انجیل بارنابا که توسط خود غربی ها کشف شده و توسط خود آنان نیز ترجمه شده و بعد مدعی می شوند که توسط مسلمانان نوشته شده است برای این که به موضوعاتی از جمله موارد زیر پرداخته : رد مصلوب شدن حضرت عیسی علیه السلام بشارت آمدن پیامبر اسلام به نام اصلی خود (محمد) رد پسر خدا بودن حضرت عیسی علیه السلام
انجیل برنابا اثری یافته شده در قرون وسطی میباشد که بیان می شود توسط برنابا، شخصیت مسیحی برجسته از قرون اول میلادی به نگراش درآمده است. این کتاب نسبت به انجیلهای رسمی مسیحیت شباهت بسیار بیشتری به اعتقادات مسلمانان دارد هر چند که اختلاف کوچکی نیز دیده می شود. انجیل برنابا مخالفتی شدید با تعالیم پولس دارد. این انجیل بر خلاف سایر اناجیل موضوع صلیب (به دار آویختن) مسیح را شدیداً انکار و آن را زشتترین نسبت ناروا به وی میداند. عنوان تثلیث( پدر، پسر، روح القدس) را از میان میبرد و توحید الهی را اثبات میکند. برخلاف پولس که شریعت عمل را نسخ کرد، تنها راه سعادت را داشتن توامان عقیده و عمل پاک میداند. وی با پولس که نجات امت را تنها مرهون محبت مسیح و اعتقاد به تثلیث میداند مخالف است. این مسئله و بشارات صریح و مکرر آن در مورد پیامبری محمد سبب شد تا استفاده از این انجیل در بین مسیحیان متروک شود. برنابا که در قرن اول و دوم میلادی به وفور دیده می شود به دلیل قبول نداشتن تفکر پولسی آرام آرام کم رنگ شد به آن دلیل که تفکر پولسی باعث به قدرت رسیدن کشیش ها و پاپ می شد و آن ساده گیری های که باعث می شود خیلی ها به دین مسیح گرایش پیدا کنند که بیان می داشت:« دلت پاک باشه کافیه هر کاری کرده کردی» و این که حضرت عیسی به سبب همه ما عذاب دیده است و ما همه به بهشت می رویم که این تفکر پولسی باعث به قدرت رسیدن کلیسای اروپا شد به این دلیل برنابا را رفته رفته کم رنگ کردن و انجیل برنابا که در قرن شانزدهم میلادی کشف شده را به مسلمانان نسبت می دهند اگر مسلمانان آنان را نوشته اند پس چرا در جای به آن اشاره نشده، چرا مسلمانان کتاب را پیدا نکردن،چرا آنان کشف نکردن ، چرا آنان ترجمه نکردن، در قرن شانزدهم میلادی آیا مسلمانان چنین تکنولوژی در اختیار داشتن که یک کتاب را جوری قدیمی جلوه بدهند که متعلق به قرن اول میلادی باشد دقیقا آن کتابی که خود غربی ها داشتن به ذکر چند سند به وجود انجیل برنابا قبل از اسلام :
فرمان پاپ جلاسیوس اول در مورد نهی از مطالعه انجیل برنابا در سال ۴۹۲ میلادی یعنی ۱۱۸ سال پیش از بعثت پیامبر اسلام به سمت پاپ منصوب شد.بنابراین فرمان فوق، بیش از یک قرن پیش از اسلام صادر شده است.
پطرس بستانی، از دانشمندان مسیحی در دائرةالمعارف کبیر، مطالب شایان توجهی راجع به برنابا و انجیل منسوب به وی مینویسد که قسمتی از آنها در ادامه بررسی میشود:
نام اصلی برنابا، جوزف (یوسف) بود. کلمه برنابا سریانی و بمعنی "ابن النبّوة" یا "ابن الانذار" یا "ابن التعزیة" است. برنابا نخستین کسی از میان حواریون است که آیین یهودیت را ترک کرد و به مسیح ایمان آورد. گفته میشود کاتب رساله برنابا قدّیس برنابا است. این رساله در قرون اول مسیحی معروف بوده و مکرراً مورد استفاده قرار میگرفته است. از جمله کسانی که از آن اقتباس نمودهاند اکلیمنضس اسکندری و اوریجانس هستند. "اوسابیوس" و "ایرونیموس" نیز از آن یاد کردهاند. انجیل برنابا در طی قرون متمادی فراموش شده و نسخههای آن از دسترس مردم خارج شده بود تا آنکه در قرن ۱۷ میلادی "سرمند" یونانی آن را در رساله خطی از رسائل "بولیکبوس " یافت و در همین قرن "هوغومیزدوس " نسخه لاتینی آنرا در دیر "کورفی " بهدست آورد که درسال ۱۶۴۵ میلادی در پاریس چاپ شد. در سال ۱۶۹۴ میلادی، رییس اساقفه (مرجع روحانی مسیحیت)، اوشه، نیز نسخهای از این انجیل به دست آورده و به رسائل اغناطیوس افزود؛ ولی بر اثر یک آتشسوزی در آکسفورد، کتابخانهها آتش گرفته و قسمت اندکی از این نسخه باقیماند. نسخه یونانی و لاتینی انجیل برنابا مکرراً چاپ شده و "ویک" آن را به انگلیسی و شخص دیگری نیز آن را به زبان آلمانی ترجمه کرد. ناگفته نماند که تمامی نسخ ذکر شده، کپی نسخه (سرمند) یونانی است که ناقص و در چهار فصل است، ولی در سال ۱۸۵۹ میلادی، "تیشندرف" نسخه یونانی کاملی را که ۲۱ فصل داشت از جبل سینا به دست آورد. بهترین نسخه این رساله به صورت لاتینی قدیمی با حواشی و تفسیر است که به "هلجنفلد" مشهور است. این نسخه در سال ۱۸۶۵ میلادی در "لیبسیک" و در سال ۱۸۶۴ میلادی در جرنال آمریکائی چاپ شد. تعداد زیادی از دانشمندان معتقدند که انجیل برنابا را قدّیس برنابا، رفیق پولس نوشت و رأی متأخرین این است که این نسبت صحیح نیست و از جمله دلایل منکرین این است که در این رساله از خرابی اورشلیم سخن به میان آمده، بنابراین قطعاً بعد از سال ۷۰ میلادی نوشته شده است زیرا برنابا قبل از خرابی اورشلیم یعنی سال ۶۴ وفات کرده بود. بهتر است که بگوییم این نسخه در کنیسه اسکندریه در قرون اولیه مسیحیت پیدا شده است و احدی قائل نشده که بعد از سال ۱۲۰ میلادی نوشته شده است."
جالب توجه آن است که در انجیل مرقس باب اول شماره 1تا 5 وانجیل برنابا، به انجیل مسیح اشاره شده است که از انجیل مسیح چیزی در دست نیست. اناجیلی که سابقاً و فعلاً معمول بوده و هست، نوشته شاگردان مسیح است. انجیل همانطور که مسترلونسدال و مادام لورا راغ اعتراف کردهاند، در حالی در اروپا پیدا شد که در میان مسلمانان هرگز نام و اثری از آن نبود. در کتب نویسندگان اسلامی، حتی در کتابهایی که در خصوص اثبات اسلام و رد مسیحیت نوشته شده نامی از انجیل برنابا به میان نیامدهاست. اشاراتی از انجیل برنابا در مورد پیامبر خاتم: باب 39 شماره 23-15 پس چون آدم برخواست بر قدم های خود در هوا نوشته ای دید که مثل آفتاب می درخشید نص عین آن لا اله الا الله و محمد رسول الله بود پس آن وقت آدم دهان خود بگشود و گفت شکر می کنم تو را ای پروردگار، خدای من! زیرا تو تفضل نمودی و آفریدی مرا. لیکن زاری می کنم به سوی تو که مرا آگاه سازی که معنای این کلمات محمد رسول الله چیست. خدای فرمود: مرحبا به تو ای بنده ی من، آدم! همانا می گویم که تو اول انسانی هستی که آفریده ام او را. تو دیدی نام او را. جز این نیست که پسر توست. آنکه زود است بیاید به جهان بعد از این، به سالهای فراوان. او زود است بشود فرستاده من؛ آنکه از برای او آفریدم همه ی چیز ها را . آنکه چون بیاید، زود است نور بخشد جهان را. آنکه روان او نهاده شده بود در جمال آسمانی، شصت هزار سال پیش از آنکه بیافرینم چیزی را. در انجیل برنابا در مورد خاتمیت محمد (ص) میگوید: باب 36 شماره 6 [حضرت عیسی علیه السلام ] :به تحقیق که پیغمبران همه ای ایشان آمدند مگر رسول الله آنکه زود است بعد از من بیاید؛ زیرا خدای می خواهد تا که من مهیا سازم راه او را.
باب 97 شماره19-15 «نام مسیا عجیب است؛ زیرا خدای خود وقتی که روان او را آفرید و در ملکوت اعلی او را گذاشت، خود او را نام نهاد، خدای فرمود: صبر کن ای محمد! زیرا برای تو می خواهم خلق کنم بهشت و جهان و بسیاری از خلایق را که می بخشم آنها را به تو؛ تا حدی که هر کس تو را مبارک می شمارد ،مبارک می شود و هر کس با تو خصومت کند ملعون می شود. وقتی تو را به سوی زمین می فرستم پیغمبر خود قرار می دهم تو را به جهت خلاصی و کلمه تو صادق می شود تا جائی که آسمان و زمین ضعیف می شود ؛ لیکن دین تو هرگز ضعیف نمی شود. همانا نام مبارک او محمد است» آن وقت جمهور مردم صداهای خود را بلند نموده و گفتند : ای خدای! بفرست برای ما پیغمبر خود را، ای محمد! بیا زود برای رهائی جهان.
در جای دیگری از این انجیلدربارهٔ خاتمیت محمد آمده است: باب 97 شماره 10-7 کاهن گفت : آیا پیغمبران دیگر بعد آمدن پیغمبر خدای خواهند آمد؟ پس یسوع [حضرت عیسی(ع)] در جواب فرمود : بعد از او پیغمبران راستگوی که از جانب خدای فرستاده شده باشند نخواهند آمد. لیکن جمع بسیاری از پیغمبران دروغگوی خواهند آمد و همین است که مرا محزون می دارد. زیرا شیطان ایشان را به حکم خدای عادل می شوراند و با ادعای انجیل من، حقیقت از ایشان مستتر میشود. در این کتاب میخوانیم: باب 43 شماره 25و31 آن وقت یسوع (عیسی) فرمود: وقتی که رسولالله بیاید، پس از نسل که خواهد بود؟ شاگردان جواب دادند: از داوود... تصدیق کنید مرا؛ زیرا به شما راستی میگویم به درستی که عهد بسته شدهاست با اسماعیل نه با اسحاق. نکته بسیار جالب آن است که در این کتاب دو " مسیا " نام برده شده که حضرت عیسی خود اعلام می کند که مسیا اصلی او نیست و خود با مسیا اصلی خواهد آمد.(باب 42 شماره 5 ) در پایان به نظر چندی از علمای شیعه در مورد این انجیل خواهیم پرداخت : سید محمدحسین حسینی طهرانی در کتاب معادشناسی به مقام شفاعت پیامبر که در این انجیل اشاره شده است ارجاع میدهد و در کتاب نور ملکوت قرآن مفصل راجع به این انجیل صحبت میکند و میگوید: «مرحوم قاضی، استاد علّامه آیتالله طباطبائی رضوان الله علیهما بدین انجیل عنایت داشته است، و خواندن آنرا به شاگردان سلوکی و عرفانی خود توصیه مینموده است» آیت الله محمد تقی بهجت در مورد این انجیل میگوید: انجیل برنابا با اناجیل اربعه مخالف است. جهات عجیبه و شواهد صدقی در آن است که خدا میداند چقدر به اسلام نزدیک است از جمله تحریم لحم خنزیر... بله دو سه جایی یادم میآید که این (کتاب) با اسلام مخالفت دارد. فقط چیزی که هست این است که این دو سه جا هم داخل در انجیل برنابا شده است... اما مخالفتهای صریحی با دیگر اناجیل دارد که سبب شده بگویند این انجیل مجعول است با آنکه هر کسی که این انجیل را ببیند یقین پیدا میکند که (قسمت) زیادش همان بیانات خود حضرت عیسی ع است... اگرچه الفاظ آن شبیه قرآن نیست، نه در معانی و نه در الفاظ اما خیلی شبیه به روایات عالی ما است... من انجیل برنابا را به زبان گرجی دیدهام که روی پارچه بوده و جلدش هم چرم نبود بلکه تخته (= چوب) بود. آقای مرعشی نجفی آن را به آقا طباطبایی داد و گفت این چند سال قدمت دارد؟ آقا طباطبایی گفت: حدس میزنم پانصد سال! که الآن هم پنجاه سال از آن تاریخ میگذرد. آقا مرعشی گفت: این را نگه داشتهایم تا اگر کسی را یافتیم که به زبان گرجی وارد بود آن را به فارسی یا عربی ترجمه کند؛ که هر چه قدیمی تر باشد به صحت و درستی نزدیکتر است... همچنین آیتالله محمد صادقی تهرانی در مورد انجیل برنابا میگوید: جرم انجیل برنابا مخالفت شدید آن با تعالیم پولس است. این انجیل بر خلاف سایر اناجیل موضوع صلیب (به دار آویختن) مسیح را شدیداً انکار و آن را زشتترین نسبت ناروا به وی میداند. عنوان تثلیث را از میان میبرد و توحید حقیقی الهی را اثبات میکند. برخلاف پولس که شریعت عمل را نسخ کرد، تنها راه سعادت را داشتن توامان عقیده و عمل پاک میداند. وی با پولس که نجات امت را تنها مرهون محبت مسیح و اعتقاد به تثلیث میداند و به نام دین، مسیحیان را در انجام هرگونه عمل منافی عفت آزاد گذاشت (و به همین سبب در مدت کمی پیروان بسیاری پیدا کرد)، مخالف است. پس از اسلام جرم دیگری نیز بر آن افزوده شد و آن بشارات صریح و مکرر آن در مورد طلوع نور قدسی محمّدی است. همه اینها سبب شد تا استفاده از این انجیل در بین مسیحیان متروک شود.
هر که خواهان توکل کردن به خداست،اهل بیت مرا دوست بدارد وهر که خواهان رستن از عذاب قبر است ،اهل بیت مرا دوست بدارد و هر که خواهان حکمت است، اهل بیت مرا دوست بدارد وهر که می خواهد بی حساب به بهشت رود، اهل بیت مرا دوست بدارد؛زیرا به خدا سوگند، هیچ کس دوستدار آنان نشد مگر این که دنیا و آخرت را برد.
منابع :مقتل الحسین للخوارزمی:59/1 ،مائه منقبه:106نحوه، فرائدالسمطین: 551/294/2، ینابیع الموده 969/332/2، جامع الأخبار 77/62 کلها عن ابن عمر.