنی اینکه اسلام اجازه آزار و اذیت کنیزان را داده و فقط در مورد زنان آزاده پوشش را واجب کرده است. اگر چه پوشاندن موی سر بر کنیزان واجب نبوده و شاید رمز این مسئله هم این بوده که چهره و وضع کنیزان زیاد جالب نبوده و مورد توجه کسی واقع نمی شده ولی به هر صورت مزاحمت برای کنیزان هم گناه محسوب می شود. و این برداشت درست به نظر نمی رسد. ولی تفسیر دوم بیشتر با آیه منطبق است و می توان آنرا برای تفسیر این قسمت از آیه در نظر گرفت. 

 نکته قابل ذکر این است که طبق آنچه در این آیه شریفه آمده، زنان مسلمان هنگامی که در میان مردم ظاهر می شوند باید وقار و سنگینی و همچنین حجاب و حیا خود را حفظ کنند تا مورد هجوم افراد بیمار دل و متعرض قرار نگیرند. اگر زن حجاب خود را به شکل صحیح حفظ کند، مانند یک سپر محافظ تیرها و نگاه های شیطانی مردم را از خود دور می کند. 


 2) روایات

 علاوه بر احادیثی که در بخش آیات آوردیم در اینجا هم به چند حدیث اشاره می کنیم:

 حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند: «إیّاکَ أن تَتَزَیَّنَ لِلنّاس و تُبارِزُ اللهَ بالمَعاصی» (بپرهیز از این که برای دیگران خود را بیارایی و به وسیله ی انجام گناه با خدا به ستیز برخیزی). (27) 

 أمیر المؤمنین، علی(علیه السلام) فرموده اند: «عَلَیکُم بِالصَّفیقِ مِن الثیاب، فَاِنَّ مَن رَقَّ ثوبَهُ رَقَّ دینَهُ» (لباس ضخیم بپوشید؛ زیرا هر کس لباسش نازک و بدن نما باشد، نشانه ی سستی و ضعف دین اوست). (28) 

 در کتاب بحار الانوار حدیثی زیبا به نقل از حضرت علی(علیه السلام) آمده که ما فقط به ذکر ترجمه ی آن می پردازیم: آن حضرت می فر مایند: «روزی ما نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نشسته بودیم. پیامبر فرمود: به من خبر دهید، بهترین چیز برای زنان چیست؟ همه ی ما ماندیم که چگونه سوال پیامبر را پاسخ دهیم تا اینکه از محضر آن حضرت پراکنده شدیم.

 من به سوی فاطمه(سلام الله علیها) رفتم و سوال پیامبر(صلی الله علیه و آله) را برای آن حضرت بازگو کردم و گفتم که همه ی ما در برابر سوال پیامبر نتوانستیم جواب دهیم.

 حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمود: من جواب این سوال را می دانم و آن اینکه: بهترین چیز برای زنان این است که تا می توانند نه آنها مرد نامحرمی را ببینند و نه مردان نامحرم آنان را.

 پس من به سوی پیامبر برگشتم و سوال آن حضرت را مطرح نموده و در جواب گفتم: همانا بهترین چیز برای زنان این است که تا می توانند نه آنها مرد نامحرمی را ببینند و نه مردان نامحرم آنان را.

 رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: قبلاً تو که نزد من بودی جواب آن را نمی دانستی، آیا تو در نزد دخترم فاطمه بودی؟ حضرت شگفت زده شد و فرمود: به درستی که فاطمه، پاره ی تن من است». (29)


 3) عقل و منطق

 فلسفه حجاب از مسائلی است که در همه اعصار مورد سوال واقع می شود. آگاهی از فلسفه پوشش می تواند بهترین راه برای تحقق فرهنگ پوشش اسلامی باشد. امید است که بتوانیم با تبیین درست و صحیح این موضوع زنان و دخترانمان را از بند بی حجابی که گریبان گیر جامعه ما شده است، به در آوریم.

الف) ارزش والای زن

در دین اسلام برای زن اهمیت فوق العاده ای قرار داده شده است. زن مظهر ظرافت و جمال آفرینش است. دامن زن مدرسه بشر است. اصلاح جامعه در گرو تقوای اوست و محیط خانواده مجلس درس و تربیت اوست. زن می تواند با تربیت صحیح فرزندان، امتی را از وجود آن فرزند بهره مند گرداند. 

 ولی فرهنگ غرب سعی دارد زن را به عنوان یک کالای تجاری و سودمند در دست افراد مختلف قرار دهد و آنقدر شخصیت او را پایین می آورد که به او می گوید به درون جامعه برو و خود را در معرض دید افراد مختلف قرار بده و وسیله سودجویی آنها قرا بگیر. نظریه ای که با عنوان فمینیسم(آزادی زنان) از سوی غربی ها مطرح شده، حقوق ابتدایی هر زنی را لگد مال می کند و وقتی که زنان غربی بخواهند از حق خود دفاع کنند، صدای آنها را خفه می کنند و آنها را به گوشه ای می اندازند.

 در دین اسلام برای زن که مظهر ظرافت و جمال است، حجاب و پوشش را پیشنهاد کرده تا ارزشهای وجودی او محفوظ بماند. همانطور که در آیه 59 سوره احزاب که اشاره شد آمده: «ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ» (این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است). 

 خانم «هنولا ناکاتا» یک نویسنده ژاپنی است که اسلام آورده است. او درباره ی احساس خود از داشتن حجاب می‏گوید: ((با داشتن حجاب بود که من انسانیت و ارزش زنانگی خود را احساس کردم. حجاب به من می‏ آموزد که از دسترس بیگانگان دور بمانم. امروزه به‏ ویژه در بین جوانان، گرایش روز افزون به حجاب دیده می‏شود که نشانه رشد اسلام نیز می‏باشد. تا من زنده هستم، برای اسلام و حجاب تبلیغ خواهم کرد، چون حجاب مایه آرامش و آسایش در جامعه می‏باشد)). (30)

 آقای«لوی» که یک فرد یهودی است و به تازگی دخترانش با حجاب شده اند در مورد حجاب دخترانش می گوید: ((حجاب یکی از دستورات قرآن است که ارزش اخلاقی زن در جامعه را تعیین می‏نماید. حجاب نشانگر پاکیزه بودن، رستگاری و آلوده نبودن زن است)). (31)

 مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای(قدس سره) درباره ارزش و احترام زن می فرمایند:

 «زن‌های مؤمن در جامعه‌ی ما سعی کنند قدر زن ایرانی مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامی و مسلمان را بدانید. زنی که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطی نمی‌شود و خود را وسیله یی برای جلب چشم مرد نمی‌داند و خود را بالاتر از این می‌داند. زنی که شأنش را عزیزتر از این می‌شمارد که خود را عریان کند و با صورت و موی و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خویش جلب کند و هوس آن‌ها را اشباع نماید. زنی که خود را در دامنه‌ی قله یی می‌داند که در اوج آن، فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) - بزرگترین زن تاریخ بشر - قرار دارد. آن زن، زن مسلمان ایرانی است. این زن باید دیگر از این بازیچه‌های فراهم آمده‌ی تمدن غربی و روش‌های توطئه آمیز آن، رو بگرداند و به آن بی اعتنایی کند». (32)


ب) آرامش زن

در همه کارها آرامش و امنیت روانی یکی از مهمترین مسائلی است که سبب می شود آن کار به خوبی انجام بپذیرد. 

 ارائه زیباییها و مواضع بدن به میل و خـواسته ی مـردان دامن می زند و در نهایت، موجب می شود که امنیت و آرامش خود زن به هم بخورد. عشوه گری زن در جامعه نه تنها باعث از بین بردن آرامش روانـی خـود می شود بلکه مردان مخصوصاً جوانان را در تحریکی دائم قرار می‌دهد؛ تحریکی که سبب کوفتگی اعصاب می شود و در نهایت موجب ایجاد هیجانهای بیمارگونه عصبی می‌شود.

 آنچه می تواند موجب آرامش و امنیت زنان شود، حجاب است. حجاب در ظاهر اگر چه سخت است ولی نوعی امنیت خاطر و مانع برای زن به شما می آید و در واقع حجاب حریم شخصیتی فرد را بیان می کند.

 خانم «ایوان ردلی» نویسنده و خبرنگار معروف انگلیسی که اسلام آورده و محجبه شده است، می‏گوید: ((حجاب در زندگی من و حفظ امنیت من نقش بسیار بزرگی را ایفا نمود و من با پناه آوردن به حجاب، خود را در امنیت احساس می‏کنم)). (33)

 حجاب از طرفی هم نوعی آرامش معنوی را برای شخص فراهم می کند. حجاب باعث می‌شود که زن کمتر دچار لغزش و گناه شود و به دنبال آن زن و بطور کلی جامعه بیشتر می‌توانند مراتب معنوی را طی نمایند و به طهارت قلب و روح برسند. قرآن کریم حجاب را یک عامل طهارت قلب (هم برای مردان و هم برای زنان) می داند و در سوره احزاب آیه 53 می فرماید: «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ» (و هنگامى که چیزى از وسایل زندگى را (بعنوان عاریت) از آنان (همسران پیامبر) مى‏خواهید از پشت پرده بخواهید این کار براى پاکى دلهاى شما و آنها بهتر است‏)


ج) تحکیم خانواده

خانواده پایگاهی برای انسان سازی است. خانواده براساس محبت، صفا، همدلی، صمیمیت و وحدت استوار می شود و از طرفی دیگر هم محیطی است برای محدود کردن نیازهای جنسی زن و شوهر در چارچوب قانونی و شرعی. یکی از مهمترین علت هائی که ممکن است یک خانواده را بهم بزند، حضور تحریک آمیز و شهوت آلود زنان و دختران جامعه است که نگاه هر مردی را (چه متأهل و چه مجرد) به خود جلب می کند.

 اگر کسی که شاهد و ناظر این گونه حرکات از سوی زنـان اسـت، مـتأهل بـاشد با تـوجه به حس تنوع طلبی وزیبایی خواهی که دارد، بخشی از توجه و افکار خود را متوجه آن زن می کند و در نتیجه گرایش به همسرش کاهش پیدا می کند. در بسیاری از اوقات می شود که آن زن بی حجاب، زیبایی همسر مرد را ندارد ولی حس تنوع طلبی و تازگی، زشت بودن چهره را به طور کلی محو می کند.

 وقتی که چشمان مرد از دیدن صحنه های بی حجابی زنان و دختران جامعه، کامیاب می شود به طبع آن علاقه مرد به همسرش نیز کم می شود، زیرا یکی از بخش های مهم علاقه مرد نسبت به زن از ناحیه نیازهای جنسی می باشد. در نتیجه ی این گونه رفتارها شاهد بد خلقی، بی میلی و بهانه گیری مرد نسبت به زن هستیم و دیگر کار به جایی می کشد که می بینیم مرد، زن را مانع رسیدن به خواسته های نفسانی خود می داند و از او متنفر می شود.

 حال اگر بیننده ی مناظر زنان بی حجاب، مجرد باشد تأثیری شاید بدتر از اولی دارد. بیننده ی مجرد با دیدن صحنه های زنان و دختران بی حجاب، و ارتباط با آنها به اندازه کافی التذاذ می یابد و دیگر تن به هزینه های سنگین ازدواج نمی دهد. 

 آن جوان در اصل ازدواج را یک حصار برای خود فرض می کند زیرا با ازدواج دیگر نمی تواند خارج از چارچوب شرعی و قانونی خود قدم بردارد و با زنان دیگر ارتباط برقرار کند. و شاید هم بعضی از مردان و یا زنان، همسر خود را مانند یک زندان بان فرض می کنند که آنها را در یک فضا مبحوس کرده و نمی گذارد با دنیای بیرون ارتباط داشته باشد. زیرا قبل از ازدواج راحت بوده اند، به هرکجا که می خواسته اند می رفتند و با هر کسی که می خواستند ارتباط داشته اند و هیچ کس هم با آنان جرأت برخورد را نداشته ولی بعد از ازدواج دیگر این مسائل کمتر و یا از بین رفته است.

 مطئناً تأخیر در ازدواج جوانان تنها به علت مشکلات اقتصادی و یا تحصیلی نیست، بی تقوایی جنسی و لجام گسیختگی زنان و دختران بدحجاب در جامعه هم باعث به تأخیر افتادن ازدواج است و بی شک مضرات و آثار سوء این گونه رفتارها از سوی بی حجابها، روزی دامن خودشان را هم می گیرد. دین اسلام برای آنکه این چنین مشکلاتی برای خانواده ها پیش نیاید، حجاب را پیشنهاد کرده تا هم از آفات و بلاهایی که خانواده را تهدید می کند، جلو گیری نماید و هم از به وجود آمدن بی رغبتی و سستی در تشکیل خانواده از سوی جوانان، پیشگیری کند.


د) عامل استواری جامعه

به طور یقین کشیدن خواسته های جنسی از محیط خانه به اجتماع، جامعه را رو به زوال می برد و باعث رکود فعالیتها می شود. شهید مطهری(رحمة الله علیه) در کتاب حجاب خود این گونه می نویسد: برعکسِ آنچه که مخالفین حجاب خرده گیرى کرده ‏اند و گفته‏ اند: ((حجاب موجب فلج کردن نیروى نیمى از افراد اجتماع است)) ، بى حجابى و ترویج روابط آزاد جنسى موجب فلج کردن نیروى اجتماع است. (34)

 دین اسلام هیچ گاه با فعالیت و کار کردن زن در محیط بیرون از خانه و یا با درس خواندن و رشد علمی زن مخالف نبوده بلکه اجازه هر نوع فعالیت اقتصادی، سیاسی و یا فرهنگی را داده است البته به شرط اینکه به کار اصلی او یعنی خانه داری و تربیت فرزندان لطمه ای وارد نشود. حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین این مسئله می فرمایند: ((اسلام با کار کردن زن موافق است. نه فقط موافق است، بلکه کار را تا آن جا که مزاحم با شغل اساسی و مهمترین شغل او، یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم می‌داند. یک کشور که نمی‌تواند از نیروی کار زنان در عرصه‌های مختلف بی نیاز باشد! اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد)). (35)

 آنچه که موجب رکود فعالیتها می شود بی حجابی است. فرض کنید در یک مدرسه که دختران و پسران با هم درس می خوانند، در یک کلاس همه دختران با حجاب کامل و بدون آرایش حضور دارند. و در کلاسی دیگر همه دختران به صورت بی حجاب و با آرایش کامل و لباس های نا مناسب و بدن نما حضور دارند. در کدام کلاس ها افراد بیشتر درس می خوانند و فکر می کنند و به حرف استاد گوش می دهند؟ 

 بسیار واضح و آشکار است که در کلاسی که دختران محجبه حضور دارند، بازده بیشتری عائد و واصل می شود. و همین طور در ادارات و یا جاهای دیگر. 

 به طور کلی در جامعه ای که زنان محجبه باشند و خود را در معرض دیگران قرار ندهند مطمئناً جامعه ی با نشاط و موفقی خواهد شد و می تواند در همه عرصه ها پیشرفت داشته باشد.

 از طرفی دیگر هم بد حجابی و تحریکات جنسی بر روی سیستم تولید نسل نقش تخریب کننده ای را دارد.

 دانشمندان معتقدند تحریکانی که در چشم بوجود می آید بر غده ی هیپوفیز که غده ی کوچکی در زیر مغز است اثر می گذارد. این غده شش هورمون تولید می کند که سه نوع آن بر روی سیستم تولید نسل تأثیر دارد. نگاه به زنان بد حجاب و فیلمهای محرک که چنین اثری را بهمراه دارد در نهایت به تأثیر منفی در فرزندان و اختلالات وراثتی منتهی می شود. 

 در تفسیر نور الثقلین آمده: هنگامی که موقع جفت گیری گوسفندان حضرت شعیب(علیه السلام) شد، حضرت موسی(علیه السلام) (که حدود هشت یا ده سال به حضرت شعیب خدمت می کردند) به میان گوسفندان رفت و پوست بخشی از عصای خود را کند و قسمتهایی را به حال خود واگذارد و آن را در وسط آغل گوسفندان انداخت و بر آن پارچه ای سیاه و سفید انداخت و سپس گوسفندان نر را به سراغ ماده فرستاد. گوسفندان نر به این چوب سیاه و سفید نگاه می کردند و جفت گیری می کردند و در نتیجه نوزاد آنها جملگی سیاه و سفید زاییده شدند. (36) 

 یک آزمایش علمی دیگر

 ژان روستان فرانسوی آزمایشی را در کتاب ((لاوی)) مطرح کرده است. این آزمایش که بر تعدادی اردک نر و ماده انجام گرفته است؛نتایج علمی مفیدی را به اثبات رسانده است. 

 ژان روستان وهـمکارانش تـعدادی اردکـهای نـر و مـاده را در سالن آزمایش قرار دادند و قبل از شروع آزمایش هورمونهای تناسلی اردکها را نیز مورد بررسی قرار دادند. پس از چندی که اردکها با یکدیگر بودند مورد آزمایش هورمونی قرار گرفتند که در نتیجه هورمونهای آنها زیاد شده بود. اردکهای نر و ماده را از یکدیگر جدا کردند و پس از مدتی که آنها را مورد آزمایش قرار دادند هورمونها به حال طبیعی بازگشته بودند. برای آنکه اثبات شود این تحولات هورمونی از راه چشم وبینایی آنها صورت گرفته است آزمایش دیگری را انجام دادند. بدن اردکهای نر را با پارچه سیاهی پوشاندند تا نوری از راه پوست آنها به درون بدن راه نیابد وچشم آنها را باز گذاشتند تا بتوانند یکدیگر را ببینند.در این آزمایش نیز مشاهده گردید که هورمونهای آنها زیاد شده است و در نتیجه اثبات گردید که نگاه اردکهای نر به ماده عامل تحولات هورمون آنها بوده است. درآزمایشی دیگر چشم اردکهای نر را بسته وآنها رادرمیان ماده ها رها کردند. این بار ازدیاد هورمون مشاهده نشد. (37) 

 داستان قبلی و همچنین این آزمایش اثبات می کند که زنانی که خود را در معرض دید مردان نامحرم قرار میدهند چه آثار زیانباری بر جامعه و نسل انسانها می گذارند. در حالی که خودشان هم از این آثار آگاهی ندارند. 

 فلسفه حجاب دینی پیشگیری از چنین آثاری است.

ماها خیلی خودمون رو گم کردیم یعنی حتی ایرانی هم نیستیم.


پی نوشت ها :

1- بیانات معظم له در مرقد امام خمینی(رحمة الله علیه)، 14/3/1376 

 2- به نقل ازدایره المعارف القرن العشرین ، 1923

 3- ویل دورانت ، تاریخ تمدن ، ص 520

 4- همان، ص 336 

 5- همان، ص 340 

 6- همان، ص 434 

 7- تفسیر اثنی عشری، ج 10، ص 490 

 8- پوشاک باستانی ایرانیان از کهن ترین زمان، جلیل ضیاء پور، ص 51

 9- همان ، ص 56

 10- پوشاک زنان ایرانی، جلیل ضیاء پور، ص 194

 11- همان ، ص 114

 12- تاریخ تمدن، ج 4 ص 461 

 13- باب 11 ،آیه 3 تا 14

 14- کتاب مقدس، انجیل، چاپ 1856 م، باب دوم ، آیه 9 تا 11

 15- اصول کافی ، ج 2 ،ص 36

 16- تفسیر نمونه، ذیل آیه 31 سوره نور

 17- کافی ، ج 5 ، ص 521 

 18- تفسیر الصافی ، ج 3 ، ص 430 ، ذیل آیه 31 سوره نور 

 19- کافی ، ج 5 ، ص 521

 20- همان 

 21- سنن ابو داود ، ج 2 ، ص 270 ، ح 4104

 22- مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏ ، ج 7 ، ص 217 ، ذیل آیه 31 سوره نور

 23- کافی ج 5، ص 521

 24- الکشاف ،‏ ج 3 ، ص 559 ، ذیل آیه 59 سوره احزاب 

 25- القاموس المحیط ، باب الهمزة، ذیل کلمه الجلباب

 26- مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، ج 8، ص 578

 27- بحار الانوار ج 68 ص 364 

 28- بحار الأنوار ج 80 ص 184

 29- بحارالانوار ج 43 ص 54

 30- سایت ابنا

 31- همان 

 32- سخنرانی در دیدار جمع کثیری از بانوان کشور 26/10/1368

 33-سایت ابنا

 34- مسئله حجاب، ص 84

 35- دیدار گروهی از زنان، به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا (س) 1371/09/25

 36- تفسیر نور الثقلین، ج 4 ، ص 126

 37- برگرفته از کتاب بهداشت ازدواج از نظر اسلام نوشته ی دکتر صفدر صانعی

برگرفته شده از سایت جنبش مصاف masaf.ir با کمی تغییر


۲ نظر

زن برای مرد یا برای جامعه مردان؟


       به نام خداوند بخشنده مهربان


چند سال پیش، مقاله‌ای انگلیسی منتشر شد با این نام که «چرا زن‌های انگلیسی مسلمان می‌شوند؟».
در این باره، پژوهشگر این مقاله نوشته بود، من یک زن جوان انگلیسی و اهل تمام سرگرمی‌های امروزی جوانان انگلیسی هستم؛ افزون بر این که به کارهای پژوهشی هم مبادرت می‌کنم. مدتی بود که دغدغه‌ای ذهنم را مشغول کرده بود و آن اعتبار و حیثیت زن در جامعه بود. به همین خاطر، راجع به وضعیت زنان در ادیان گوناگون مطالعه کردم. به مطالعهٔ اسلام که رسیدم، به عنوان یک دین شهوانی از آن نفرت داشتم، اما وقتی خوب خواندم، متوجه شدم آنچه در اسلام هست، با شنیده‌های من تفاوت بسیاری دارد. جذابیت‌های اسلام من را غرق در خود کرد، تا جایی که احساس کردم زن در اسلام از یک حریم، حفاظ و حیثیت والایی برخوردار است و این مسأله دغدغه‌های ذهنی من را برطرف کرد.
نویسندهٔ این نوشتار آورده است: همین مسأله دلیل اصلی گرایش زنان انگلیسی به اسلام است.
رهبر معظم انقلاب: زن در محیط اسلامى رشد علمى می‌کند، رشد شخصیتى می‌کند، رشد اخلاقى می‌کند، رشد سیاسى می‌کند، در اساسى‌ترین مسائل اجتماعى در صفوف مقدم قرار می‌گیرد، در عین حال زن باقى می‌ماند. (۱۳۹۱/۴/۲۱)
امروزه با تمام تبلیغاتی که علیه جایگاه زنان مسلمان در تمام رسانه‌های تبلیغاتی غرب صورت می‌گیرد، آماری تکان‌دهنده از شکست این تلاش‌ها حکایت دارد. در واقع زنان نزدیک ۷۰ درصد از تازه‌ مسلمان‌های اروپایی و آمریکایی هستند؛ بنابراین، خود غربی‌ها به عمق اندیشهٔ اسلامی و تأثیرگذاری بر جوامع خودشان پی‌ برده‌اند و از این ناحیه احساس خطر می‌کنند. تداوم این روند، جامعهٔ آنان را از لحاظ هویتی با چالشی جدی روبه‌رو خواهد کرد. از این روی، تلاش می‌کنند، به مراکز تولیدکنندهٔ اندیشهٔ اسلامی ضربه بزنند تا همچنان تمدن خود را بدون مشکل به پیش ببرند.
پیشنهاد مأمور ارشد CIA
چندی پیش یک روزنامهٔ ایتالیالی مصاحبه‌ای با آقای «رویل گریکت» انجام داد. گریکت‌‌ همان کسی است که پس از فوت حضرت امام ـ رحمت‌الله ـ تا پس از رخدادهای هجدهم تیر سال ۱۳۷۸ مسئول میز ایران در سازمان سیا بود.
بنا بر تحلیل‌های همین آقا در سال ۱۳۷۸ بود ـ کار حکومت ایران را تمام ‌شده می‌دانست‌ ـ که رئیس‌جمهور آمریکا به تلویزیون آمد و در مورد ایران موضع ویژه‌ای در پیش گرفت؛ موضعی که برای ابرقدرتی مثل آمریکا بسیار بد تمام شد، زیرا در عمل هیچ اتفاقی نیفتاد و این اعلام موضع، نشان‌دهندهٔ دستپاچگی مسئولان آمریکا در آن زمان تلقی شد. روزنامه‌نگار ایتالیایی در آن مصاحبه در معرفی او گفته بود که ایشان زبان فارسی را به ‌خوبی صحبت می‌کند و در مدتی که رئیس میز ایران در سازمان سیا بوده، ده بار به ایران سفر کرده و نوع گروه‌بندی او از نیروهای سیاسی ایرانی، مبنای فعالیت‌های وزارت خارجهٔ آمریکا در مورد ایران است.
آقای گریکت در آن مصاحبه به پرسش‌های گوناگونی از جمله در مورد زنان پاسخ داد. او گفت که انقلاب اسلامی زن‌ها را از گوشهٔ خانه‌ها به میدان و صحنهٔ اجتماع آورده است، ولی پس از انقلاب خیلی روی این موضوع تمرکز نشده که چه برنامه‌ای برای آن‌ها داشته باشند، اما ما ـ آمریکایی‌ها‌ ـ روی این موضوع متمرکز شده‌ایم و همهٔ تلاش ‌ما این است که با چند چیز در میان زنان ایران به صورت جدی مبارزه کنیم که از جملهٔ آن‌ها حجاب است.
از امثال این گفتهٔ آقای گریکت روشن می‌شود که تغییر هویت اسلامی زنان مسلمان در زمرهٔ برنامه‌های اصلی سازمان‌های برنامه‌ریز دشمن علیه کشورهای اسلامی و به‌ ویژه ایران قرار دارد. در نقطهٔ مقابل هم ما هستیم. از این جهت است که بازگرداندن هویت اسلامی زنان مسلمان به آنان اهمیت و ضرورت می‌یابد؛ اتفاقی که می‌تواند قدرت بسیاری به جوامع اسلامی بدهد.
پادکست: «نقطه ضعف غرب»
زن برای تمتع مرد، زن برای تمتع جامعهٔ مردان!
امروزه سه نگاه و رویکرد اصلی زن و جایگاه او در اجتماع وجود دارد؛ نگاه غربی، نگاه سنتی و نگاه اسلامی. در نگاه غربی که برخاسته از تفکر و اندیشهٔ غربی است، رابطهٔ زن و مرد در همه نهادهای اجتماعی یک رابطهٔ مبتنی بر قدرت است. جنگی همیشگی میان زن و مرد برای دستیابی به قدرت وجود دارد. بحث تشابه حقوق زن و مرد یکی از بسترهای ایجادکنندهٔ این رابطه در غرب بود. اصلاً فمینیسم در غرب به وجود آمد تا بتواند امتیازاتی را برای زن جلب کند تا زن در این نبرد قدرت با مرد پیروز شود.
شهید مطهری ـ رحمت‌الله‌علیه ـ نقش چشمگیری در شناخت این انحراف فکری غرب و تبیین جایگاه درست زن در خانواده و جامعه داشته است. ایشان در دههٔ ۱۳۴۰ بحث زیبایی را دربارهٔ اشتباه غربی‌ها مبنی بر مشابه دانستن حقوق زنان و مردان ـ و نه تساوی حقوق آنها ـ مطرح و اثبات کرده که با این اشتباه، زنان هر کاری که بکنند، جنس دوم خواهند بود، زیرا بر اساس تشابه حقوقی در کارهای مردانه‌ای وارد خواهند شد که نیاز به قدرت جسمانی و روان‌شناختی مردانه دارد و بنابراین هر کاری که بکنند، باز هم در این فعالیت‌ها از مردان عقب می‌مانند.
اما در نگاه سنتی، مردان زنان را تنها برای خود و تمایلات و تمنیات خودشان می‌خواهند. اگر نگاه مدرن زنان را برای جامعهٔ مردان می‌خواهد، نگاه سنتی زن را برای مرد می‌خواهد. مردان در این نگاه ممکن است زنان را بسیار محدود کنند و با آنان رابطه‌ای ستمگرانه‌ برقرار کنند. اصطلاح عرفی «زن‌ذلیل» در این نگاه قرار می‌گیرد، چرا که در این تفکر، قدرت مرد یا باید بر همسرش غالب باشد یا این‌که مرد ذلیل است.
نگاه غربی اما زن را تا برهنگی در جامعه پیش می‌برد، چرا که این وضع، مطلوب مردان است. به تعبیر جامعه‌شناسان غربی: زن برای جامعهٔ مردان است. به هر حال، رابطهٔ زن و مرد در هر دو نگاه اخیر، رابطهٔ قدرت است. به همین دلیل حوزه‌های زنانگی در نگاه نخست یک معنی دارد و در حوزه‌های دوم یک معنی دیگر.
زن عزت‌مدار

اما در دیدگاه سوم که متعلق به اسلام است، رابطهٔ زن و مرد‌ دیگر رابطهٔ قدرت نیست. در قرآن رابطهٔ زوجیت زن و مرد با تعبیر «مودّت» به کار رفته است. فرا‌تر از این رابطه نیز بین مردان و زنان محرم و نامحرم یک نوع رابطهٔ خاصی وجود دارد؛ یعنی زن در نگاه اسلامی عزت ویژه‌ای دارد.
بگذارید این مسأله را با یک روایت تبیین کنم. یک نفر خدمت پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ آمد و گفت: من از کسانی هستم که در زمان جاهلیت و پیش از اسلام یکی از دخترانم را زنده به گور کرده‌ام. کفاره‌اش چیست؟ حضرت فرمودند: برو به مادرت خدمت کن. گفت مادرم فوت کرده‌ است. حضرت فرمودند: برو به خاله‌ات خدمت کن که خدمت به خاله در جبران و کفارهٔ این گناه مثل خدمت به مادر است. ببینید چقد اعتبار زنان بالاست.
بنا بر احادیث و روایات بسیار و متعدد، زن‌ها در دستگاه خدا از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند؛ یعنی بسیاری از مرد‌ها می‌توانند مشکلات دنیا و آخرتشان را از طریق زن‌ها حل کنند. این فهم از زن، رابطهٔ قدرت نیست. اگر مردی با همسرش رابطهٔ قدرت برقرار کند، عقب می‌افتد. بلکه مرد باید با همسرش رابطه‌ای برقرار کند که او رضایت داشته باشد. البته خودش نیز لذت می‌برد و چون زن رضایت دارد، مرد از قِبَل این رضایت به بسیاری مواهب و نعمات دست پیدا می‌کند.
می‌خواهم بگویم ما به همین دلیل می‌توانیم نظامی درست کنیم که یک پایهٔ بسیار مهم آن خانواده باشد؛ یعنی شما خیلی از مسائل جامعه را می‌توانید از طریق همین سیستم خانواده حل کنید. ما اگر بخواهیم در جمهوری اسلامی و در جوامع اسلامی کاری پایدار و اساسی انجام بدهیم، بهترین کار این است که معرفت انقلاب اسلامی نسبت به زن را مدام در کشورمان بازتولید و در جوامع اسلامی بازنشر کنیم. هر تغییر اجتماعی که بخواهد انجام شود، از طریق نهاد خانواده و زن به ‌سرعت قابل اجراست. همهٔ زنان و مردان ـ حتی آنهایی که دچار غفلت هستند ـ وقتی با زاویهٔ نگاه لطیف دینی ربه‌رو شوند، نسبت به آن خاضع می‌شوند و به حقانیت آن اذعان می‌کنند.
یک استاد آمریکایی به من گفت اگر ما ۵۰ درصد آنچه را که شما راجع به زنان گفتید در آمریکا پیاده کنیم، هیچ مشکل اجتماعی نخواهیم داشت. اکنون دانشگاه ایشان در آمریکا دانشگاهی است که به دلیل همین مسأله و همین نگاه، بسیاری طرفدار ایران هستند.
زنان احساس را در محیط منتشر می‌کنند
امروز با وقوع بیداری اسلامی، اگر ما بتوانیم معرفتی را که در اثر انقلاب اسلامی نسبت به زن پیدا شده است، در کشورهای انقلابی بازنشر کنیم، چهارچوب فرهنگی را که غربی‌ها سال‌های سال در این کشور‌ها نهادینه کرده‌ بودند و بر آن اساس امیال شیطانی و غیر انسانی خود را به پیش می‌بردند، تا حد زیادی عقب رانده‌ایم و به زن‌ها در آن احساس مسئولیتی که خداوند به آن‌ها داده‌است، قدرت بیشتری داده‌ایم. آن‌وقت این زنان از حضور مردانشان در میدان مبارزه با مشارکت یا حمایت دفاع می‌کنند.
هم‌اکنون در بحرین، یمن یا مصر، کم نیستند زن‌هایی که در میدان حضور دارند. وقتی زن‌ها به میدان می‌آیند، یک جریان شدید احساسی را در محیط منتشر می‌کنند، چون زن از نظر نمادی، مظهر صلح است.
مسألهٔ مهمی که هست و ما باید به آن توجه داشته باشیم، این است که هر تغییر اجتماعی باید با موافقت زن‌ها انجام شود و هیچ تغییر اجتماعی بدون موافقت زن‌ها پایدار نخواهد بود. پس یکی از موضوعات ویژه‌ای که در جامعهٔ دینی وجود دارد، احساس مسئولیت نسبت به محیط است. اگر ما بتوانیم فهم از زن مسلمان و نقش و اعتبار و مزیتی را که دارد، مانند‌‌ همان فهمی که اوایل انقلاب پیدا کردیم به‌ خوبی روشن کنیم، شاهد تحولات عمده‌ای در جوامع اسلامی خواهیم بود. همان‌گونه که زن‌ها در جریان انقلاب ما و در دورهٔ جنگ تحمیلی نقش بسیار مهمی ایفا کردند، طبیعتاً همین نقش را می‌توانند در دنیای اسلام و کشورهای دیگر نیز احیا کنند.
ممکن است همهٔ آموزه‌های اسلامی هنوز در ساختار اجتماعی عمومیت نیافته باشد، اما این فهم از اسلام در فطرت و جان زن‌های مسلمان وجود دارد. آن‌ها بخشی از این آموزه‌های اسلامی را می‌دانند؛ بنابراین، ما باید با زن‌ها با این زبان سخن بگوییم. این زبان قهرا و طبیعی، چهارچوب بیداری اسلامی را فعالتر خواهد کرد، چون برای زنان نقش و شأنی قائل است که دغدغه‌های آنان را تغییر می‌دهد. اگر با زنان صرفاً با زبان سیاسی صحبت کنیم، دیگران می‌توانند بدلِ سیاسی بزنند، اما این گفتمان هرگز بدل و بدیلی ندارد.
وقتی دست همسرم را می‌گیرم، بچه‌ها مسخره‌ام می‌کنند
در این زمینه نباید به تبلیغات رسانه‌ای بسنده کنیم؛ برگزاری سمینارهای علمی هم می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد. نزدیک هشت سال پیش من در یکی از نشست‌های تخصصی کنفرانس حکمت مطهر که راجع به زنان بود، شرکت کردم و بحث‌های بسیار خوبی در آن نشست شد. دو سال بعد یک استاد آمریکایی که در آن کنفرانس و در موضوعات فلسفی مقاله داده بود، به ایران آمد و پیغام داد که می‌خواهد من را ببیند. من فکر می‌کردم راجع به چه چیزی می‌خواهد از من پرسد.
وقتی آمد، گفت: من در آمریکا به دانشجویان می‌گویم زنان در ایران آزاد هستند، ولی آن‌ها به خاطر حجاب زنان ایرانی این آزادی را باور نمی‌کنند. من در پاسخ او کمی در مورد مسائل زنان و شأن و شئون‌ آنان در اسلام توضیح دادم. ایشان به من گفت اگر ما ۵۰ درصد آنچه را که شما راجع به زنان گفتید در آمریکا پیاده کنیم، هیچ مشکل اجتماعی نخواهیم داشت. هم‌اکنون دانشگاه ایشان در آمریکا دانشگاهی است که به خاطر همین مسأله و همین نگاه، بسیاری طرفدار ایران هستند. حتی خود او تا این حد پیش آمده بود که می‌خواست در آمریکا با یک دختر ایرانی ازدواج کند که گفت به دلیل آن‌که پدر و مادرش کاتولیک‌های بسیار متعصبی بودند، نتوانست.
در یکی از کنفرانس‌های دانشگاه تهران هم با چنین مسأله‌ای روبه‌رو شدم. من از این نمونه‌ها زیاد دیده‌ام و علتش‌ این است که این فهم بسیار دست‌نخورده و جدید از اسلام، تازه در دنیا در حال انتشار است. یک مردی که رئیس یک کمپانی در بلژیک بود و گرایش‌های چپ چه‌گوارایی داشت و کاتولیک متعصبی هم بود، برای من صحبت می‌کرد و از نحوهٔ برخورد و رفتارش با همسرش می‌گفت.
به او گفتم: بنا بر آموزه‌های اسلامی، زمانی که دست زن و شوهر در دست یکدیگر است، گناهانشان بخشیده می‌شود. با تعجب پرسید واقعاً؟! خیلی برایش عجیب بود. گفت زمانی که من با همسرم بیرون می‌روم، وقتی دست او را می‌گیرم، فرزندانم من را مسخره می‌کنند.
در دیدگاه سوم که متعلق به اسلام است، رابطهٔ زن و مرد‌ دیگر رابطهٔ قدرت نیست. در قرآن رابطهٔ زوجیت زن و مرد با تعبیر «مودّت» به کار رفته است. فرا‌تر از این رابطه نیز بین مردان و زنان محرم و نامحرم یک نوع رابطهٔ خاصی وجود دارد؛ یعنی زن در نگاه اسلامی عزت ویژه‌ای دارد.
اگر فهم جدیدی از خود پیدا کنند...
آموزه‌های اسلامی در مقولهٔ زن و خانواده به‌ اندازه‌ای جذاب است که اگر ‌درست منتشر شود، بسیاری را مجذوب خود خواهد کرد. بزرگترین مسأله و معضلی که غرب برای زن‌ها درست کرده، این است که آن‌ها را درگیر مسائل حاشیه‌ای و تفریحی جامعه نموده است؛ بنابراین، زنی که خودش را به امواج اجتماعی غربی بسپارد، از مسئولیت‌های اجتماعی خود غافل خواهد شد. در دورهٔ شاه نیز خیلی تلاش کردند که زن‌ها را به‌‌ همان مسیر ببرند و الحمدلله موفق نشدند. قدرت دینی در ایران از این جهت بسیار مؤثر بود.
یکی از ویژگی‌هایی که ما داشته‌ایم و داریم و ان‌شاءالله خواهیم داشت، در مورد احساس مسئولیت زن نسبت به محیط اجتماعی‌ است. زن‌های ایرانی همواره در تاریخ به این احساس مسئولیت مهم پایبند بوده‌اند. یک نمونهٔ بارز آن در جریان تحریم تنباکو و در داخل حرم‌خانهٔ شاه بود. وقتی ناصرالدین‌شاه به تحریم قلیان‌ها اعتراض کرد، زن‌ها به او گفتند‌‌ همان کسی این کار را حرام کرده که ما را به تو حلال کرده است.
به طور کلی اگر زن‌ها فهم جدیدی از خودشان در همهٔ عرصه‌ها پیدا کنند ـ فهمی از خودشان فی نفسه به عنوان زن و فهمی از خودشان در زمینهٔ اجتماعی ـ بسیار بر جامعهٔ مردهای خودشان تأثیر خواهند گذارد. به همین دلیل، وقتی وارد صحنه می‌شوند، حرکت‌های جدی صورت می‌دهند. شما از مسألهٔ انقلاب اسلامی که بگذرید، حضور زنان در دفاع مقدس بسیار مقتدرانه بود. تا مادری راضی نبود، پسرش به جبهه نمی‌رفت. تا همسری رضایت نداشت، مردش ماه‌ها در جبهه نمی‌ماند؛ بنابراین، زن‌ها نقش جدی‌تر، مهم‌تر و تأثیرگذارتری را پس از انقلاب در زمان جنگ داشتند و این معلول آن شناخت جدید زن از خودش بود. انقلاب اسلامی یک لایه از این شناخت را باز کرد.

29 تیر 91

منبع وبلاگ: sph-papers.blogfa.com

۲ نظر

شما یک خانم چادری جذاب هستید، لایک!

      به نام خداوند بخشنده مهربان



«لایک! شما یک خانم چادری جذاب هستید» پسر بچه نوجوان این جمله را زیر عکس فلان خانم چادری در فلان شبکه اجتماعی نوشته و پاسخ گرفته بود:«ممنونم نظر لطف شماست» احتمالا آن خانم چادری فکر کرده برای ترویج فرهنگ حجاب یک گام بزرگ برداشته. اینکه با حجاب توانسته در معرض نگاه و توجه و تحسین و گاهی اوقات ابراز علاقه قرار بگیرد.
 
گمان کرده که ظرفیت‌های کشف نشده چادر را پس از ده‌ها سال کشف کرده. گمان کرده که با شگردی منحصر به فرد هم خدا را به دست آورده هم خرما را. برای همین است که هر روز مدلی جدیدی از ترکیب چادر و روسری و آستین و ساعت و آرایش را رو می‌کند و خودش را پرچمدار تبلیغ حجاب می‌داند، اما حواسش نیست که اساسا چادر قرار است مقابل این خودنمایی‌ها را بگیرد و جذابیت‌های زنانه‌اش را بپوشاند. حواسش نیست که در این ترکیب ناهمگون، تعارضی ذاتی دارد. مثل آن آقایی که سال‌ها قبل در یکی از کشورهای خارجی با لباس روحانیت پاپیون زده بود که باید نوآوری کنیم و از قضا اسباب خنده مردم را فراهم کرد.

در این چند سال اخیر، چادر با فرهنگ‌های جدیدی همراه شده که برخی از آنها اساسا فرقی با بدحجابی ندارد. حتما شما هم دیده‌اید دخترانی که چادر را بخشی از تیپ خود می‌دانند و گویا با استفاده از چادر می‌خواهند چهره خود را قاب بگیرند. بعد هم در قواره یک فعال اجتماعی ظاهر می‌شوند و هر روز عکس‌های مختلفشان را این طرف و آن طرف منتشر می‌کنند تا محرم و نامحرم لایکشان کنند.
 
اما حقیقتا این نوع پوشش که باعث انگشت نما شدن فرد در جامعه می‌شود، مصداق لباس شهرت نیست؟ در تعریف‌های فقهی ما یک شرط اساسی برای حجاب تعریف شده که نباید «جلب توجه» کند. حجاب باید در مسیر عفاف و حیا و پوشیدگی تعریف شود، اما این فرهنگ جدید و ابداعی که از قضا وارداتی هم نیست و ساخت ذهن خلاقانه برخی از بانوان ایرانی است، حجاب جدیدی را معرفی کرده که در مسیر خودنمایی تعریف می‌شود و از بیخ و بن ضدحجاب است.
 
اینکه زن بتواند با چادر به آسانی فعالیت اجتماعی کند را هیچ کس منکر نیست،بانوان محجبه و عفیفه قطعا می‌توانند با حفظ شئون شرعی به فعالیت اجتماعی بپردازند. اصلا ضرورت همین موضوع بود که چند سال قبل برخی از کارشناسان دور هم جمع شدند و اقدام به طراحی چادرهایی کردند که در عین سادگی، دست و پاگیر بانوان هم نبود.
 
چادرهایی که مثلا هنگام رانندگی یا حمل کودک محدودیت ایجاد نمی‌کرد، اما این خلاقیت به مرور تبدیل به یک بدعت شد و طراحان بعدی، به فکر آن افتادند تا چادرهایی جذاب تولید کنند و کار به جایی کشید که باخط نستعلیق و نسخ روی چادر بانوان کلمات قصار می‌نوشتند و شعار می‌دادند که با چادر محدودیت نیست و می‌تواند شما را جذاب‌تر کند! این طراحان ادعا می‌کنند که فقط با چنین روش‌هایی می‌توان برخی از دختران امروزی که با حجاب ارتباط خوبی ندارند را به سوی چادر کشاند، اما انگار نسخه ناشیانه‌ای که آنها برای حجاب جامعه نوشته‌اند، به ضد خود تبدیل شده و به قول جناب مولوی «از قضا سرکنگبین، صفرا فزود»ه است. مخاطب اصلی بازار چادر خانواده‌های مذهبی هستند و قطعا این چادرهای تیپیکال بیش از آنکه به دست جامعه هدف برسد، به دست متدینین رسیده و گاهی اوقات گره چادر آنها را شل کرده است.
 
این تدبیرهای بدعت‌گونه سابقه بسیاری دارد، مگر در همین یکی-دو دهه اخیر به بهانه مقابله با موسیقی‌های مبتذل وارداتی، خودمان به تولید ابتذال نپرداختیم؟ مگر برای آنکه رضایت عده‌‌ای را جلب کنیم، پیچ شرعیات را شل نکردیم؟ مگر خطوط قرمزمان را تغییر ندادیم؟ آنقدر که گاهی اوقات موسیقی‌های وطنی‌مان شرم‌آورتر از برخی نسخه‌های خارجی شده است.
 
بیایید تعارف را کنار بگذاریم. این روزها باید نگران حجاب برتر بود. حجابی که در طول همه این سال‌ها نماد پوشش و عفت بوده، حالا در خطر است. دعوای ما، درباره چادر و مانتو نیست. درباره «میل به جذابیت» است. ماجرا این است که این بانوان قبل از انتخاب چادر باید به این سوال پاسخ دهند که آیا می‌خواهید جذاب باشید یا نه؟ اگر پاسختان مثبت است، تا دلتان بخواهد گزینه دارید، لطفا بیخیال چادر شوید که برای ما مقدس است و عزیز.
 
حقیقت این است که ما به جای آنکه مردم را وارد دایره دین و حجاب و اعتقاد کنیم، مدام تلاش می‌کنیم که مساحت این دایره را زیاد کنیم، آنقدر زیاد تا دیگر کسی بیرون نماند. فراموش کرده‌ایم آن کلام امام صادق را که فرمود: کلام ما را بدون حذف و اضافه به مردم بگویید، فطرت آنها خواهد پذیرفت.


منبع:افکارخبر          جنبش مصاف  masaf.ir


۳ نظر

چگونگی حجاب زن در آیین یهود و مسیحیت


            به نام خداوند بخشنده مهربان


طارق نیوز: در رساله «پطرس» چنین مطرح می‌شود: در شما زنان زینت ظاهری نباشد و لباسی که می‌پوشید مفسده‌انگیز نباشد. در رساله اول «پولس» نیز آمده است: زنان خویشتن را به حیا و تقوا مزین کنند نه به زلف‌ها و طلا و مروارید و لباس‌های گرانبها...

 

به گزارش طارق نیوز به نقل از  خبرگزاری فارس، حجاب یک امر مربوط به این زمان و ساخته و پرداخته بشر امروزی نیست بلکه قدمتی به اندازه ادیان ابراهیمی دارد و پوشش «زنان» از احکام مشترک میان همه ادیان ابراهیمی اعم از یهودیت،مسیحیت و اسلام است که هر کدام جداگانه آن را مورد تأکید قرار داده‌اند. همزمان با فرارسیدن 17 دی‌ماه سالروز «اجرای طرح استعماری حذف حجاب توسط رضاخان» حجت‌الاسلام علی یعقوبی استاد حوزه علمیه قم و از پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، بنا به درخواست خبرگزاری فارس، پژوهشی را در خصوص حجاب داشته که آن را در اختیار خبرگزاری فارس گذاشته است بخش نخست این نوشتار در ادامه می‌آید:

باتوجه به این که نگاه اسلام به مسئله حجاب، در مقایسه با سایر ادیان، یک نگرش معتدلی است و در ادیان مختلف، واکنش شدیدتری نسبت به عدم رعایت حجاب از سوی بانوان لحاظ شده است اما بازهم شاهد طرح شبهات مغرضانه، لجوجانه و احیاناً از روی جهالت هستیم؛ رواج این شبهات در جامعه امروزی موجب شده که جایگاه و اهمیت «حجاب» خدشه‌دار شده و آن طور که در شأن جامعه اسلامی است به آن پرداخته نشود.

شبهاتی از قبیل : 1- حجاب مانع پیشرفت انسان می‌شود که طرز فکر رضاخان هم بوده و وی بر همین اساس دست به کشف حجاب زد 2- آیاتی که دال بر وجوب حجاب باشد، موجود نیست و اگر هم هست بر پوشش مو و ... دلالت ندارد 3 - اینکه حجاب موجب حریص شدن آدمی می‌شود (الانسان حریص علی مامنع ) از این رو بهتراست که انسان آزاد باشد، 4- حجاب در زمان پیامبر(ص) واجب نبود 5- برخی معتقدند: چرا زن باید خود را بپوشاند مرد نگاه نکند 6- حجاب محدودیت است و نه مصونیت 7- اگر من حجاب داشته باشم خواستگار ندارم 8- برای حفظ شوهرم که هر روز با ماهواره سروکار دارد باید با آرایش و بی‌حجاب باشم. همچنین شبهاتی که در این راستا در دانشگاه‌ها و محافل علمی مطرح می‌شود نه تنها موجب سست شدن افکار عموم جامعه نسبت به این امر مهم قرآنی شده بلکه رعایت حجاب را به عنوان یکی از آموزه‌های مهم قرآنی را در حاشیه قرار می‌دهد.

این نوشتار با توجه به فرصت اجمالی، درصدد اثبات حجاب و حدّ پوشش از منظر آیات وروایات، حجاب در ادیان دیگر، تبیین چرایی و دلایل شکل گیری بی‌حجابی، آسیب‌شناسی  معضل بی‌حجابی نگاشته شده است.

حجاب در ادیان دیگر

همانطور در مقدمه عرض شد همه ادیان جداگانه به اهمیت و جایگاه این مسئله اشاره کرده‌اند تنها تفاوت در حدود رعایت حجاب و فلسفه آن است که به طور اجمال به بعضی از احکام اشاره می‌کنیم.

حدود حجاب زنان در شریعت یهود

درمورد پوشش خاص زنان بنی اسرائیل، استفاده از چادر به عنوان پوشش سراسری است که همه اندام را می‌پوشاند و نیز روبنده که صورت توسط این روبنده پنهان می‌شود.

دکتر «مناخیم بریر» پرفسور ادبیات در دانشگاه یشیوا در کتاب «زنان یهودی در ادبیات ربانی» می‌گوید: همواره این سنت برای زنان یهودی وجود داشته که با پوشش سر با هر چیزی به بیرون از منزل رفته و در مجامع عمومی ظاهر شوند حتی این که همه صورت را بپوشانند و تنها یک چشم را آزاد بگذارند.

یکی دیگر از علمای معاصر یهود در فلسطین اشغالی درکتاب خود به نام «بت یعقوو» درمورد کیفیت پوشش و حجاب زنان بیان کرده است:

لباس زنان باید به حدی گشاد و آزاد باشد تا اندام بدن به هیچ عنوان درآن برجسته نشده و کمربند بسته نشود. همچنین وی درباره پوشش گردن و مچ پا می‌گوید: تمام دور گردن پوشانده شود حتی پاها باید پوشیده باشد و از پشت جوراب نباید پوست پا دیده شود و جوراب های عکس دار وبا رنگ‌های تند ممنوع است. (البته این حدود و پوشش که نقل شده برای زنان متأهل است واز نظر آیین یهود، دختر یهود تا قبل از ازدواج حدود خاصی برای پوشش دارد.)

عزیزانی که تصاویر زیر را می بینند این تصاویر در ایران نیست این تصاویر مربوط به اسرائیل است. زنان و دخترانی که در عکس ها مشاهده می شود یکی از فرقه های یهودیان ارتدوکس هستند که بیش از سایر فرقه های یهودیان به آموزه ها و سنت های دین یهود و تورات وفادار مانده اند.


حجاب در آیین مسیحیت

آیین مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود مرتبط با حجاب زنان را تغییر نداده بلکه قوانین آن را استمرار بخشیده است و در برخی موارد گام را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری اهمیت رعایت عفت را مطرح ساخته است چرا که در شریعت یهود، تشکیل خانواده امری مقدس شمرده می‌شود حال آنکه از دیدگاه مسیحیت «تجرد» مقدس شمرده می‌شود حتی اهل کلیسا نظرشان بر این است که اگر انسان حتی به اندازه یک بار شهوت را بچشد درهای آسمان به رویش باز نخواهد شد. بنابراین به رعایت پوشش کامل و پرهیز از آرایش و جلوه گری برای از بین بردن زمینه تحریک درجامعه به صورت شدیدتری دنبال شده است چرا که رهبانیت و ترک لذایذ دنیوی از اصول این دین بوده است.

از احکام آیین مسیحیت که در رساله «پطرس» آمده این است: در شما زنان زینت ظاهری نباشد و لباسی که می‌پوشید مفسده‌انگیز نباشد و در رساله اول «پولس» آمده است: زنان خویشتن را به حیاء و تقوا مزین کنند نه به زلف‌ها و طلا و مروارید و لباس‌های گرانبها!

تصاویر زیر مربوط به راهبه های مسیحی است.

اما حجاب در اسلام؛ قرآن و روایات

در قرآن کریم در دو آیه مسئله حجاب و پوشش بدن زنان مسلمان بیان شده است و در یک آیه هم زنان مسلمان از تبرج و خودنمایی مقابل نامحرم نهی شده‌اند؛ در هریک از این آیات شریفه، دستوراتی بیان شده است که پوشش خاصی را برای زن مسلمان شکل می‌دهد و تبیین خود آیه به تنهایی وکلام پیامبر اکرم و ائمه هدی (ع) نیز کاملا پوشش شرعی و حدود آنرا مشخص می سازد.

آیات مربوط به حجاب زنان کدامند

آیات مربوط به حجاب و پوشش بانوان در دو سوره از قرآن کریم ذکر شده است: خداوند متعال در آیه 31 سوره مبارکه نور می فرماید: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ... وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

و به زنان با ایمان بگو چشم‌های خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‏های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان ... .

قرآن کریم در این آیه به حجاب که از ویژگی زنان است، ضمن سه جمله اشاره فرموده: 1- آن‏ها نباید زینت خود را آشکار کنند جز آن مقدار که طبیعتاً ظاهر است؛ «وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» بنابراین زنان حق ندارند زینت‏هایی را که معمولاً پنهانی است، آشکار کنند به این ترتیب آشکار کردن لباس‏های زینتی مخصوصی که زیر لباس عادی یا چادری پوشند، مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینت‌هایی نهی کرده است. 2- دومین حکمی که در آیه بیان شده، این است که آن‏ها باید خمارهای خود را بر سینه‏های خود بیفکنند؛ «وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ»، «خمر» جمع خمار (بر وزن حجاب) در اصل به معنای پوشش است، ولی معمولاً به چیزی گفته می‌شود که زنان با آن سر خود را می‌پوشانند (روسری) و جیوب جمع جیب (بر وزن غیب) به معنای یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان می‌شود که گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق می‌شود. از این جمله استفاده می‌شود که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسری خود را به شانه‏ها یا پشت سر می‌افکندند، به طوری که گردن و کمی از سینه آن‏ها نمایان می‌شد. قرآن دستور می‏دهد روسری خود را بر گریبان خود بیفکنند، تا هم مو و هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است، مستور و پنهان شود.

تا اینجا پوشش سر و گردن و قسمت سینه اشاره شده اما مابقی قسمت‌های بدن با لفظ «جلباب» که درآیه بعد آمده کامل می شود.

آیه دیگر آیه 59 سوره احزاب است که خداوند متعال در این آیه می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً»؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب‌ها» (روسری‏های بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است. آنچه مسلم است «جلباب» پوششی فراگیر مثل چادر بوده که از بالای سر تا پا را می‌پوشانده است به رغم وجود اختلاف در تفسیر معنای جلباب حتی کسانی که تصریح کرده‌اند در معنای آن اختلاف است نیز قبول دارند که در اصل لغت به معنای پوشش گسترده و فراگیر است که ظاهر و روی همه بدن را می پوشاند بنابراین بکار بردن این نوع پوشش در آیه شریفه، خود حاکی از این است که لباس و پوشش شرعی زن مسلمان نباید اندام نما و تنگ باشد.

حدود حجاب در روایات

نکته قابل توجه اینکه برخی از افراد، در بعضی این شبهات اصرار دارند دلیلی از خود قرآن داشته باشند درحالیکه دلیل دین ما یک بخش آن قران است و در بخش دیگر روایات ما هستند که از طریق قرآن ناطق بیان شده است و در راستای اهداف حجاب اشاراتی دارند.

چگونگی پوشش زن در کلام معصومین(ع) 

1-فضیل بن یسار در جلد پنجم «فروع کافی،» گوید: از امام صادق (ع) سوءال کردم، آیا آرنج‌های دست زن، بخشی از زینت اوست که خداوند در قرآن بیان فرموده: زنان زینت خود را آشکار نکنند مگر برای شوهرانشان؟ فرمود: بله و تمام بدن زن غیر از صورت و دست‌ها تا مچ،  زینت او محسوب می‌شود (که باید از نامحرم پوشیده شود).

2- در جلد چهارم کتاب «وسائل‌الشیعه» امام صادق(ع)می فرماید: بر دختری که به سن بلوغ می رسد، روزه و حجاب واجب است.

3- روایتی رسول خدا (ص) در جلد یکصدم «بجارالأنوار» درباره عذاب زنان گناهکار در روز قیامت است که حضرت می‌فرماید: ...اما زنی که به موی سرش آویزان بود به این دلیل بود که مویش را از نامحرم نمی پوشاند.

4- در جلد چهارم کتاب «سنن ابی داود،» عایشه می‌گوید: روزی اسماء دختر ابوبکر در حالی که لباس های نازکی بر تن داشت، نزد رسول خدا آمد. آن حضرت روی از او برگرداند و فرمود: ای اسماء، وقتی دختر به سن بلوغ رسید نباید از بدن او جز این و این (در حالی که به صورت و دستش تا مچ اشاره می‌کرد) دیده شود.

5- فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ... إِنَّ مِنْ خَیْرِ نِسَائِکُمُ ... الْمُتَبَرِّجَةَ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصَانَ عَنْ غَیْرِهِ ... ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِشَرِّ نِسَائِکُمْ قَالُوا بَلَى قَالَ إِنَّ مِنْ شَرِّ نِسَائِکُمُ ... الْمُتَبَرِّجَةَ إِذَا غَابَ عَنْهَا بَعْلُهَا الْحَصَانَ مَعَهُ إِذَا حَضَرَ .... .

مطابق این روایت که از رسول خدا(ص) در جلد هفتم «تهذیب‌الاخلاق» نقل شده، یکی از صفات بهترین زنان، آرایش و خودنمایی برای شوهر و پوشش از غیر اوست، و یکی از صفات بدترین زنان، آرایش و خودنمایی در غیاب شوهر و پوشش در هنگام حضور اوست.

نکته:انصاف قضیه این است که اسلام به مسئله حجاب به شکل معتدلی برخورد کرده و این غریزه را (که به تعبیر علامه طباطبایی درتفسیرالمیزان ورساله ولایة الالهیه فرموده) تعدیل کرده و برای توضیح این امربه نوبه خود درفلسفه حجاب باید بیشتر به آن پرداخت.

انچه تاکنون گفته شده اثبات حجاب در آیات و روایات و در ادیان دیگر بوده است از این رو سایر مباحثی که در مقدمه آورده شده مانند علل بی‌حجابی در بخش دیگری به آنها اشاره خواهد شد.

علاقه‌مندان برای پاسخگویی به شبهات خود می‌توانند با شماره 096400 مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی تماس بگیرند و شبهه خود را مطرح کنند.

برگرفته از سایت جنبش مصاف.   masaf.ir

۶ نظر