موشه یعلون"، وزیر جنگ اسرائیل، : مرزهای خاورمیانه به¬طور مسلم تغییر خواهد کرد!
«عودد یینون» Oded Yinon، مقام سابق وزارت خارجه واستراتژیست اسرائیلی در فوریه 1982، در مجلۀ «کیوونیم»، ژورنال مطالعات یهودیت و صهیونیزم مقالهای منتشر کرد که به نقطۀ عطف سیاست خارجی صهیونیستها تبدیل شد. عنوان این مقاله چنین بود: «یک راهبرد برای اسرائیل در دهۀ 1980».(1)
او در این مقاله پیشنهاد میکند که اسرائیل باید روی اضمحلال کشورهای عربی از درون، با سرمایهگذاری بر گسلهای نژادی قومی و مذهبی تمرکز کند. این مقاله در زمان اوجگیری جنگ داخلی لبنان منتشر شد، جنگی که از 1975 آغاز شد و در ژوئن 1982؛ یعنی تنها 3 ماه بعد از انتشار مقاله یینون، با تجاوز نظامی اسرائیل به لبنان وارد فاز دوم خود شد.
در مهمترین بخش مقاله چنین آمده است:
«تجزیه کامل لبنان به 5 استان، مقدمهای بر (تجزیه) کل دنیای عرب شامل مصر، سوریه، عراق و شبه جزیره عربستان است. تجزیه سوریه و عراق در مرحلۀ بعد، به مناطق تک نژاد یا تک مذهب، همچون لبنان، هدف اصلی اسرائیل در جبهۀ شرقی برای درازمدت خواهد بود؛ در حالی که هدف کوتاه مدت اسرائیل، نابودی قدرت نظامی این کشورهاست. سوریه بر اساس ساختار قومی و مذهبی خود، مانند لبنان امروز، به چند دولت تجزیه خواهد شد.» (2)
بخشی از پروژه «اسرائیل بزرگ»، بیرون راندن تدریجی فلسطینیها از کرانۀ باختری و غزّه و الحاق این دو بخش به سرزمین یهودی است. بخش دیگری از این طرح، ایجاد دولتهای «واسطه» (پراکسی) در کشورهایی چون لبنان، اردن، سوریه، صحرای سینا، جنوب ترکیه وشمال عراق است.
«مهدی داریوش ناظم رعایا»، پژوهشگر مرکز تحقیقات جهانیسازی، در بخشی از مقالۀ بسیار مهمی با عنوان «آمادهکردن صفحه شطرنج برای درگیری تمدنها، تقسیم، فتح و حاکمیت بر «خاورمیانه جدید» که اولین بار ، در وبسایت «گلوبال ریسرچ»، در 29 آپریل 2013یعنی حدود یک سال پیش از ظهور برق آسای داعش در عراق و تصرف موصل در ژوئن 2014، چنین تذکر داد:
«استراتژیستهای اسرائیل به عراق به¬عنوان بزرگترین چالش راهبردی در جهان عرب مینگرند. به همین دلیل، عراق کانون بالکانیزاسیون خاورمیانه و جهان عرب (برای آنها) محسوب میشود. در عراق، بر اساس مفاهیم طرح یینون، استراتژیستهای اسرائیلی به دنبال تقسیم عراق به یک دولت کردی و دو دولت عربی، یکی برای شیعیان و یکی برای سنیها هستند. اولین گام برای تحقق آن، جنگ میان عراق و ایران بود، که در طرح یینون درباره آن بحث میشود.»
طرح یینون یا همان «اسرائیل بزرگ»، در پیوند با طرح «نظام جدید» تندروهای راست گرا در آمریکا (نومحافظهکاران، تی پارتی، مسیحیانِ صهیونیست ) در حال حاضر با نقشآفرینی تروریستهای تکفیری بینالمللی در جریان است که بر پنج پارامتر اصلی متمرکز است:
1. بالکانیزاسیون کشورهای بزرگ خاورمیانه که میتوانند تهدیدی بالقوه برای اسرائیل باشند. در برخی از منابع آکادمیک به این طرح «گالیوریزم» هم میگویند (اشاره به شخصیت داستانی گالیور در سرزمین آدم کوچولوها) که قرار است اسرائیل به اصطلاح گالیور منطقه باشد.
2. جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای برای حفظ تَفوُّق هستهای رژیم صهیونیستی در منطقه.
3. در بنبست نگه داشتن طرحهای صلح با فلسطینیها و پیشبرد سیاست توسعه سرزمینی از طریق ادامه شهرکسازی.
4. اضمحلال ترکیه از درون با سیاست حمایت از جنبش استقلالطلبی کردهای ترکیه.
5. شعلهورکردن آتش جنگ شیعه و سنی (چیزی شبیه جنگهای سی سالۀ مذهبی میان کاتولیکها و پروتستانها در تاریخ اروپا).
در راستای اجرایی ساختن این طرح توسط رژیم صهیونیستی "موشه یعلون"، وزیر جنگ اسرائیل، در سفر پنج روزۀ خود به آمریکا، در سال 2014 در یک برنامه رادیویی به صراحت گفت که مرزهای خاورمیانه به¬طور مسلم تغییر خواهد کرد و از «ادامۀ روند بالکانیزاسیون خاورمیانه مطابق با طرح یینون» خبر داد. بالکانیزاسیون اصطلاحی آکادمیک در علم سیاست است و منظور از آن تجزیه یک کشور چندقومی یا چندملیتی به چند کشور کوچک تر است که از لحاظ قومیتی همگن هستند میباشد این واژه در زمان فروپاشی امپراطوری عثمانی در منطقه بالکان رایج شد و تا امروز در محافل علمی و سیاسی ادامه دارد.
به گفتۀ یعلون در این مصاحبه، دو دسته کشور در منطقه وجود دارند:
یک دسته کشورهایی با تاریخ واقعی مانند مصر و دستهای دیگر، «کشورهای مصنوعی». منظور او از کشورهای مصنوعی، کشورهایی هستند که از تقسیم باقیمانده امپراتوری عثمانی بعد از جنگ جهانی اول، بر اساس توافق فرانسه و بریتانیا طبق معاهدۀ «سایکس- پیکو»، با مرزهای مصنوعی شکل گرفتند. به اعتقاد این مقام رژیم صهیونیستی، کشورهایی مثل مصر، «مصر» باقی خواهند ماند؛ ولی لیبی، سوریه و عراق که به اعتقاد او جزء همان کشورهای مصنوعی هستند، تغییر اساسی خواهند کرد. (3)
نکته حائز اهمیت این است که یعلون با اطلاق عنوان کشورهای مصنوعی به برخی از کشورهای مصنوعی عملا سعی داشتهاست اذهان را از جعلی و مصنوعی بودن اسراییل منحرف سازد.
میتوان ۶ شاخص اصلی و مهم برای این پروژه در در نظر گرفت:
«بالکانیزاسیون خاورمیانه»،«جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای»، «معطل گذاردن طرحهای سازش با فلسطینیها و پیشبرد سیاست توسعه سرزمینی از طریق ادامه شهرکسازی«،» اضمحلال ترکیه با حمایت از استقلال طلبی کردها»، «شعلهورکردن آتش جنگ شیعه و سنی» و در نهایت «تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران به عنوان دشمن اصلی».
وقتی به همه رویدادهای چند سالۀ اخیر در منطقه مینگریم، جنگ 2006 در لبنان و تداوم ایجاد ناامنی و اختلافافکنی میان گروههای لبنانی، جنگ 2011 در لیبی، جنگ کنونی در سوریه و عراق و یمن، و تغییر رژیم در مصر، در مییابیم که همگی در چارچوب طرح کلان و قدیمی صهیونیستها برای توسعه سرزمینی جای میگیرند.
البته باید گفت چند دهه برنامهریزی و چندین سال آمادهسازی عملیاتی جنگ داخلی در سوریه بدون رسیدن به نتیجه مورد نظر صهیونیستها در میدان جنگ، باعث گردیدهاست در میدان سیاسی تلاش شود ناکامیهای میدانی جبران شود. از این رو در طرحهایی که برای آینده سیاسی سوریه مطرح شده است، طرح فدرالی کردن این کشور با یک حکومت مرکزی علوی در دمشق و سه حاکمیت قومی مجزای ترکمن، کردی و سنی نیز از جمله گزینههای روز میز است که البته آزادسازی حلب بدست نیروهای مقاومت و ارتش سوریه این معادلات را به شدت تحت قرار دادهاست.
فهرست منابع
1. http://www.rissp.org/?q=node/1648
2. همان+ کیوونیم، فوریه 1982
3. http://www.mehrnews.com/news
سایر منابع
اندیشکدۀ مطالعات یهود
http://www.voltairenet.org/article186019.html
http://www.historycommons.org/entity.jsp?entity=oded_yinon
http://www.globalresearch.ca/greater-israel-the-zionist-plan-for-the-middle-east/5324815
http://www.globalresearch.ca/preparing-the-chessboard-for-the-clash-of-civilizations-divide-conquer-and-rule-the-new-middle-east/27786
http://www.iran-si.com/vdcjfvetzuqe8.sfu.htm
برگرفته شده از سایت موسسه مصاف ایرانیان masaf.ir