عده ای جنجال به راه انداخته اند که اگر سند2030 اجرا میشداین اتفاق برای آتنا نمی افتاد!
اینهاظاهرا یادشان رفته که مشکل ازآن مردمتجاوز است بهتراست بیش از این چهره آن فردپلید را بزک نکنند
سازمان family watch international) fwi ) که یک سازمان مسیحی آمریکایی است و یکی از اهداف آن مبارزه با همجسنگرایی و انحرافات جنسی در جامعه آمریکا می باشد در تحلیلی هیجان انگیز به شدت با امضای سند ۲۰۳۰ توسط آمریکا مخالفت کرده است.
این سازمان که تلاش وسیعی در سازمان ملل برای عدم تصویب ۲۰۳۰ داشته، در لینک زیر اعلام می دارد که هر چند در سند ۲۰۳۰ به ظاهر شعار احترام به قوانین سایر کشورها ذکر شده ولی اصل این سند آزادتر شدن تبلیغات همجنس بازی و رشد آن در مدارس جهان و مهمتر از آن به هدف ایجاد محیطی مناسب برای گرایش های آزادی جنسی در دوران مدرسه نوشته شده است.
سازمان fwi می گوید این سند به دنبال آن است که روابط جنسی دانش آموزان و حتی مسائلی مثل سقط جنین را عادی کند و جلوی هر نوع محدودیت و ممنوعیت آزادی ارتباطات نامشروع را در مدارس بگیرد و به یک آزادی بین المللی برسد!
مسئله استقلال خیلی مهم است؛ مسئلهی سند ۲۰۳۰ از این قبیل است. حالا بعضی میآیند میگویند ما تحفظ دادیم یا گفتیم فلان چیزش را قبول نداریم؛ نه، بحث سر اینها نیست؛ فرض کنیم در این سند هیچچیز واضح بیّنی هم که مخالف اسلام باشد وجود نداشته باشد؛ که حالا وجود دارد؛ من حرفم این است که نظام آموزشی کشور نباید بیرون کشور نوشته شود.
آنها که خیال میکنند ما گزارش درست نگرفتیم؛ نه، گزارشهای ما گزارشهای درستی است. شما میگویید این سند مثلاً خلاف اسلام ندارد، داشته باشد یا نداشته باشد، اینجا ایران است، اینجا جمهوری اسلامی است. نظام آموزشی ما را چهار نفر بنشینند در یونسکو بنویسند! چرا؟ این همان مسئلهی استقلال است.۹۶/۳/۱۷
قبول توافقنامههای بینالمللیِ مخالف مبانی نظام اسلامی همانند سند2030؛ راهی برای تبدیل نمودن دولت اسلامی به دولتی ضعیف و غیر مستقل
1. در پاسخ به انتقادات و مخالفتهایی که نسبت به پذیرش سند2030 در طی هفتههای اخیر بیان شد، موافقین این سند در پاسخ بیان میکنند که این سند با توجه به حق تحفظ و نیز با توجه به در نظر گرفتن رعایت قوانین داخلی کشور و ضوابط و معیارهای فرهنگی و دینی، پذیرفته شده و به همین دلیل آسیب و خطری به همراه نخواهد داشت.
️2. اما در این خصوص نکته ای که حائز اهمیت است و مقام معظم رهبری نیز بدان تذکر دادند، این است که این سند و اسنادی مشابه که با توجه به مبانی فکری و فرهنگی و لیبرالیستی غربی تدوین شده و به دلیل تصویب آن در مجامع بینالمللی حقوق بشری از پشتوانهی قوی حقوقی نیز برخوردار است، در یک نگاه کلی میتوانند به استقلال اجرایی و مدیریتی کشور که باید بر اساس موازین و قوانین کلی داخلی و مبانی فکری، دینی و فرهنگی کشور انجام شود، آسیب جدی وارد نمایند. چنانکه سابقهی پذیرش این نوع اسناد در بسیاری از کشورهای دنیا، دلیلی بر وقوع این پیامد است.
3. در حقیقت میتوان گفت این اسناد با توجه به تعهد ضمنیای که با عمل به مفاد آن برای کشورها ایجاد میکنند، استقلال و قدرت چانهزنی هر کشوری را تهدید نموده و خدشهدار مینمایند و رفته رفته دولت قوی و مستقل را تبدیل به دولت ضعیف مینمایند، دولتی که قادر نیست فکر و اندیشه خود را نه تنها به کشورهای دیگر عرضه نماید، بلکه خود نیز باید پذیرنده محض برنامههایی باشد که در قالب اسناد بینالمللی حقوقی مختلف و مخالف با ضوابط داخلی خود تنظیم و لازمالاجرا شدهاند.
4️. در حقیقت آنچه که در نهایت تحقق خواهد یافت، دولت ضعیف یا دولت نرم (soft state) خواهد بود. چرا که تنها وجود این نوع دولت میتواند به رسمیت شناختن بینالمللی چیزی باشد که نهادهای خودتأسیس آن دولتها وضع و الزامی نمودهاند. دولتی که به دلیل مخاطرات و تعارضاتی که این اسناد در کشورش ایجاد میکنند، یا سعی خواهد نمود مفاد اسناد را به عینه اجرا کند و یا اینکه تظاهر به اجرا نماید تا این مجامع بینالمللی را راضی نگه دارد.
5. دولتی که بنابه دیدگاه برخی اندیشمندان غربی همچون ریچارد سندبروک (richard sandbrock) آن را میتوان دولت موهوم (factious state) یا بنابه دیدگاه اوبرایان، دولت همه چیز (state of nothingness) نامید.[1]
6️. ار اینرو، این دیدگاه که پذیرش اسناد بینالمللی همچون سند2030 و اسناد دیگری که در حال پذیرش است، به دلیل درنظرگرفتن حق تحفظ آسیبی به همراه نخواهند داشت، کاملاً مخدوش و غیر قابل پذیرش است، چرا که بزرگترین آسیب این اسناد، عدم استقلال کشور و تبدیل شدن نظام اسلامی به نظامی ضعیف و وابسته است. مسألهای که به اصل وجود و بقای نظام اسلامی آسیب جدی رسانده و زمینه تخریب ارزشهای بنیادین آن را با فراهم نمودن زمینه نفوذ همهجانبه به همراه خواهد داشت.
[1]see: Governance, Administration and Development : Making the State Work / M. Turner, D. Hulme
این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود. به چه مناسبت یک مجموعهی بهاصطلاح بینالمللیای -که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّتهای گوناگون، با تمدّنهای مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید اینجوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است.(۱۳۹۶/۰۲/۱۷)
دولت میگوید الزام اجرای سند ۲۰۳۰ را نپذیرفتهایم، اما بند ۱۹ بیانیه اجلاس اینچئون چیز دیگری میگوید!
همان انگیزههایی که به کشورهای اسلامی فشار میآورند تا موضوعات جهاد و شهادت را از کتابهای درسی حذف کنند در داخل نیز استمرار پیدا میکنند و خود را بهصورت خردهسیاستهای فرهنگی نشان میدهند.(۱۳۹۶/۰۳/۰۳)
پیرو اجرای سند۲۰۳۰، پس از حذف درس شهید فهمیده، بیت «در هر کجایت، خون شهیدان، پیوسته جاریست، ای خاک ایران» نیز از کتاب فارسی دوم دبستان حذف شد!
نگذارید دفاع مقدس فراموش شود️ هشدار رهبر انقلاب نسبت به حذف فرهنگ جهاد و شهادت از منابع درسی
رهبر انقلاب در مراسم شب خاطره دفاع مقدس:
1. نگذارید این حادثهی معجزنشان دفاع مقدس فراموش شود؛
2. کسانی برای ضعیف کردن این حقیقت در واقعیت زندگی و ذهن ما انگیزه دارند؛
3. همان کسانی که برای کشورهای اسلامی برنامهریزی میکنند و به آنها ابلاغ میکنند و آنها هم قبول میکنند که مسئلهی جهاد و شهادت را از مجموعهی کتابهای معارف دینی و مدارس و دانشگاه حذف کنند؛
4. این ابلاغ شده است؛ گفتهاند مسئلهی جهاد و شهادت را حذف کنید و آنها هم قبول کرده و حذف کردهاند.
5. همان انگیزهها در داخل استمرار پیدا میکند و به شکل برخی خرده سیاستهای فرهنگی دیده میشود.
6. نباید غفلت کرد. جنگ و دفاع مقدس و شهادت را زنده نگه دارید. ۹۶/۳/۳
هفده اردیبهشت سال گذشته، رهبر انقلاب در دیدار با معلمان با اشاره به اینکه ما برای تربیت نسل آینده با حریفی به نام «نظام سلطهی بینالمللی» مواجه هستیم فرمودند: «ممکن است برخی تعجب کنند که چه ارتباطی میان آموزشوپرورش و «نظام سلطهی بینالمللی» وجود دارد، درحالیکه واقعیت این است که نظام سلطه برای نسل جوانِ ملتها بهویژه ملتِ ایران برنامه دارد.» ایشان به این موضوع هم تأکید کردند: «نظام سلطه میخواهد نسل آیندهی کشورها، نسلی باشند که فکر، فرهنگ، نگاه و سلیقهی مورد نظر او را در مسائل جهانی داشته باشند و در نهایت نخبگان، سیاستمداران و افراد تأثیرگذار همانگونه فکر و عمل کنند که او تمایل دارد.» بههمین دلیل، رهبر انقلاب موضوع آموزش و پرورش را طبق تصریح قانون اساسی، موضوعی «حاکمیتی» بیان فرمودند.
پروژهای جهانی سند موسوم به ۲۰۳۰ سازمان یونسکو را میتوان یکی از موارد طراحی نظام سلطهی بینالمللی دانست. البته این سند تنها یکی از ۱۷ هدف پروژهی میلینیوم جهانی است. میلینیوم یا اعلامیهی هزارهی سازمان ملل متحد با هدف توسعهی پایدار، از مهمترین طرحهایی است که توسط سازمان ملل به منظور جهانیسازی ملتها و یکسانسازی فرهنگها سالها در دستور کار نهادهای مرتبط با این سازمان قرار گرفته بود و سرانجام شکست خورد. پس از شکست این پروژه، در سال ۲۰۱۵ برنامهی جدیدی از سوی سازمان ملل مطرح شد و در مجمع عمومی سازمان ملل با حضور روسای جمهور کشورهای عضو از جمله جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسید. نکتهی حائز اهمیت این است که این برنامه به صورت without voting، یعنی بدون رای و نظر مخالف به تصویب رسیده است، در حالیکه اگر مخالفتی از سوی هیئت ایرانی حاضر صورت گرفته بود، این برنامه با «اجماع عمومی» تصویب میشد. امری که انتظار میرفت با توجه به مغایرتها و تضادهای واضح و مشخص این برنامه با فرهنگ و اسناد بالادستی کشورمان، با مخالفت هیئت جمهوری اسلامی به عنوان داعیهدار حکومت اسلامی قرار بگیرد.
پس از اجلاس عمومی سازمان ملل، اجلاس با حضور وزرای ۱۳۰ کشور از جمله ایران در اینچئون کرهی جنوبی برگزار میشود. سندی که از سال ۲۰۱۴ به عنوان برنامهی آموزشی در مسقط طراحی شده بود، در این اجلاس به تصویب و امضا میرسد. هرچند که تا به امروز هیچ خبر رسمیای مبنی بر امضای وزیر وقت آموزش و پرورش بر این سند منتشر نشده است. این تعهد در حالی صورت میگیرد که دو نهاد نظارتی مهم در این موضوع یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی و نهادهای فراقوهای نظیر مجمع تشخیص مصلحت و شورای عالی امنیت ملی از پذیرفتن این سند بیاطلاع بودهاند.
تصویب و اجرای پنهانی در جلسهی مورخ ۱۳۹۵/۰۶/۲۵ هیئت دولت، اجرای سند ۲۰۳۰ با تشکیل کارگروهی، الزامی میشود. این کارگروه موظف میشود که برنامههای اجرایی این سند را به سایر دستگاههای مربوطه ابلاغ کند و بر اجرای آن نظارت داشته باشد. نخستین واکنش رسمی به این مصوبهی هیئت دولت، چهار ماه پس از اجرایی شدن آن صورت میگیرد، زمانی که ستاد نقشهی جامع علمی کشور در جلسهی هشتاد و هشتم خود، با گلایه از عدم اطلاع رسانی دولت به شورای عالی انقلاب فرهنگی، نگرانی خود را از تصویب و اجرای این سند اعلام میکند. با ادامه یافتن اجرای این سند و عدم پاسخگویی مسئولان مربوطه، این نگرانی به صحن عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسهی ۱۳۹۵/۱۱/۱۹ سرایت کرد و در حضور رئیس جمهور و وزرای مربوطه، نگرانی از تصویب و اجرای سند ۲۰۳۰ با صحبت چند تن از اعزّای شورا به ریاست جمهوری منتقل شد. در حالیکه انتظار عمومی اعضای شورا بر این بود که با انتقال این دغدغه، روند رایگیری و در دستورکار قرار گرفتن توقف و اصلاح سند ۲۰۳۰ آغاز میشود اما رئیسجمهور این مسئله را به جلسهی بعدی موکول میکند. جلسهای که تا به امروز تشکیل نشده است.
پس از این اتفاق، موضوع سند ۲۰۳۰، با حضور مدیر کل کمیسیون ملی یونسکو در دستور کار ستاد نقشهی جامع علمی کشور قرار میگیرد. محورهای این جلسه بدین شرح است: - عدم مشارکت و اطلاع رسانی به شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد انتقاد است. - اسناد آموزشی بالادستی نظام، اسنادی مترقی هستند که کشور را بینیاز از اسناد ابلاغی از سایر جوامع بیگانه میکند. - روند ابلاغ و ترجمهی این سند متوقف شود، تا از تداخل و تعارض در نظام آموزشی کشور جلوگیری شود. - در بسیاری از جملات بیانیهی اینچئون عباراتی وجود دارد که نشانگر الزامآور بودن بندهایی از این بیانیه میشود. - سکولار بودن و ترویج بیدینی، آموزش معلمان به شیوهی غربی، اختلاط جنسی، حذف آیات جهاد و ممنوعیت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و... از جمله موارد اختلافی و متضادی است که این سند با فرهنگ اسلامی ایرانی دارد. - پذیرش نقش راهبری، نظارت و گزارشدهی به یونسکو محکوم میشود.
در حقیقت با پذیرش این سند علاوهبر تغییراتی که در نظام آموزشی کشور پدید میآید، این تعهد بوجود میآید که مهمترین آمارها و اطلاعات که مربوط به نسل جوان و نوجوان کشور است به صورت گزارشهای مداوم به نهادهای بیگانه اعلام شود. در پایان این جلسه که با حضور مدیر کل کمیسیون ملی یونسکو برگزار شد، مقرر شد تا اجرای این سند سریعا متوقف شود.
علی رغم این مصوبه بازهم دولت اجرای این سند را متوقف نمیکند و ماههای آینده هم اجرای آن ادامه مییابد تا زمانی که رهبر انقلاب در دیدار با معلمان به اجبار، شخصا به روند اجرای سند ورود میکنند و میفرمایند: «این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود. به چه مناسبت یک مجموعهی بهاصطلاح بینالمللیای -که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّتهای گوناگون، با تمدّنهای مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید اینجوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. اگرچنانچه با اصل کار شما نمیتوانید مخالفت بکنید، حدّاقلّش این است که بِایستید بگویید جمهوری اسلامی خودش ممشیٰ دارد، خطّوربط دارد، ما سندهای بالادستی داریم، ما میدانیم باید در زمینههای آموزش، پرورش، اخلاق، سبک زندگی چهکار کنیم؛ احتیاج به این سند وجود ندارد. اینکه ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بیسروصدا اجرائی کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست.» با این بیانات بود که بلافاصله و به اجبار روند اجرای سند ۲۰۳۰ متوقف شد. از سوی دیگر سند ۲۰۳۰ تعارضات فراوانی با اسناد بالادستی نظام شامل، سند چشم انداز بیست ساله، نقشهی جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و حتی اصول ۷۷و ۱۵۳ قانون اساسی دارد.
اختلاف در چیست؟ اما در روزهای اخیر، رسانههای معاند با انقلاب مبنای مخالفت با سند ۲۰۳۰ را برابری و یکسانسازی آموزشی و جلوگیری از رشد کیفی آموزش در سطح کشور بیان کردهاند، در حالیکه ماجرا این نیست، کمااینکه در سند سیاستهای کلی ایجاد تحول در آموزش و پرورش که رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۲ ابلاغ کردند نیز ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی و مولّد سرمایهی اجتماعی در دستور کار قرار گرفته است. به این دلیل که این برنامه بدون در نظر گرفتن مسائل و اقتضائات بومی، فرهنگی و همچنین آرمانهای ایران اسلامی طراحی شده است. به همین دلیل اجرا و تعهد به این سند، موجبات تغییر و تعارض فرهنگی و هویتی را در نسلهای آینده سبب میسازد.
آموزش بهانه است سند ۲۰۳۰ را میتوان مدخل ورودی برنامهی جامع سازمان ملل برای تسلط بر کشورها به بهانهی موهوم توسعهی پایدار دانست. این برنامه که در ادامهی پروژهی میلینیوم جهانی است، در چهارمین و مهمترین هدف از اهداف ۱۷ گانهی این پروژه، قرار گرفته است. در حقیقت آغاز و نقطهی شروع این پروژه با تغییر نظام آموزشی کشورها صورت میگیرد، حال آنکه برای رسیدن به جامعهی جهانی یکپارچه و مقبول قدرتهای جهانی، تنها لازم است تا نسل آینده با هویت ملی و مذهبی خود بیگانه شود. در این میان نباید غافل شد که نهادها و سازمانهای جهانی همواره در راستای همافزایی اطلاعاتی و بازوهای اجرایی ایالات متحده امریکا و همپیمانش در سطح بینالملل فعالیت میکنند. در حقیقت این برنامهی جهانی اهدافی مهمتر از صرف تغییر نظام آموزشی را در کشور را دنبال میکند و آن تغییر همهجانبه در اقتصاد، سیاست، قوانین مدنی و سبک زندگی است، بهگونهای که در نظام مرکز- پیرامونی جامعهی جهانی، ایران به کشوری پیرامونی و تابع جامعهی جهانی تبدیل شود. کشوری که با قبول سرکردگی و هژمون یک دولت و فرهنگ خاص، خود را عرضهکنندهی مواد خام و تأمینکنندهی نیروی انسانی برای مناسبات جهانی بداند و حق تصمیمگیری در عرصهی داخلی و بینالمللی را از خود سلب نماید. بیخود نیست که در این سند، از عبارت «شهروند جهانی» برای تعریف مردمان یک سرزمین استفاده شده است. موضوعی که به مرور، روح استقلال یک ملت را نیز نشانه گرفته و به خطر خواهد انداخت.
️ امضاء سند 2030 در آموزش و پرورش در دوسال گذشته و به طور مخفیانه انجام شده است. این سند چند صد صفحه است که مکمل آن سندهای متعدد بینالمللی از جمله سند who سازمان بهداشت جهانی است.
برخی از بندهای این سند بدین قرار است:
1. آموزش مسائل جنسی از سن 4 سالگی برای همه الزامی است که هر گروه سنی مطالب خود را دارد:
مثلا در گروه 4 تا 6 سال کودک باید بحث استمنا (خودارضایی) و کامیابی از خود را بیاموزد و والدین حق دخالت در آموزش ندارند.
در سن 6 تا 12 سال آموزش حقوق جنسی به صورت ریز و کامل و احترام به هنجارهای متفاوت جنسی افراد و راههای رفتار در این زمینه متناسب با آن باید صورت پذیرد.
2. در آن آمده معلمین تنها در تربیت معلم آموزش ببینند آن هم طبق مطالب مجامع بینالمللی و خارجی نه اسلامی ایرانی.
3. مدارس و دانشگاهها در کتب درسی حق طرح مطالب مرتبط با هر دین از جمله اسلام را ندارند و این از حقوق کودک نیست اما ملزم به آموزش کامل مسائل جنسی به کودکان 4 سال به بالا هستند.
4. در این سند و سند مکمل آن یعنی سند who گفته شده باید از خانواده حمایت شود. اما از نگاه این سند، خانواده بر سه نوع است:
۱. زن و مرد و فرزند
۲. زن و زن و فرزند
۳. مرد و مرد و فرزند
یعنی باید روسپیگری و همجنسبازی به رسمیت شناخته شوند.
ببخشید که بعضی مطالب در این قالب نمی گنجد لطفا به خبر زیر مراجعه کنید!
[افشاگری تکاندهنده فاطمه آلیا: معاونت زنان روحانی، لیست اسامی زنان مطلقه ۲۰ تا ۲۵ سال را به سازمان ملل برای کار در آنتالیا داد!]
5. دراین سند از حمایت از اقشار آسیب پذیر صحبت شده که در سند دیگر از همجنس بازان به عنوان قشر آسیب پذیر نام برده شده است.
6. ما برای آموزش جوانان دانشگاهی حق آموزش مسائل هستهای و موشکی و هوا فضا را نداریم و جوانان را باید به کشورهای عربی چون عربستان بفرستیم تا آنجا یاد بگیرند.
7. این سند تنظیم خانواده را به عنوان امر اجباری مطرح کرده است.
که سقط جنین یکی از این موارد است.
8. برابری حقوق زن و مرد را مطرح کردند اما نه آنطور که برخی تصور میکنند بلکه در آن اشاره شده نباید در مهدها و مدارس برای دختران مادری کردن را یاد داد اما آموزش جنسی الزامی است.