.

۱۶ مطلب با موضوع «ادیان» ثبت شده است

جهان در عصر ظهور از دیدگاه یهود

جهان در عصر ظهور از دیدگاه یهود

خداوند جهان را به نور خود روشن خواهد کرد[۱] حتی اگر کسی بیمار باشد، ذات الهی به خورشید فرمان خواهد داد تا وی را شفا دهد[۲] از اورشلیم آب روان جاری خواهد ساخت و هر بیماری به واسطه آن شفا خواهد یافت[۳] درختان را وادار میکند تا هر ماه میوه آورند و انسان از آن میوه ها میخورد و شفا مییابد[۴] تمام شهرهای ویران شده را از نو آباد خواهند کرد و در جهان جایی ویرانه یافت نخواهد شد[۵] گرگ‌ با برّه سکونت خواهند داشت، پلنگ با بزغاله، شیر با گاو و گوساله خواهند خوابید. طفل شیرخواره دست خود را بر لانه افعی خواهد گذاشت[۶] مرگ را تا ابد نابود خواهد ساخت و خداوند اشک را از روی هر چهره ای پاک میکند[۷]

 منابع: [۱]- اشعیاء، باب۶۰، آیه۱۹ . [۲]- ملاکی، باب۴، آیه۲ . [۳]- حزقیال، باب۴۷، آیه۹ . [۴]- همان، آیه۱۲ . [۵]- همان، باب۱۶، آیه ۵۵ . [۶]- اشعیاء، باب۱۱، آیات ۶تا۸ . [۷]- همان، باب۲۵، آیه۸

۲ نظر

منجی خواهی در انجیل

️حضرت عیسی درباره آخرالزمان می فرماید: «ملت ها در جنگ و ستیز خواهند بود! قحطی، وَبا و زلزله واقع میشود! مردم از یکدیگر نفرت پیدا میکنند! آفتاب، تاریک و ماه، بی نور میگردد»

 انجیل متی، باب۲۴ ؛ آیه ۱ تا ۶

آنچه در این پیشگویی آمده، بسیار ترسناک تر از طوفان نوح و داستان قوم لوط است!!!

مهمتر اینکه تمامیِ این مصیبت ها را بشریت باید بگذراند تا « شایستگی» " ایمان به نجات" را پیداکند! در این هنگام است که خدا مستقیماً به "نجات" اقدام نمیکند بلکه فرستاده خود را برای نجاتِ ایمان آورندگان میفرستد! مانند ارسال موسی، مانند ارسال عیسی...

آیا وقتش نشده « منجی خواهیِ مان » عمیق تر شود؟

۱ نظر
بشارت پیامبر خاتم در انجیل برنابا

بشارت پیامبر خاتم در انجیل برنابا


               به نام خداوند بخشنده مهربان



انجیل بارنابا که توسط خود غربی ها کشف شده و توسط خود آنان نیز ترجمه شده و بعد مدعی می شوند که توسط مسلمانان نوشته شده است برای این که به موضوعاتی از جمله موارد زیر پرداخته :
رد مصلوب شدن حضرت عیسی علیه السلام
بشارت آمدن پیامبر اسلام به نام اصلی خود (محمد)
رد پسر خدا بودن حضرت عیسی علیه السلام



انجیل برنابا اثری یافته شده در قرون وسطی می‌باشد که بیان می شود توسط برنابا، شخصیت مسیحی برجسته از قرون اول میلادی به نگراش درآمده است. این کتاب نسبت به انجیل‌های رسمی مسیحیت شباهت بسیار بیشتری به اعتقادات مسلمانان دارد هر چند که اختلاف کوچکی نیز دیده می شود.
انجیل برنابا مخالفتی شدید با تعالیم پولس دارد. این انجیل بر خلاف سایر اناجیل موضوع صلیب (به دار آویختن) مسیح را شدیداً انکار و آن را زشت‌ترین نسبت ناروا به وی می‌داند. عنوان تثلیث( پدر، پسر، روح القدس) را از میان می‌برد و توحید الهی را اثبات می‌کند. برخلاف پولس که شریعت عمل را نسخ کرد، تنها راه سعادت را داشتن توامان عقیده و عمل پاک می‌داند. وی با پولس که نجات امت را تنها مرهون محبت مسیح و اعتقاد به تثلیث می‌داند مخالف است. این مسئله و بشارات صریح و مکرر آن در مورد پیامبری محمد سبب شد تا استفاده از این انجیل در بین مسیحیان متروک شود.
برنابا که در قرن اول و دوم میلادی به وفور دیده می شود به دلیل قبول نداشتن تفکر پولسی آرام آرام کم رنگ شد به آن دلیل که تفکر پولسی باعث به قدرت رسیدن کشیش ها و پاپ می شد و آن ساده گیری های که باعث می شود خیلی ها به دین مسیح گرایش پیدا کنند که بیان می داشت:« دلت پاک باشه کافیه هر کاری کرده کردی» و این که حضرت عیسی به سبب همه ما عذاب دیده است و ما همه به بهشت می رویم که این تفکر پولسی باعث به قدرت رسیدن کلیسای اروپا شد به این دلیل برنابا را رفته رفته کم رنگ کردن و انجیل برنابا که در قرن شانزدهم میلادی کشف شده را به مسلمانان نسبت می دهند اگر مسلمانان آنان را نوشته اند پس چرا در جای به آن اشاره نشده، چرا مسلمانان کتاب را پیدا نکردن،چرا آنان کشف نکردن ، چرا آنان ترجمه نکردن، در قرن شانزدهم میلادی آیا مسلمانان چنین تکنولوژی در اختیار داشتن که یک کتاب را جوری قدیمی جلوه بدهند که متعلق به قرن اول میلادی باشد دقیقا آن کتابی که خود غربی ها داشتن به ذکر چند سند به وجود انجیل برنابا قبل از اسلام :  
  • فرمان پاپ جلاسیوس اول در مورد نهی از مطالعه انجیل برنابا در سال ۴۹۲ میلادی یعنی ۱۱۸ سال پیش از بعثت پیامبر اسلام به سمت پاپ منصوب شد.بنابراین فرمان فوق، بیش از یک قرن پیش از اسلام صادر شده است.

  • پطرس بستانی، از دانشمندان مسیحی در دائرةالمعارف کبیر، مطالب شایان توجهی راجع به برنابا و انجیل منسوب به وی می‌نویسد که قسمتی از آنها در ادامه بررسی می‌شود:
  • نام اصلی برنابا، جوزف (یوسف) بود. کلمه برنابا سریانی و بمعنی "ابن النبّوة" یا "ابن الانذار" یا "ابن التعزیة" است. برنابا نخستین کسی از میان حواریون است که آیین یهودیت را ترک کرد و به مسیح ایمان آورد. گفته می‌شود کاتب رساله برنابا قدّیس برنابا است. این رساله در قرون اول مسیحی معروف بوده و مکرراً مورد استفاده قرار می‌گرفته است. از جمله کسانی که از آن اقتباس نموده‌اند اکلیمنضس اسکندری و اوریجانس هستند. "اوسابیوس" و "ایرونیموس" نیز از آن یاد کرده‌اند. انجیل برنابا در طی قرون متمادی فراموش شده و نسخه‌های آن از دسترس مردم خارج شده بود تا آنکه در قرن ۱۷ میلادی "سرمند" یونانی آن را در رساله خطی از رسائل "بولیکبوس " یافت و در همین قرن "هوغومیزدوس " نسخه لاتینی آنرا در دیر "کورفی " به‌دست آورد که درسال ۱۶۴۵ میلادی در پاریس چاپ شد. در سال ۱۶۹۴ میلادی، رییس اساقفه (مرجع روحانی مسیحیت)، اوشه، نیز نسخه‌ای از این انجیل به دست آورده و به رسائل اغناطیوس افزود؛ ولی بر اثر یک آتش‌سوزی در آکسفورد، کتابخانه‌ها آتش گرفته و قسمت اندکی از این نسخه باقی‌ماند. نسخه یونانی و لاتینی انجیل برنابا مکرراً چاپ شده و "ویک" آن را به انگلیسی و شخص دیگری نیز آن را به زبان آلمانی ترجمه کرد. ناگفته نماند که تمامی نسخ ذکر شده، کپی نسخه (سرمند) یونانی است که ناقص و در چهار فصل است، ولی در سال ۱۸۵۹ میلادی، "تیشندرف" نسخه یونانی کاملی را که ۲۱ فصل داشت از جبل سینا به دست آورد. بهترین نسخه این رساله به صورت لاتینی قدیمی با حواشی و تفسیر است که به "هلجنفلد" مشهور است. این نسخه در سال ۱۸۶۵ میلادی در "لیبسیک" و در سال ۱۸۶۴ میلادی در جرنال آمریکائی چاپ شد. تعداد زیادی از دانشمندان معتقدند که انجیل برنابا را قدّیس برنابا، رفیق پولس نوشت و رأی متأخرین این است که این نسبت صحیح نیست و از جمله دلایل منکرین این است که در این رساله از خرابی اورشلیم سخن به میان آمده، بنابراین قطعاً بعد از سال ۷۰ میلادی نوشته شده است زیرا برنابا قبل از خرابی اورشلیم یعنی سال ۶۴ وفات کرده بود. بهتر است که بگوییم این نسخه در کنیسه اسکندریه در قرون اولیه مسیحیت پیدا شده است و احدی قائل نشده که بعد از سال ۱۲۰ میلادی نوشته شده است."
جالب توجه آن است که در انجیل مرقس باب اول شماره 1تا 5 وانجیل برنابا، به انجیل مسیح اشاره شده است که از انجیل مسیح چیزی در دست نیست. اناجیلی که سابقاً و فعلاً معمول بوده و هست، نوشته شاگردان مسیح است. انجیل همان‌طور که مسترلونسدال و مادام لورا راغ اعتراف کرده‌اند، در حالی در اروپا پیدا شد که در میان مسلمانان هرگز نام و اثری از آن نبود. در کتب نویسندگان اسلامی، حتی در کتاب‌هایی که در خصوص اثبات اسلام و رد مسیحیت نوشته شده نامی از انجیل برنابا به میان نیامده‌است.
اشاراتی از انجیل برنابا در مورد پیامبر خاتم:
باب 39 شماره 23-15    پس چون آدم برخواست بر قدم های خود در هوا نوشته ای دید که مثل آفتاب می درخشید نص عین آن لا اله الا الله و محمد رسول الله بود پس آن وقت آدم دهان خود بگشود و گفت شکر می کنم تو را ای پروردگار، خدای من! زیرا تو تفضل نمودی و آفریدی مرا. لیکن زاری می کنم به سوی تو که مرا آگاه سازی که معنای این کلمات محمد رسول الله چیست. خدای فرمود: مرحبا به تو ای بنده ی من، آدم! همانا می گویم که تو اول انسانی هستی که آفریده ام او را. تو دیدی نام او را. جز این نیست که پسر توست. آنکه زود است بیاید به جهان بعد از این، به سالهای فراوان. او زود است بشود فرستاده من؛ آنکه از برای او آفریدم همه ی چیز ها را . آنکه چون بیاید، زود است نور بخشد جهان را. آنکه روان او نهاده شده بود در جمال آسمانی، شصت هزار سال پیش از آنکه بیافرینم چیزی را.
   در انجیل برنابا در مورد خاتمیت محمد (ص) می‌گوید:      
 باب 36 شماره 6     [حضرت عیسی علیه السلام ] :به تحقیق که پیغمبران همه ای ایشان آمدند مگر رسول الله آنکه زود است بعد از من بیاید؛ زیرا خدای می خواهد تا که من مهیا سازم راه او را.
باب 97 شماره19-15   «نام مسیا عجیب است؛ زیرا خدای خود وقتی که روان او را آفرید و در ملکوت اعلی او را گذاشت، خود او را نام نهاد، خدای فرمود: صبر کن ای محمد! زیرا برای تو می خواهم خلق کنم بهشت و جهان و بسیاری از خلایق را که می بخشم  آنها را به تو؛ تا حدی که هر کس تو را مبارک می شمارد ،مبارک می شود و هر کس با تو خصومت کند ملعون می شود. وقتی تو را به سوی زمین می فرستم پیغمبر خود قرار می دهم تو را به جهت خلاصی و کلمه تو صادق می شود تا جائی که آسمان و زمین ضعیف می شود ؛ لیکن دین تو هرگز ضعیف نمی شود. همانا نام مبارک او محمد است» آن وقت جمهور مردم صداهای خود را بلند نموده و گفتند : ای خدای! بفرست برای ما پیغمبر خود را، ای محمد! بیا زود برای رهائی جهان. 
در جای دیگری از این انجیلدربارهٔ خاتمیت محمد آمده است:
باب 97 شماره 10-7   کاهن گفت : آیا پیغمبران دیگر بعد آمدن پیغمبر خدای خواهند آمد؟ پس یسوع [حضرت عیسی(ع)] در جواب فرمود : بعد از او پیغمبران راستگوی که از جانب خدای فرستاده شده باشند نخواهند آمد. لیکن جمع بسیاری از پیغمبران دروغگوی خواهند آمد و همین است که مرا محزون می دارد. زیرا شیطان ایشان را به حکم خدای عادل می شوراند و با ادعای انجیل من، حقیقت از ایشان مستتر می‌شود. 
در این کتاب می‌خوانیم:
باب 43 شماره 25و31
آن وقت یسوع (عیسی) فرمود: وقتی که رسول‌الله بیاید، پس از نسل که خواهد بود؟ شاگردان جواب دادند: از داوود... تصدیق کنید مرا؛ زیرا به شما راستی می‌گویم به درستی که عهد بسته شده‌است با اسماعیل نه با اسحاق.
نکته بسیار جالب آن است که در این کتاب دو " مسیا " نام برده شده که حضرت عیسی خود اعلام می کند که مسیا اصلی او نیست و خود با مسیا اصلی خواهد آمد.(باب 42 شماره 5 )
در پایان به نظر چندی از علمای شیعه در مورد این انجیل خواهیم پرداخت :
سید محمدحسین حسینی طهرانی در کتاب معادشناسی به مقام شفاعت پیامبر که در این انجیل اشاره شده است ارجاع می‌دهد و در کتاب نور ملکوت قرآن مفصل راجع به این انجیل صحبت می‌کند و می‌گوید: «مرحوم قاضی، استاد علّامه آیت‌الله طباطبائی رضوان الله علیهما بدین انجیل عنایت داشته است، و خواندن آنرا به شاگردان سلوکی و عرفانی خود توصیه می‌نموده است»
آیت الله محمد تقی بهجت در مورد این انجیل می‌گوید:
انجیل برنابا با اناجیل اربعه مخالف است. جهات عجیبه و شواهد صدقی در آن است که خدا می‌داند چقدر به اسلام نزدیک است از جمله تحریم لحم خنزیر... بله دو سه جایی یادم می‌آید که این (کتاب) با اسلام مخالفت دارد. فقط چیزی که هست این است که این دو سه جا هم داخل در انجیل برنابا شده است... اما مخالفتهای صریحی با دیگر اناجیل دارد که سبب شده بگویند این انجیل مجعول است با آنکه هر کسی که این انجیل را ببیند یقین پیدا می‌کند که (قسمت) زیادش همان بیانات خود حضرت عیسی ع است... اگرچه الفاظ آن شبیه قرآن نیست، نه در معانی و نه در الفاظ اما خیلی شبیه به روایات عالی ما است... من انجیل برنابا را به زبان گرجی دیده‌ام که روی پارچه بوده و جلدش هم چرم نبود بلکه تخته (= چوب) بود. آقای مرعشی نجفی آن را به آقا طباطبایی داد و گفت این چند سال قدمت دارد؟ آقا طباطبایی گفت: حدس می‌زنم پانصد سال! که الآن هم پنجاه سال از آن تاریخ می‌گذرد. آقا مرعشی گفت: این را نگه داشته‌ایم تا اگر کسی را یافتیم که به زبان گرجی وارد بود آن را به فارسی یا عربی ترجمه کند؛ که هر چه قدیمی تر باشد به صحت و درستی نزدیکتر است...
همچنین آیت‌الله محمد صادقی تهرانی در مورد انجیل برنابا می‌گوید:
جرم انجیل برنابا مخالفت شدید آن با تعالیم پولس است. این انجیل بر خلاف سایر اناجیل موضوع صلیب (به دار آویختن) مسیح را شدیداً انکار و آن را زشت‌ترین نسبت ناروا به وی می‌داند. عنوان تثلیث را از میان می‌برد و توحید حقیقی الهی را اثبات می‌کند. برخلاف پولس که شریعت عمل را نسخ کرد، تنها راه سعادت را داشتن توامان عقیده و عمل پاک می‌داند. وی با پولس که نجات امت را تنها مرهون محبت مسیح و اعتقاد به تثلیث می‌داند و به نام دین، مسیحیان را در انجام هرگونه عمل منافی عفت آزاد گذاشت (و به همین سبب در مدت کمی پیروان بسیاری پیدا کرد)، مخالف است. پس از اسلام جرم دیگری نیز بر آن افزوده شد و آن بشارات صریح و مکرر آن در مورد طلوع نور قدسی محمّدی است. همه اینها سبب شد تا استفاده از این انجیل در بین مسیحیان متروک شود.
   

۱ نظر

چگونگی حجاب زن در آیین یهود و مسیحیت


            به نام خداوند بخشنده مهربان


طارق نیوز: در رساله «پطرس» چنین مطرح می‌شود: در شما زنان زینت ظاهری نباشد و لباسی که می‌پوشید مفسده‌انگیز نباشد. در رساله اول «پولس» نیز آمده است: زنان خویشتن را به حیا و تقوا مزین کنند نه به زلف‌ها و طلا و مروارید و لباس‌های گرانبها...

 

به گزارش طارق نیوز به نقل از  خبرگزاری فارس، حجاب یک امر مربوط به این زمان و ساخته و پرداخته بشر امروزی نیست بلکه قدمتی به اندازه ادیان ابراهیمی دارد و پوشش «زنان» از احکام مشترک میان همه ادیان ابراهیمی اعم از یهودیت،مسیحیت و اسلام است که هر کدام جداگانه آن را مورد تأکید قرار داده‌اند. همزمان با فرارسیدن 17 دی‌ماه سالروز «اجرای طرح استعماری حذف حجاب توسط رضاخان» حجت‌الاسلام علی یعقوبی استاد حوزه علمیه قم و از پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، بنا به درخواست خبرگزاری فارس، پژوهشی را در خصوص حجاب داشته که آن را در اختیار خبرگزاری فارس گذاشته است بخش نخست این نوشتار در ادامه می‌آید:

باتوجه به این که نگاه اسلام به مسئله حجاب، در مقایسه با سایر ادیان، یک نگرش معتدلی است و در ادیان مختلف، واکنش شدیدتری نسبت به عدم رعایت حجاب از سوی بانوان لحاظ شده است اما بازهم شاهد طرح شبهات مغرضانه، لجوجانه و احیاناً از روی جهالت هستیم؛ رواج این شبهات در جامعه امروزی موجب شده که جایگاه و اهمیت «حجاب» خدشه‌دار شده و آن طور که در شأن جامعه اسلامی است به آن پرداخته نشود.

شبهاتی از قبیل : 1- حجاب مانع پیشرفت انسان می‌شود که طرز فکر رضاخان هم بوده و وی بر همین اساس دست به کشف حجاب زد 2- آیاتی که دال بر وجوب حجاب باشد، موجود نیست و اگر هم هست بر پوشش مو و ... دلالت ندارد 3 - اینکه حجاب موجب حریص شدن آدمی می‌شود (الانسان حریص علی مامنع ) از این رو بهتراست که انسان آزاد باشد، 4- حجاب در زمان پیامبر(ص) واجب نبود 5- برخی معتقدند: چرا زن باید خود را بپوشاند مرد نگاه نکند 6- حجاب محدودیت است و نه مصونیت 7- اگر من حجاب داشته باشم خواستگار ندارم 8- برای حفظ شوهرم که هر روز با ماهواره سروکار دارد باید با آرایش و بی‌حجاب باشم. همچنین شبهاتی که در این راستا در دانشگاه‌ها و محافل علمی مطرح می‌شود نه تنها موجب سست شدن افکار عموم جامعه نسبت به این امر مهم قرآنی شده بلکه رعایت حجاب را به عنوان یکی از آموزه‌های مهم قرآنی را در حاشیه قرار می‌دهد.

این نوشتار با توجه به فرصت اجمالی، درصدد اثبات حجاب و حدّ پوشش از منظر آیات وروایات، حجاب در ادیان دیگر، تبیین چرایی و دلایل شکل گیری بی‌حجابی، آسیب‌شناسی  معضل بی‌حجابی نگاشته شده است.

حجاب در ادیان دیگر

همانطور در مقدمه عرض شد همه ادیان جداگانه به اهمیت و جایگاه این مسئله اشاره کرده‌اند تنها تفاوت در حدود رعایت حجاب و فلسفه آن است که به طور اجمال به بعضی از احکام اشاره می‌کنیم.

حدود حجاب زنان در شریعت یهود

درمورد پوشش خاص زنان بنی اسرائیل، استفاده از چادر به عنوان پوشش سراسری است که همه اندام را می‌پوشاند و نیز روبنده که صورت توسط این روبنده پنهان می‌شود.

دکتر «مناخیم بریر» پرفسور ادبیات در دانشگاه یشیوا در کتاب «زنان یهودی در ادبیات ربانی» می‌گوید: همواره این سنت برای زنان یهودی وجود داشته که با پوشش سر با هر چیزی به بیرون از منزل رفته و در مجامع عمومی ظاهر شوند حتی این که همه صورت را بپوشانند و تنها یک چشم را آزاد بگذارند.

یکی دیگر از علمای معاصر یهود در فلسطین اشغالی درکتاب خود به نام «بت یعقوو» درمورد کیفیت پوشش و حجاب زنان بیان کرده است:

لباس زنان باید به حدی گشاد و آزاد باشد تا اندام بدن به هیچ عنوان درآن برجسته نشده و کمربند بسته نشود. همچنین وی درباره پوشش گردن و مچ پا می‌گوید: تمام دور گردن پوشانده شود حتی پاها باید پوشیده باشد و از پشت جوراب نباید پوست پا دیده شود و جوراب های عکس دار وبا رنگ‌های تند ممنوع است. (البته این حدود و پوشش که نقل شده برای زنان متأهل است واز نظر آیین یهود، دختر یهود تا قبل از ازدواج حدود خاصی برای پوشش دارد.)

عزیزانی که تصاویر زیر را می بینند این تصاویر در ایران نیست این تصاویر مربوط به اسرائیل است. زنان و دخترانی که در عکس ها مشاهده می شود یکی از فرقه های یهودیان ارتدوکس هستند که بیش از سایر فرقه های یهودیان به آموزه ها و سنت های دین یهود و تورات وفادار مانده اند.


حجاب در آیین مسیحیت

آیین مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود مرتبط با حجاب زنان را تغییر نداده بلکه قوانین آن را استمرار بخشیده است و در برخی موارد گام را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری اهمیت رعایت عفت را مطرح ساخته است چرا که در شریعت یهود، تشکیل خانواده امری مقدس شمرده می‌شود حال آنکه از دیدگاه مسیحیت «تجرد» مقدس شمرده می‌شود حتی اهل کلیسا نظرشان بر این است که اگر انسان حتی به اندازه یک بار شهوت را بچشد درهای آسمان به رویش باز نخواهد شد. بنابراین به رعایت پوشش کامل و پرهیز از آرایش و جلوه گری برای از بین بردن زمینه تحریک درجامعه به صورت شدیدتری دنبال شده است چرا که رهبانیت و ترک لذایذ دنیوی از اصول این دین بوده است.

از احکام آیین مسیحیت که در رساله «پطرس» آمده این است: در شما زنان زینت ظاهری نباشد و لباسی که می‌پوشید مفسده‌انگیز نباشد و در رساله اول «پولس» آمده است: زنان خویشتن را به حیاء و تقوا مزین کنند نه به زلف‌ها و طلا و مروارید و لباس‌های گرانبها!

تصاویر زیر مربوط به راهبه های مسیحی است.

اما حجاب در اسلام؛ قرآن و روایات

در قرآن کریم در دو آیه مسئله حجاب و پوشش بدن زنان مسلمان بیان شده است و در یک آیه هم زنان مسلمان از تبرج و خودنمایی مقابل نامحرم نهی شده‌اند؛ در هریک از این آیات شریفه، دستوراتی بیان شده است که پوشش خاصی را برای زن مسلمان شکل می‌دهد و تبیین خود آیه به تنهایی وکلام پیامبر اکرم و ائمه هدی (ع) نیز کاملا پوشش شرعی و حدود آنرا مشخص می سازد.

آیات مربوط به حجاب زنان کدامند

آیات مربوط به حجاب و پوشش بانوان در دو سوره از قرآن کریم ذکر شده است: خداوند متعال در آیه 31 سوره مبارکه نور می فرماید: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ... وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

و به زنان با ایمان بگو چشم‌های خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‏های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان ... .

قرآن کریم در این آیه به حجاب که از ویژگی زنان است، ضمن سه جمله اشاره فرموده: 1- آن‏ها نباید زینت خود را آشکار کنند جز آن مقدار که طبیعتاً ظاهر است؛ «وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» بنابراین زنان حق ندارند زینت‏هایی را که معمولاً پنهانی است، آشکار کنند به این ترتیب آشکار کردن لباس‏های زینتی مخصوصی که زیر لباس عادی یا چادری پوشند، مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینت‌هایی نهی کرده است. 2- دومین حکمی که در آیه بیان شده، این است که آن‏ها باید خمارهای خود را بر سینه‏های خود بیفکنند؛ «وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ»، «خمر» جمع خمار (بر وزن حجاب) در اصل به معنای پوشش است، ولی معمولاً به چیزی گفته می‌شود که زنان با آن سر خود را می‌پوشانند (روسری) و جیوب جمع جیب (بر وزن غیب) به معنای یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان می‌شود که گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق می‌شود. از این جمله استفاده می‌شود که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسری خود را به شانه‏ها یا پشت سر می‌افکندند، به طوری که گردن و کمی از سینه آن‏ها نمایان می‌شد. قرآن دستور می‏دهد روسری خود را بر گریبان خود بیفکنند، تا هم مو و هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است، مستور و پنهان شود.

تا اینجا پوشش سر و گردن و قسمت سینه اشاره شده اما مابقی قسمت‌های بدن با لفظ «جلباب» که درآیه بعد آمده کامل می شود.

آیه دیگر آیه 59 سوره احزاب است که خداوند متعال در این آیه می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً»؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب‌ها» (روسری‏های بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است. آنچه مسلم است «جلباب» پوششی فراگیر مثل چادر بوده که از بالای سر تا پا را می‌پوشانده است به رغم وجود اختلاف در تفسیر معنای جلباب حتی کسانی که تصریح کرده‌اند در معنای آن اختلاف است نیز قبول دارند که در اصل لغت به معنای پوشش گسترده و فراگیر است که ظاهر و روی همه بدن را می پوشاند بنابراین بکار بردن این نوع پوشش در آیه شریفه، خود حاکی از این است که لباس و پوشش شرعی زن مسلمان نباید اندام نما و تنگ باشد.

حدود حجاب در روایات

نکته قابل توجه اینکه برخی از افراد، در بعضی این شبهات اصرار دارند دلیلی از خود قرآن داشته باشند درحالیکه دلیل دین ما یک بخش آن قران است و در بخش دیگر روایات ما هستند که از طریق قرآن ناطق بیان شده است و در راستای اهداف حجاب اشاراتی دارند.

چگونگی پوشش زن در کلام معصومین(ع) 

1-فضیل بن یسار در جلد پنجم «فروع کافی،» گوید: از امام صادق (ع) سوءال کردم، آیا آرنج‌های دست زن، بخشی از زینت اوست که خداوند در قرآن بیان فرموده: زنان زینت خود را آشکار نکنند مگر برای شوهرانشان؟ فرمود: بله و تمام بدن زن غیر از صورت و دست‌ها تا مچ،  زینت او محسوب می‌شود (که باید از نامحرم پوشیده شود).

2- در جلد چهارم کتاب «وسائل‌الشیعه» امام صادق(ع)می فرماید: بر دختری که به سن بلوغ می رسد، روزه و حجاب واجب است.

3- روایتی رسول خدا (ص) در جلد یکصدم «بجارالأنوار» درباره عذاب زنان گناهکار در روز قیامت است که حضرت می‌فرماید: ...اما زنی که به موی سرش آویزان بود به این دلیل بود که مویش را از نامحرم نمی پوشاند.

4- در جلد چهارم کتاب «سنن ابی داود،» عایشه می‌گوید: روزی اسماء دختر ابوبکر در حالی که لباس های نازکی بر تن داشت، نزد رسول خدا آمد. آن حضرت روی از او برگرداند و فرمود: ای اسماء، وقتی دختر به سن بلوغ رسید نباید از بدن او جز این و این (در حالی که به صورت و دستش تا مچ اشاره می‌کرد) دیده شود.

5- فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ... إِنَّ مِنْ خَیْرِ نِسَائِکُمُ ... الْمُتَبَرِّجَةَ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصَانَ عَنْ غَیْرِهِ ... ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِشَرِّ نِسَائِکُمْ قَالُوا بَلَى قَالَ إِنَّ مِنْ شَرِّ نِسَائِکُمُ ... الْمُتَبَرِّجَةَ إِذَا غَابَ عَنْهَا بَعْلُهَا الْحَصَانَ مَعَهُ إِذَا حَضَرَ .... .

مطابق این روایت که از رسول خدا(ص) در جلد هفتم «تهذیب‌الاخلاق» نقل شده، یکی از صفات بهترین زنان، آرایش و خودنمایی برای شوهر و پوشش از غیر اوست، و یکی از صفات بدترین زنان، آرایش و خودنمایی در غیاب شوهر و پوشش در هنگام حضور اوست.

نکته:انصاف قضیه این است که اسلام به مسئله حجاب به شکل معتدلی برخورد کرده و این غریزه را (که به تعبیر علامه طباطبایی درتفسیرالمیزان ورساله ولایة الالهیه فرموده) تعدیل کرده و برای توضیح این امربه نوبه خود درفلسفه حجاب باید بیشتر به آن پرداخت.

انچه تاکنون گفته شده اثبات حجاب در آیات و روایات و در ادیان دیگر بوده است از این رو سایر مباحثی که در مقدمه آورده شده مانند علل بی‌حجابی در بخش دیگری به آنها اشاره خواهد شد.

علاقه‌مندان برای پاسخگویی به شبهات خود می‌توانند با شماره 096400 مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی تماس بگیرند و شبهه خود را مطرح کنند.

برگرفته از سایت جنبش مصاف.   masaf.ir

۶ نظر