.

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یهود» ثبت شده است

متن کامل کتاب تبار انحراف

کتاب تبار انحراف کامل


متن کامل کتاب تبار انحراف ؛ پژوهشی در دشمن‌شناسی تاریخی

نوشته‌ی: حجةالاسلام مهدی طائب

با کلیک بر روی نام هر یک از این مقالات، متن آن را مطالعه کنید: 


کتاب تبار انحراف کامل

۱. آغاز تاریخ بنی‌اسرائیل


کتاب تبار انحراف کامل

۲. موسی (ع) پیام‌آور رهایی بنی‌اسرائیل


کتاب تبار انحراف کامل

۳. ظهور موسی (ع) و پایان انتظار بنی‌اسرائیل


کتاب تبار انحراف کامل

۴. موسی و بنی‌اسرائیل (۱) به سوی سرزمین موعود


کتاب تبار انحراف کامل

۵. موسی و بنی‌اسرائیل (۲) آمادگی برای حاکمیت جهانی


کتاب تبار انحراف کامل

۶. موسی و بنی‌اسرائیل (۳) ناهنجاری‌های دوران بیابان


کتاب تبار انحراف کامل

۷. موسی و بنی‌اسرائیل (۴) پشت دیوارهای قدس


کتاب تبار انحراف کامل

۸. انحطاط بنی‌اسرائیل


کتاب تبار انحراف کامل

۹. سلیمان نبی و پایان دولت یهود


کتاب تبار انحراف کامل

۱۰. عیسی (ع) اصلاح‌گر بنی‌اسرائیل


کتاب تبار انحراف کامل

۱۱. پولس و عملیات یهود برای تخریب مسیحیت


کتاب تبار انحراف کامل

۱۲. یهود و عصر بعثت


کتاب تبار انحراف کامل

۱۳. اسلام و تروریسم تاریخی یهود


کتاب تبار انحراف کامل

۱۴. یهود و ترور شخصیتی در تاریخ اسلام


کتاب تبار انحراف کامل

۱۵. استحکامات نظامی یهود از مدینه تا قدس


کتاب تبار انحراف کامل

۱۶. مدینه عرصه رویارویی یهود با پیامبر (ص)


کتاب تبار انحراف کامل

۱۷. عملیات روانی یهود در مبارزه با اسلام


کتاب تبار انحراف کامل

۱۸. ردپای یهود در جنگ بدر


کتاب تبار انحراف

۱۹. ردپای یهود در جنگ احد


کتاب تبار انحراف کامل

۲۰. نبردهای مستقیم یهود با اسلام (۱)


کتاب تبار انحراف کامل

۲۱. نبردهای مستقیم یهود با اسلام (۲)


کتاب تبار انحراف کامل

۲۲. نفوذ یهود در سازمان حکومتی پیامبر اسلام 


منبع : Jewish Studies Center

۰ نظر

شیخیه، بابیت و بهائیت ؛ مولود یهود

شیخیه، بابیت و بهائیت ؛ مولود یهود


قرن نوزدهم دوران اوج اقتدار قدرت‌های استعماری انگلستان و روسیه است و خیزش کلان سرمایه‌دارهای یهود در دو کشور یاد شده نیز در همین قرن به اوج خود رسیده بود به نحوی که یهود با توسعه‌ی شبکه‌ی منحوس ماسونی بر مقدرات دو امپراطوری مقتدر آن زمان حاکم شده بود از این رو بسیاری از محققین بحث بر سر این موضوع که منشأ ایجاد فرق بابیت و بهائیت روسیه یا انگلستان بوده را بیهوده می‌دانند و معتقدند بابیت و بهاییت تجسم پروتکل‌های یهود در جهان تشیع است چرا که یهود پرچمدار تفرقه و فرقه‌سازی در میان بشریت، جهان اسلام و تشیع بوده است و دولت استعماری انگلستان نیز شعار «تفرقه بینداز و حکومت کن» را از یهود اقتباس کرده است. در هر صورت عوامل اصلی شکل‌گیری فرق ضاله‌ی بابیت و بهاییت، کلان سرمایه‌دارها و ماسون‌های روسیه و انگلیس بودند.

هرمان رومر، محقق و متکلم مسیحی آلمانی در تحقیقات خود‌، حمایت یهودیان انگلستان و روسیه را در تشکیل این فرق با دلایل زیادی اثبات نموده و نوشته است. یهودیان برای به چالش کشیدن اسلام، فرقه‌ی بهاییت را متحد و هم‌پیمان خود یافتند. در جریان انقلاب مشروطه‌ی ایران، بهاییت با شعار جهان وطنی که امری آرمان‌گرایانه و غیر‌واقعی بود به انقلاب مشروطه و منافع ایرانیان خیانت کرد، چرا که سران بهاییت به بهاییان توصیه کرده بودند از محمدعلی شاه قاجار و مستبد‌ین حمایت کنند و در نهضت مشروطه شرکت نکنند.

رومر در بخش دیگری از عملکرد بهائیان می‌نویسد:


«هنگامی که انگلستان و روسیه در سال ۱۹۰۷م. خاک ایران را به دو حوزه‌ی نفوذ تقسیم می‌کردند. سران بهاییان ایران از این طرح حمایت کردند که این برخورد با کشور ایران چیزی جز خیانت آشکار و وطن‌فروشی بهاییت نبود.»


طبق اسناد معتبر بذر نحس فرقه‌ی ضاله‌ی بابیه و بهاییت توسط ماسون‌های روس و انگلیس در تجارتخانه‌های یهودی خاندان ساسون انگلیسی و الکساندر تومانسکی روسی با کارپردازی خاندان افنان و انگلوفیل نوری بارور شد. در قرن نوزدهم، انگلیس و روسیه با بخش بزرگی از جهان اسلام درگیر بودند. انگلیس مناطق مهم و پهناوری از جهان اسلام نظیر شبه‌قاره هند (‌شامل بنگلادش، پاکستان و مناطق مسلمان‌نشین هند و قسمتی از افغانستان) را تصرف نموده و بیشترین ضربات را از مسلمانان به‌ویژه شیعیان دریافت ‌کرد‌. روسیه هم در حسرت رسیدن به آب‌های گرم خلیج فارس و عمان ایران، آسیای مرکزی را هدف گرفته بود.

دو ابرقدرت استعمارگر قرن نوزدهم بیش‌ترین مقاومت را در نواحی مسلمان‌نشین مشاهده کردند از این‌رو برای این‌که بتوانند این مانع را به‌طور اساسی از سر راهشان بردارند دست به تخریب باورهای حیات‌بخش و ضد‌استعماری اسلام زدند. یکی از خطرناک‌ترین اقدام‌های آنان تشکیل و شیوع فرق و مذاهب ساختگی با هدف ایجاد اختلال‌های فکری و اعتقادی در میان مسلمانان بود‌. در همین راستا سیاست‌مداران روسیه و انگلیس از اوایل قرن نوزدهم در منطقه‌ی خاورمیانه و آسیا با استفاده از تفکر نوگرایی دینی، اقدام به تضعیف اقتدار ملی در کشورهای عثمانی، ایران و هند نمودند، آن‏چنان که در عثمانی با مسلک وهابیت، در هندوستان با مرام قادیانی و در ایران با فرقه‌های ضاله‌ی بابی‌گری و بهایی‌گری اقتدار ملی مسلمانان را شکسته و سرزمین‌های اسلامی را به قطعات کوچک‌تر تجزیه کردند و امت واحده‌ی مسلمان را درگیر جنگ شیعه و سنّی و سپس جنگ‌های فرقه‌ای نمودند. آنان در تهاجم پیروان مسلک‌های جدید به دین و هویت ملی و استقلال ایران، سه هدف اساسی را دنبال می‏‌کردند‌:


۱- خارج کردن دین از حوزه‌ی اجتماعی و در رأس آن سیاست و حکومت‌؛

۲- توجیه حضور استعمار در کشور به‌عنوان یگانه عامل تجدد و ترقی؛

۳- نفوذ و تثبیت مزدوران غرب‌گرا و بی‌غیرت در ارکان سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری کشور.


به‌دنبال عملی ساختن اهداف سه‌گانه‌ی یاد شده، افراد بی‌دین و بی‌غیرتی مثل میرزا آقاخان نوری جایگزین افراد متدین و دلسوزی نظیر امیرکبیر شدند و روشنفکران بی‏‌دین و فراماسونر و عالمان دین‏‌فروش نظیر ابوالفضل گلپایگانی، سیدحسین یزدی، ملاحسین بشرویه و… مورد توجه قرار گرفتند. به هر حال استعمارگران به این نتیجه‌ی واحد رسیدند که اعتقادهای برحق تشیع و احکام مترقی اسلام نظیر جهاد، حج، نمازهای جمعه و جماعت، تولی و تبری و سایر باورهای دینی هم‏چون فرهنگ شهادت‌طلبی، موجب مقاومت مسلمانان شده است از این رو با استخدام روشنفکران بی‌دین و عالمان دین فروش به تضعیف علمای اصولی و وحدت‌گرا و شخصیت‌های مستقل مذهبی و ملی پرداختند.

استعمارگران مدت‌ها با رخنه در میان حوزه‌های علمیه‌ی مسلمانان و حتی حلقه‌های صوفیان اقدام به شناسایی جریان‌ها و سران منحرف این نحله‌های فکری نموده و با صرف سال‌ها وقت، هزینه، مبالغ کلان و تبلیغات مداوم آنان را در کنار مهره‌های مزدور سیاسی خود قرار دادند. از این به بعد عالم نمایانی نظیر شیخ احمد احسایی و سایر سران شیخیه به شدت مورد توجه استعمار خارجی و استبداد داخلی قرار گرفتند چون تفکرهای شیخیه، هم منافع استعمار و هم منافع سلاطین مستبد و عیاش قاجار را تأمین می‏ کرد. به‌طور کلی در ایران فرقه‌سازی استعمار از زمان فتحعلی شاه قاجار تشدید شد. مردم ایران به‌سبب شکست فاحش در جنگ‌های ایران و روس و تجزیه‌ی بخش مهمی از کشور بر اساس قراردادهای ننگین گلستان و ترکمان‌چای و نیز به علت آسیب‌های جانی و زیان‌های مالی فراوان و فقر شدید اقتصادی بیش از پیش چشم به راه منجی دادگستر و منتقم خود بودند.

استعمارگران و علمای مزدور آنان نظیر شیخ ‏احمد احسایی با سوء‌استفاده از این فرصت، نظر گروهی از عوام و خواص را به خود جلب نموده و علی‏رغم مبارزه‌های شدید علمای اصولی و راستین‌، فرقه‌ی ضاله‌ی شیخیه را به‌وجود آوردند و با طرح رکن رابع [۱] و علمای مرتبط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه و در نهایت ادعای نیابت خاص امام دوازدهم توجه دربار را به خود جلب کردند، آن‏ها در سراسر ایران به لوث نمودن اصول و بعضی احکام مترقی دین مبین اسلام و مذهب بر حق جعفری از جمله اصل مترقی انتظار اقدام نمودند.

مخالفت شیخیه با اسلام راستین پس از فوت شیخ احمد احسایی و در زمان جانشین او یعنی سیدکاظم ‏رشتی نیز ادامه یافت. سیدکاظم در میانسالی و بدون تعیین جانشین مُرد و هر دسته از شیخیه فرد مورد نظر خود را رکن رابع دانستند به‏ طوری‌که پس از سیدکاظم رشتی، چهار نفر یعنی حاج محمد کریم‌خان کرمانی، میرزا شفیع تبریزی، میرزا طاهر حکاک اصفهانی و میرزا علی‌محمد شیرازی (باب) مدعی عنوان رکن رابع شدند، سه نفر اول از اسلام دست نکشیدند، ولی علی‏‌محمد باب ابتدا مدعی ذکریت، سپس بابیت و در سه سال آخر عمر مدعی نبوت، ربوبیت و در نهایت الوهیت شد.

به هرحال از آغاز قرن نوزدهم استعمارگران غربی و روسیه دریافتند که عامل اصلی مقاومت توده‌ی مردم مسلمان به‏‌خصوص شیعه، عقاید و احکام حرکت آفرین و کفرستیز اسلام و عالمان اصولی و متمسک به قرآن و عترت می‌باشد، از این رو تمام توان خود را صرف تضعیف و تخریب اعتقادهای مردم مسلمان و براندازی اصل فقاهت و مرجعیت نمودند. استعمارگران برای رسیدن به این هدف با سوء‏استفاده از موقعیت علمای اخباری، شیخیه و دراویش، قطب و رکن رابع ایشان را در مقابل مراجع فقیه عقل‌گرا و اصولی قرار دادند. با توجه به این که روحانیون ساده‌لوح و خرافی اخباری، شیخی و دراویش، خواب و خیال و تمسک به علوم غریبه و روایات مجعول را مبنای فعالیت خود قرار داده بودند، طعمه‌های خوبی برای عالم نمایان جاسوس نظیر شیخ عیسی لنکرانی ( کینیاز دالگورکی ) و… شدند.

لازم به‌ذکر است هنوز سند متقن و محکمی در مورد رابطه‌ی مستقیم شیخ احمد احسایی و سیدکاظم رشتی با جاسوسان انگلیسی و روسی یافت نشده ولی اکثر محققین وجود جاسوسان دولت‌های انگلیس و روسیه‌، در سلک شاگردان شیخ احمد احسایی و سیدکاظم‏ رشتی را به اثبات رسانده‌اند و شک ندارند که سران شیخیه با پول، تبلیغات و حمایت روس و انگلیس در مناطق شیعه‌نشین مشهور شدند و پای آنان به دربار فتحعلی شاه و سایر ظالمان باز شد، به‌طوری که شیخ احمد احسایی به لحاظ چاپلوسی و تملق‌گویی به‌عنوان توجیه‌گر عیاشی‌ها و انحراف‌های ‏شاهان قاجار و سایر درباریان بیش‌تر مورد توجه ایشان قرار گرفت؛ از این رو شیخیه و سایر فرقه‌های انحرافی از دو جناح یعنی استعمار خارجی و استبداد داخلی حمایت می‌شدند و سرانجام در زمان محمدشاه قاجار و با کمک و هدایت فراماسونرهای یهود، فرقه‌های منحرف بابیت و بهاییت از شجره‌ی منحوس شیخیه، متولد شدند.


نویسنده: سید حبیب‌الله تدینی


پی‌نوشت:

[۱] اصول دین شیخیه چهار چیز است: توحید، نبوت، امامت و رکن رابع که منظور از رکن رابع شیعه‌ی عالم کاملی است که بی واسطه می‌تواند با امام زمان عجل الله تعالی فرجه و حتی سایر ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام ارتباط برقرار کند به همین جهت گاهی در نوشته‌های شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی می‌خوانیم: «سمعت عن الصادق علیه السلام …»


منبع: اندیشکده مطالعات یهود

۰ نظر

نقدی بر سریال بازی تاج و تخت(3)

کلاغ سه چشم اشاره به چاکرای اجنه و چشم سوم دارد که قدرت دیدن شخص را در حالات ماورایی و مشترک فیزیکی متافیزیکی بالا می‌برد.

در دو شماره گذشته، ضمن بررسی گذرا پیرامون تاریخچه کمپانی سازنده سریال «بازی تاج‌وتخت» به معرفی اجمالی این سریال و بررسی خاندان تارگرین‎ها پرداختیم و برخی از نمادهای این خاندان که شباهت عجیبی به نمادهای مطرح شده در میان یهودیان و مسیحیان داشت؛ در این شماره در نظر داریم به بررسی خاندان لنیسترها و همچنین یکی از خدایان مورد پرستش در این فیلم بپردازیم.

لنیسترها را در فیلم می‎توان نماد یهود دانست. این شباهت را می‎توان به صورت زیر دسته‎بندی کرد :

اولین شباهت نماد پرچم لنیسترهاست وهمانطور که در ابتدا عرض کردم نماد لنیسترها ؛ نماد سبط یهودا است.

دومین شباهت ثروتمند بودن لنیسترها است که از تمام خاندان‎ها در فیلم ثروتمندتر هستند. و ما میدانیم یهودیان با لنیسترها در این مورد شباهت دارند.

سومین شباهت نفوذ لنیسترها است. لنیسترها همانند یهودیان در همه‌جا نفوذ دارند. تا حدی که پادشاه رابرت باراتیونرا از طریق ساقی شراب او که یک لنیستر بود مسموم کردند.

چهارمین شباهت جاسوسی لنیسترها از تمام نقاط دنیا است. آن‌ها از طریق لرد واریس در همه جای اسوس و وستروس جاسوس دارند و یک شبکه مخفی را به وجود آوردند.

پنجمین شباهت ؛ دست‌های پشت پرده لنیسترها در هر مورد مرموزی در فیلم است و همچنین حکومت کردن پنهانی تایوینلنیستر و سرسی دخترش بر وستروس گویای این ماجراست.

مذهب دیگری که در وستروس وجود دارد ؛مذهب شمالی‌هاست.
شمالی‎ها درختانی تنومند را پرستش می‎کنند که در شمال می‎روید. این درخت به دلایلی که در ادامه خواهم گفت ؛ درخت کابالاست!!

خدایان قدیم توسط شمالی‎ها پرستش می‎شوند. سمبل آن‌ها درختان جادویی هستند.
آن‌ها قدیمی‎ترین خدایان وستروسی محسوب می‎شوند که حتی قبل از این‌که انسان‌ها پا به عرصه وجود بگذارند، توسط فرزندان جنگل پرستش می‎شدند. این خدایان بعدها توسط مردم اولیه پذیرفته شدند. این خدایان به‌صراحت اشاره به درخت کابالا دارد. درخت کابالا ؛ بنیان این عرفان یهودی است و کابالیست‎ها معتقدند از طریق این درخت می‌توان خدا را نعوذبالله به زیر کشید.

برندون استارک یکی از فرزندان لرد است. استارک با وصل شدن به درخت کابالا به خلسه رفته و باوجوداینکه فلج است می‎تواند به‌صورت تقریبا فیزیکی طی الارض کند. فیزیکی بودن برن استارک در سفر به زمان آنجایی مشخص می‎شود که بر دنیای مادی تأثیر می‎گذارد. مثلاً درجایی که به خلسه رفته و در تاریخ به گذشته می‌رود و پدرش را صدا می‌کند و او صدای فرزندش را می‌شنود. همچنین دیده شدن برن استارک توسط شخصی به نام هودور در حالت خلسه گویای این ماجراست. پس برندون استارک می‌تواند از طریق درخت کابالا به خلسه رود و طی الارض کند و بر جهان مادی تأثیر بگذارد.

برندون استارک قدرتی ماورایی دارد. و در قسمتی از فیلم نزد فردی متصل به ریشه درخت کابالا می‌رود که کلاغ سه چشم نام دارد. چشم وسطی این فرد اشاره به چاکرای اجنه و چشم سوم دارد که قدرت دیدن شخص را در حالات ماورایی و مشترک فیزیکی متافیزیکی بالا می‌برد. نکته جالب اینجاست که برندون استارک وقتی متصل به درخت کابالا میشود و به خلسه می‌رود ؛توسط پادشاه تاریکی یا همان فرمانده قدرتمند وایت واکرها ؛ دیده و شناخته می‌رود.

خدای دیگری که در فیلم مطرح می‌گردد خدایی است به نام خدای نور که با توجه به پادشاه تاریکی ؛ مقابل او قرار می‎گیرد.

خدای نور بیشتر در قاره اسوس و شهرولانتیس خواهان دارد. این مذهب؛ جادوگرانی مؤنث به خدمت دارد که حکم راهبه رادارند. این جادوگران زن لباس قرمز به تن دارند‌. مهم‌ترین این جادوگران، زنی جادوگر به نام ملیساندرا است که علاوه بر لباس قرمز، موهای قرمز نیز دارد.

این بانوی سرخ‌پوش می‌تواند اشاره به یکی از اسرار فراماسونری به نام بانوی سرخ داشته باشد که از آن به‌عنوان ببلن هم یاد می‌شود. در مورد ببلن در ابتدا توضیح دادم که الهه شهوت در بابل بوده است.

از مواردی که مربوط به خدای نور و آتش می‎شود قربانی کردن انسان است!! قربانی کردن انسان‎ها از دیرباز برای اجانین و شیاطین انجام می‎گرفته است. بانوی سرخ انسان‎ها و حتی کودکی را زنده‌زنده در آتش می‎سوزاند و تقدیم خدای نور و آتش می‎کند. یعنی دقیقاً همان قربانی باستان که توسط جادوگران برای شیطان انجام می‌گرفت و درآمیخته شدن لفظ خدای آتش ؛ که عنصر اجانین است و راهبه هایی سرخ‌پوش موضوع را کمی عجیب می‎کند.

از نکات دیگری که می‎تواند شیطان بودن خدای نور و آتش را اثبات کند ؛ رابطه بانوی سرخ یا همان جادوگر ملیساندرا با استنیس باراتیون است و ذریه حرامی که به دنیا میاورد و این خصوصیات شیاطین را دارد و این شیطان متولدشده از این رابطه ؛ شخصی را به قتل می‌رساند.

نکته دیگری که حتماً باید توجه کرد ؛ موسیقی عجیبی است که در زمان نشان دادن بانوی سرخ و یا هر وقت حرفی از خدای نور زده می‌شود، است. اگر دقت کنید متوجه مرموز بودن این موسیقی می‌شود که برای القا کردن مطلب خاصی ساخته‌شده است.

همچنین خون پادشاهی برای خدای نور و جادوگرش مسئله مهمی است. بانوی سرخ از طریق زالو خون حرامزاده‎ای را که خون پادشاه رابرت باراتیون داشت را گرفت و سحر و جادویی ترتیب داد که باعث کشته شدن تعدادی از شخصیت‌های مهم فیلم گشت.

ادامه دارد...


سید میلاد میرعلینقی


مطالب مرتبط: 

نقدی بر سریال بازی تاج و تخت(1)

نقدی بر سریال بازی تاج و تخت(2)

جنبش مصاف ایرانیان

۰ نظر

« مستند دوازدهمین امام » رسانه‌های یهود چگونه امام زمان را معرفی می‌کنند؟



با آغاز هزاره ی دوم میلادی روند ساخت فیلم های آخرالزمانی در هالیوود سرعت چشمگیری به خود گرفته است. بسیاری "پیروزی انقلابی، مبتنی بر دین" در ایران را آغازگر این جریان در سینمای غرب می دانند. تصویری نادرست از ایران، اسلام و شیعه از ویژگی های این فیلم ها به صورت محسوس یا نامحسوس بوده است. در این بین ترساندن مردم غرب از ظهور منجی شیعیان، اصلی ترین رکن این فیلم های آخرالزمانی را تشکیل می‌دهد. با توجه به این موضوع، این مستند ضمن بررسی این جریان رسانه ای آخرالزمانی، سعی در معرفی "امام مهدی عجل الله" امام دوازدهم مسلمانان شیعه نموده است.


حجم : 213 مگابایت
دانلود مستقیم از یاس دانلود

رمز فایل : www.yasdl.com


۱ نظر

نقدی بر سریال بازی تاج و تخت(2)


از موارد مربوط به پرنسس دنریس تارگرین سوارشدن او بر اژدهایی سهمگین است که هر پژوهشگری را یاد اسطوره دیگری در تاریخ به نام ببلن میندازد.


در شماره گذشته، ضمن بررسی گذرا پیرامون تاریخچه کمپانی سازنده سریال «بازی تاج‌وتخت» به معرفی اجمالی این سریال و خاندان‎های مطرح در این فیلم پرداختیم.
در این شماره در نظر داریم به بررسی خاندان تارگرین‎ها در این فیلم بپردازیم.

یکی از خاندان‌های بسیار مهم در فیلم ؛خاندانی عجیب باقدرت های ماورالطبیعه هستند که از آن‌ها با نام تارگرین ها نام می‌برند.
تاراگرین ها خاندانی هستند که اصالتشان به جزیره‌ای اسرارآمیز به نام والریا بازمی‌گردد که حکم افسانه آتلانتیس در دنیای ما را دارد. ازدواج محارم و داشتن خون اژدها و موهای نقره‌ای خصوصیات تارگرین هاست و از مواردی است که در فیلم از آن‌ها یاد می‌شود.
همچنین آن‌ها به علت داشتن خون اژدها به‌صورت نسل به نسل ؛ نا سوختنی هستند و به داشتن یک یا چند اژدهای غول‌پیکر معروف‌اند.
چندین قرن قبل از شروع شدن فیلم ؛ شخصی قدرتمند به نام اگون تارگرین از والریاسوار بر اژدهایی غول‌پیکر به وستروس حمله می‌کند و هفت‌پادشاهی را تصرف و متحد می‌سازد.
پس از اگون ؛ سلسله تاراگرین ها نسل به نسل بر وستروس حکمرانی می‌کنند تا اینکه سلطنت به فردی نالایق می‌رسد و موجب شورش در وستروس می‌گردد و همین شورش باعث نابودی سلسله تارگرین ها می‌شود تا اینکه حکومت به دست دو لرد از هفت‌اقلیم به نام‌های رابرت باراتیون و  ادارد استارک و دخالت لنیسترها و چند خاندان دیگر ؛ سرنگون می‌شود و رابرتباراتیون به‌عنوان پادشاه وستروس تاج‌گذاری می‌کند.
از آخرین پادشاه از نسل تارگرین ها دو بچه می‌ماند که به قاره اسوس برده می‌شوند.این دو خواهر و برادر ؛ وسیریس و دنریسنام دارند که به‌شدت به نام‌های ایسیس واسیریس دو خواهر و برادر در اسطوره‌های مصر باستان شباهت دارند!!
شباهت دیگر این دو خدا با دنریس و وزیریس؛ ازدواج با یکدیگر است. اگرچه دنریس ووسیریس باهم ازدواج نمی‎کنند اما در فیلم اشاراتی به ازدواج تارگرین ها باهم به‌وفور شده است شباهت دیگری که خیلی هم عجیب است ؛ حکومت دنریس تارگریان بر رأس هرمی بزرگ در شهر مرین قاره اسوس است.
دنریس مدت زیادی بر رأس هرمی بسیار عظیم بر منطقه‌ای بزرگ حکمرانی می‌کند که این هم نکته‌ای جالب در مورد تاراگرین هاست.
از موارد مربوط به پرنسس دنریس تارگرین سوارشدن او بر اژدهایی سهمگین است که هر پژوهشگری را یاد اسطوره دیگری در تاریخ به نام ببلن میندازد.
ببلن را الهه شهوت در بابل باستان می‌خوانند که سوار بر اژدهایی هفت‌سر ترسیم می‌شده است.
برخاستن دنریس از آتش و سجده تعداد زیادی از مردم بر وی نشانگر ارتباط این پرنسس در فیلم باشخصیت‌های اسطوره‌ای دارد که پرستیده می‌شدند.
توجه داشته باشید که دنریس در اتش نمی سوزد و به جهت داشتن خون اژدها که آن‌هم آتش است ؛ آتش هیچ تأثیری بر وی ندارد و این جز آتش بودن عنصر دنریس نیست!!!
از نکات بسیار مهم در فیلم ؛ خدایان و مذاهب آن است که به آن اشاره می‌کنیم
در وستروس دو مذهب بیشتر وجود ندارد. یکی هفت خدا و دیگری مذهب شمال.
بیشتر مردم وستروس هفت خدا را پرستش می‌کنند که معبدی دارند به نام سپت در فیلم که توسط سپتون اعظم اداره می‌شود.
نوع این مذهب و چندخدایی آن بسیار شبیه مسیحیت است. و از طرفی سپتون ها و سپتا ها همان کشیش‌ها و راهبه های کلیسا و سپتون اعظم می‌تواند اشاره به پاپ یا اسقف اعظم داشته باشد که البته پاپ محتمل‌تر است.
نکته مهم در مورد این مذهب ؛ نماد آن است که به‌صورت ستاره هفت پر نشان می‌دهند. و ما میدانیم عدد هفت اگر با نور درآمیخته باشد ؛ می‌تواند نماد یهودیان باشد چراکه برای آن‌ها مقدس است. همچنین کلمه سپت بسیار شبیه به کلمه سبتاست که می‌تواند اشاره به روز شنبه (سبتیا شبت) و یوم شبات یهود داشته باشد.
البته شباهتش فقط در تلفظ است و می‌تواند بی‌ربط باشد اما وقتی در کنار موارد دیگر مثل ستاره هفت پر بیاید ؛عجیب می‌شود!

شماره هفت در این مذهب، مقدس تلقی می‌شود. این باور وجود دارد که همانند هفت چهره خدا، هفت جهنم هم وجود دارد. هفت آواره ( همان سیاره برای وستروسی ها) در آسمان، هم مقدس محسوب می‌شود. حتی این باور وجود دارد که لطف و بخشش هم هفت جنبه دارد. وجود عدد هفت در مراسم مذهبی یا انواع اشیا، به‌گونه‌ای یک امضای مقدس محسوب می‌شود. مؤمنین به مذهب هفت، ستاره هفت پر، منشور کریستالی و تیر و کمان را به‌عنوان نماد مذهبشان استفاده می‌کنند.در مراسم مذهبی، به‌کرات از نور و کریستال به‌عنوان نماینده هفت جنبه دریک خدا استفاده می‌شود
یکی از نکات مربوط به دین هفت خدا ؛تغییر مذهبی است.توجه داشته باشید ابتدا معبد سپت توسط شخصی اداره می‌شد که سپتونی بی‌بند و بار بود. ناگهان یک تغییر بزرگ مذهبی صورت می‌گیرد و گنجشک اعظم جای سپتون بی‌بندوبار را می‌گیرد.
نکته مهم ؛ افراط بیش‌ازحد گنجشک اعظم و دار و دسته‌اش است که جالب اینجاست ستاره هفت پر را در پیشانی‌شان حک می‌کنند.یعنی ابتدا تفریط بود و سپس با آمدن گنجشک اعظم مذهبی افراطی بر وستروس حاکم شد.
شباهت بسیار زیاد این تغییر در مذهب فیلم ؛ به تاریخ بسیار حائز اهمیت است. به گفته بسیاری از پژوهشگران و برخی منابع تاریخی ؛ کاتولیک و پروتستان توسط یهود در دو عصر متفاوت به وجود آمد و می‌توان گفت لنیسترها مانند یهودیان باعث تغییر در مذهب شدند. تفاوت آنجاست که جای افراط‌وتفریط در فیلم با تاریخ بالعکس است.حتی شباهت بسیاری زیادی در چهره پاپ فرانسیس و گنجشک اعظم وجود دارد.


سید میلاد میرعلینقی

مطالب مرتبط:

نقدی بر سریال بازی تاج و تخت (1)

نقدی بر سریال بازی تاج و تخت (3)

مصاف ایرانیان

۰ نظر
جهان در عصر ظهور از دیدگاه یهود

جهان در عصر ظهور از دیدگاه یهود

خداوند جهان را به نور خود روشن خواهد کرد[۱] حتی اگر کسی بیمار باشد، ذات الهی به خورشید فرمان خواهد داد تا وی را شفا دهد[۲] از اورشلیم آب روان جاری خواهد ساخت و هر بیماری به واسطه آن شفا خواهد یافت[۳] درختان را وادار میکند تا هر ماه میوه آورند و انسان از آن میوه ها میخورد و شفا مییابد[۴] تمام شهرهای ویران شده را از نو آباد خواهند کرد و در جهان جایی ویرانه یافت نخواهد شد[۵] گرگ‌ با برّه سکونت خواهند داشت، پلنگ با بزغاله، شیر با گاو و گوساله خواهند خوابید. طفل شیرخواره دست خود را بر لانه افعی خواهد گذاشت[۶] مرگ را تا ابد نابود خواهد ساخت و خداوند اشک را از روی هر چهره ای پاک میکند[۷]

 منابع: [۱]- اشعیاء، باب۶۰، آیه۱۹ . [۲]- ملاکی، باب۴، آیه۲ . [۳]- حزقیال، باب۴۷، آیه۹ . [۴]- همان، آیه۱۲ . [۵]- همان، باب۱۶، آیه ۵۵ . [۶]- اشعیاء، باب۱۱، آیات ۶تا۸ . [۷]- همان، باب۲۵، آیه۸

۲ نظر

چگونگی حجاب زن در آیین یهود و مسیحیت


            به نام خداوند بخشنده مهربان


طارق نیوز: در رساله «پطرس» چنین مطرح می‌شود: در شما زنان زینت ظاهری نباشد و لباسی که می‌پوشید مفسده‌انگیز نباشد. در رساله اول «پولس» نیز آمده است: زنان خویشتن را به حیا و تقوا مزین کنند نه به زلف‌ها و طلا و مروارید و لباس‌های گرانبها...

 

به گزارش طارق نیوز به نقل از  خبرگزاری فارس، حجاب یک امر مربوط به این زمان و ساخته و پرداخته بشر امروزی نیست بلکه قدمتی به اندازه ادیان ابراهیمی دارد و پوشش «زنان» از احکام مشترک میان همه ادیان ابراهیمی اعم از یهودیت،مسیحیت و اسلام است که هر کدام جداگانه آن را مورد تأکید قرار داده‌اند. همزمان با فرارسیدن 17 دی‌ماه سالروز «اجرای طرح استعماری حذف حجاب توسط رضاخان» حجت‌الاسلام علی یعقوبی استاد حوزه علمیه قم و از پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، بنا به درخواست خبرگزاری فارس، پژوهشی را در خصوص حجاب داشته که آن را در اختیار خبرگزاری فارس گذاشته است بخش نخست این نوشتار در ادامه می‌آید:

باتوجه به این که نگاه اسلام به مسئله حجاب، در مقایسه با سایر ادیان، یک نگرش معتدلی است و در ادیان مختلف، واکنش شدیدتری نسبت به عدم رعایت حجاب از سوی بانوان لحاظ شده است اما بازهم شاهد طرح شبهات مغرضانه، لجوجانه و احیاناً از روی جهالت هستیم؛ رواج این شبهات در جامعه امروزی موجب شده که جایگاه و اهمیت «حجاب» خدشه‌دار شده و آن طور که در شأن جامعه اسلامی است به آن پرداخته نشود.

شبهاتی از قبیل : 1- حجاب مانع پیشرفت انسان می‌شود که طرز فکر رضاخان هم بوده و وی بر همین اساس دست به کشف حجاب زد 2- آیاتی که دال بر وجوب حجاب باشد، موجود نیست و اگر هم هست بر پوشش مو و ... دلالت ندارد 3 - اینکه حجاب موجب حریص شدن آدمی می‌شود (الانسان حریص علی مامنع ) از این رو بهتراست که انسان آزاد باشد، 4- حجاب در زمان پیامبر(ص) واجب نبود 5- برخی معتقدند: چرا زن باید خود را بپوشاند مرد نگاه نکند 6- حجاب محدودیت است و نه مصونیت 7- اگر من حجاب داشته باشم خواستگار ندارم 8- برای حفظ شوهرم که هر روز با ماهواره سروکار دارد باید با آرایش و بی‌حجاب باشم. همچنین شبهاتی که در این راستا در دانشگاه‌ها و محافل علمی مطرح می‌شود نه تنها موجب سست شدن افکار عموم جامعه نسبت به این امر مهم قرآنی شده بلکه رعایت حجاب را به عنوان یکی از آموزه‌های مهم قرآنی را در حاشیه قرار می‌دهد.

این نوشتار با توجه به فرصت اجمالی، درصدد اثبات حجاب و حدّ پوشش از منظر آیات وروایات، حجاب در ادیان دیگر، تبیین چرایی و دلایل شکل گیری بی‌حجابی، آسیب‌شناسی  معضل بی‌حجابی نگاشته شده است.

حجاب در ادیان دیگر

همانطور در مقدمه عرض شد همه ادیان جداگانه به اهمیت و جایگاه این مسئله اشاره کرده‌اند تنها تفاوت در حدود رعایت حجاب و فلسفه آن است که به طور اجمال به بعضی از احکام اشاره می‌کنیم.

حدود حجاب زنان در شریعت یهود

درمورد پوشش خاص زنان بنی اسرائیل، استفاده از چادر به عنوان پوشش سراسری است که همه اندام را می‌پوشاند و نیز روبنده که صورت توسط این روبنده پنهان می‌شود.

دکتر «مناخیم بریر» پرفسور ادبیات در دانشگاه یشیوا در کتاب «زنان یهودی در ادبیات ربانی» می‌گوید: همواره این سنت برای زنان یهودی وجود داشته که با پوشش سر با هر چیزی به بیرون از منزل رفته و در مجامع عمومی ظاهر شوند حتی این که همه صورت را بپوشانند و تنها یک چشم را آزاد بگذارند.

یکی دیگر از علمای معاصر یهود در فلسطین اشغالی درکتاب خود به نام «بت یعقوو» درمورد کیفیت پوشش و حجاب زنان بیان کرده است:

لباس زنان باید به حدی گشاد و آزاد باشد تا اندام بدن به هیچ عنوان درآن برجسته نشده و کمربند بسته نشود. همچنین وی درباره پوشش گردن و مچ پا می‌گوید: تمام دور گردن پوشانده شود حتی پاها باید پوشیده باشد و از پشت جوراب نباید پوست پا دیده شود و جوراب های عکس دار وبا رنگ‌های تند ممنوع است. (البته این حدود و پوشش که نقل شده برای زنان متأهل است واز نظر آیین یهود، دختر یهود تا قبل از ازدواج حدود خاصی برای پوشش دارد.)

عزیزانی که تصاویر زیر را می بینند این تصاویر در ایران نیست این تصاویر مربوط به اسرائیل است. زنان و دخترانی که در عکس ها مشاهده می شود یکی از فرقه های یهودیان ارتدوکس هستند که بیش از سایر فرقه های یهودیان به آموزه ها و سنت های دین یهود و تورات وفادار مانده اند.


حجاب در آیین مسیحیت

آیین مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود مرتبط با حجاب زنان را تغییر نداده بلکه قوانین آن را استمرار بخشیده است و در برخی موارد گام را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری اهمیت رعایت عفت را مطرح ساخته است چرا که در شریعت یهود، تشکیل خانواده امری مقدس شمرده می‌شود حال آنکه از دیدگاه مسیحیت «تجرد» مقدس شمرده می‌شود حتی اهل کلیسا نظرشان بر این است که اگر انسان حتی به اندازه یک بار شهوت را بچشد درهای آسمان به رویش باز نخواهد شد. بنابراین به رعایت پوشش کامل و پرهیز از آرایش و جلوه گری برای از بین بردن زمینه تحریک درجامعه به صورت شدیدتری دنبال شده است چرا که رهبانیت و ترک لذایذ دنیوی از اصول این دین بوده است.

از احکام آیین مسیحیت که در رساله «پطرس» آمده این است: در شما زنان زینت ظاهری نباشد و لباسی که می‌پوشید مفسده‌انگیز نباشد و در رساله اول «پولس» آمده است: زنان خویشتن را به حیاء و تقوا مزین کنند نه به زلف‌ها و طلا و مروارید و لباس‌های گرانبها!

تصاویر زیر مربوط به راهبه های مسیحی است.

اما حجاب در اسلام؛ قرآن و روایات

در قرآن کریم در دو آیه مسئله حجاب و پوشش بدن زنان مسلمان بیان شده است و در یک آیه هم زنان مسلمان از تبرج و خودنمایی مقابل نامحرم نهی شده‌اند؛ در هریک از این آیات شریفه، دستوراتی بیان شده است که پوشش خاصی را برای زن مسلمان شکل می‌دهد و تبیین خود آیه به تنهایی وکلام پیامبر اکرم و ائمه هدی (ع) نیز کاملا پوشش شرعی و حدود آنرا مشخص می سازد.

آیات مربوط به حجاب زنان کدامند

آیات مربوط به حجاب و پوشش بانوان در دو سوره از قرآن کریم ذکر شده است: خداوند متعال در آیه 31 سوره مبارکه نور می فرماید: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ... وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

و به زنان با ایمان بگو چشم‌های خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‏های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان ... .

قرآن کریم در این آیه به حجاب که از ویژگی زنان است، ضمن سه جمله اشاره فرموده: 1- آن‏ها نباید زینت خود را آشکار کنند جز آن مقدار که طبیعتاً ظاهر است؛ «وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» بنابراین زنان حق ندارند زینت‏هایی را که معمولاً پنهانی است، آشکار کنند به این ترتیب آشکار کردن لباس‏های زینتی مخصوصی که زیر لباس عادی یا چادری پوشند، مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینت‌هایی نهی کرده است. 2- دومین حکمی که در آیه بیان شده، این است که آن‏ها باید خمارهای خود را بر سینه‏های خود بیفکنند؛ «وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ»، «خمر» جمع خمار (بر وزن حجاب) در اصل به معنای پوشش است، ولی معمولاً به چیزی گفته می‌شود که زنان با آن سر خود را می‌پوشانند (روسری) و جیوب جمع جیب (بر وزن غیب) به معنای یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان می‌شود که گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق می‌شود. از این جمله استفاده می‌شود که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسری خود را به شانه‏ها یا پشت سر می‌افکندند، به طوری که گردن و کمی از سینه آن‏ها نمایان می‌شد. قرآن دستور می‏دهد روسری خود را بر گریبان خود بیفکنند، تا هم مو و هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است، مستور و پنهان شود.

تا اینجا پوشش سر و گردن و قسمت سینه اشاره شده اما مابقی قسمت‌های بدن با لفظ «جلباب» که درآیه بعد آمده کامل می شود.

آیه دیگر آیه 59 سوره احزاب است که خداوند متعال در این آیه می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً»؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب‌ها» (روسری‏های بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است. آنچه مسلم است «جلباب» پوششی فراگیر مثل چادر بوده که از بالای سر تا پا را می‌پوشانده است به رغم وجود اختلاف در تفسیر معنای جلباب حتی کسانی که تصریح کرده‌اند در معنای آن اختلاف است نیز قبول دارند که در اصل لغت به معنای پوشش گسترده و فراگیر است که ظاهر و روی همه بدن را می پوشاند بنابراین بکار بردن این نوع پوشش در آیه شریفه، خود حاکی از این است که لباس و پوشش شرعی زن مسلمان نباید اندام نما و تنگ باشد.

حدود حجاب در روایات

نکته قابل توجه اینکه برخی از افراد، در بعضی این شبهات اصرار دارند دلیلی از خود قرآن داشته باشند درحالیکه دلیل دین ما یک بخش آن قران است و در بخش دیگر روایات ما هستند که از طریق قرآن ناطق بیان شده است و در راستای اهداف حجاب اشاراتی دارند.

چگونگی پوشش زن در کلام معصومین(ع) 

1-فضیل بن یسار در جلد پنجم «فروع کافی،» گوید: از امام صادق (ع) سوءال کردم، آیا آرنج‌های دست زن، بخشی از زینت اوست که خداوند در قرآن بیان فرموده: زنان زینت خود را آشکار نکنند مگر برای شوهرانشان؟ فرمود: بله و تمام بدن زن غیر از صورت و دست‌ها تا مچ،  زینت او محسوب می‌شود (که باید از نامحرم پوشیده شود).

2- در جلد چهارم کتاب «وسائل‌الشیعه» امام صادق(ع)می فرماید: بر دختری که به سن بلوغ می رسد، روزه و حجاب واجب است.

3- روایتی رسول خدا (ص) در جلد یکصدم «بجارالأنوار» درباره عذاب زنان گناهکار در روز قیامت است که حضرت می‌فرماید: ...اما زنی که به موی سرش آویزان بود به این دلیل بود که مویش را از نامحرم نمی پوشاند.

4- در جلد چهارم کتاب «سنن ابی داود،» عایشه می‌گوید: روزی اسماء دختر ابوبکر در حالی که لباس های نازکی بر تن داشت، نزد رسول خدا آمد. آن حضرت روی از او برگرداند و فرمود: ای اسماء، وقتی دختر به سن بلوغ رسید نباید از بدن او جز این و این (در حالی که به صورت و دستش تا مچ اشاره می‌کرد) دیده شود.

5- فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ... إِنَّ مِنْ خَیْرِ نِسَائِکُمُ ... الْمُتَبَرِّجَةَ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصَانَ عَنْ غَیْرِهِ ... ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِشَرِّ نِسَائِکُمْ قَالُوا بَلَى قَالَ إِنَّ مِنْ شَرِّ نِسَائِکُمُ ... الْمُتَبَرِّجَةَ إِذَا غَابَ عَنْهَا بَعْلُهَا الْحَصَانَ مَعَهُ إِذَا حَضَرَ .... .

مطابق این روایت که از رسول خدا(ص) در جلد هفتم «تهذیب‌الاخلاق» نقل شده، یکی از صفات بهترین زنان، آرایش و خودنمایی برای شوهر و پوشش از غیر اوست، و یکی از صفات بدترین زنان، آرایش و خودنمایی در غیاب شوهر و پوشش در هنگام حضور اوست.

نکته:انصاف قضیه این است که اسلام به مسئله حجاب به شکل معتدلی برخورد کرده و این غریزه را (که به تعبیر علامه طباطبایی درتفسیرالمیزان ورساله ولایة الالهیه فرموده) تعدیل کرده و برای توضیح این امربه نوبه خود درفلسفه حجاب باید بیشتر به آن پرداخت.

انچه تاکنون گفته شده اثبات حجاب در آیات و روایات و در ادیان دیگر بوده است از این رو سایر مباحثی که در مقدمه آورده شده مانند علل بی‌حجابی در بخش دیگری به آنها اشاره خواهد شد.

علاقه‌مندان برای پاسخگویی به شبهات خود می‌توانند با شماره 096400 مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی تماس بگیرند و شبهه خود را مطرح کنند.

برگرفته از سایت جنبش مصاف.   masaf.ir

۶ نظر