به نام خداوند بخشنده مهربان


آخرالزمان

طبق چند روایت، مردمی از مشرق، قیام خواهند کرد و یاری‌گر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهند بود. در روایت معتبری که ابوخالد کابلی از امام محمد باقر علیه السلام نقل کرده، آمده است:
گویا می‌نگرم قومی از مشرق، قیام کرده‌اند. آنان حقشان را می‌خواهند، ولی به آنان نمی‌دهند؛ دوباره آن را طلب می‌کنند، ولی باز به آنان داده نمی‌شود. وقتی اوضاع را این‌گونه می‌بینند سلاح‌هایشان را بر می‌دارند. در آن هنگام، آن‌چه می‌خواهند به آنان می‌دهند، ولی آنان نمی‌پذیرند و استوار می‌ایستند و قدرتشان را به کسی جز صاحب شما تحویل نمی‌دهند. کشته‌های آنان، شهید هستند. آگاه باشید اگر من آن زمان را درک می‌کردم، خود را برای صاحب این امر نگه می‌داشتم.» (1)
و در حدیثی که از پیامبر اکرم نقل شده است، می‌خوانیم: «یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه؛(2) گروهی از اهل مشرق قیام می‌کنند و زمینه را برای حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فراهم می‌کنند». روایت، در منابع عامه آمده است.
در این مقاله، به معرفی برخی از مردم مشرق زمین‌ و اقدام‌هایشان که بیشتر در روایت‌های اهل‌بیت علیهم السلام آمده است می‌پردازیم.
1-  اول : خراسانی
خراسانی، منسوب به خراسان است و خراسان، نامی است که به دو عنوان، اطلاق ‌شده است.
یک: به قسمتی از سرزمین فعلی ایران که از کوه‌های زاگرس شروع می‌شود و تا قسمتی از شهر هرات در کشور افغانستان و اطراف آن، ادامه پیدا می‌کند و از شمال، شهرهای نیشابور، مرو، سرخس و قسمتی از سرزمین‌های شمال شرقی ایران را در بر می‌گیرد و از جنوب، تا کرمان و سیستان ادامه می‌یابد.
دو: به مناطق و سرزمین‌های اطراف خراسان که حاکمان خراسان در آن منطقه‌ها حاکمیت داشته‌اند.(3)
برخی از نکاتی که از روایت‌های اهل بیت علیهم السلام درباره خراسانی استفاده می‌شود، به شرح ذیل است.
حرکت خراسانی همزمان با خروج یمانی و سفیانی معرفی شده است. بکر بن محمد ازدی از امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده است: «خروج الثلاثة الخراسانی و السفیانی و الیمانی فی سنة واحدة فی شهر واحد فی یوم واحد …؛(4) خروج سه گروه سفیانی، خراسانی و یمانی در یک سال، در یک ماه، و در یک روز خواهد بود.»
خراسانی برای مقابله با سفیانی، یاری کردن اهل عراق و همراهی با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حرکت خود را آغاز می‌کند. در حدیث معتبری که از جابر بن یزید جعفی به نقل از امام محمد باقر علیه السلام با سندهای مختلف وارد شده، آمده است:
سفیانی سپاهی به سوی کوفه می‌فرستد که تعداد آنان هفتاد هزار نفر است. آنان در کوفه به قتل و تجاوز و غارت می‌پردازند. در آن حال (برای کمک به اهل عراق) نیروهایی از طرف خراسان با سرعت به سوی کوفه می‌آیند و در میان آنان، تعدادی از اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارند»(5)
2- دوم : اهل قم
بنابر آنچه از برخی روایات‌ استفاده می‌شود، شهر قم یکی از شهرهایی است که نقش محوری در زمینه‌ سازی ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد. این شهر از ابتدای حکومت عباسیان، خاستگاه و منطقه امنی برای شیعیان و مورد عنایت و توجّه اهل‌بیت علیهم السلام بوده است.(6) اهل قم در معراج پیامبراکرم به ولایت مداری ستوده شده‌اند.(7) شهر قم با آغاز غیبت صغری به عنوان مرجع علمی شیعیان مطرح شد. حسین بن روح نوبختی(نایب سوم) در آن زمان برای تأیید کتابی، آن را برای عالمان قم فرستاد.(8) این مطلب نشان از جایگاه علمی و حدیثی این شهر در آن دوره دارد. در روایتی امام جعفر صادق علیه السلام به خالی شدن کوفه از دانش اهل‌بیت علیهم السلام و آشکار شدن آن در شهر قم در نزدیکی ظهور اشاره می‌کند و می‌فرماید:
کوفه از مؤمنان، خالی خواهد شد و دانش از آن مکان جمع می‌شود؛ مانند جمع شدن مار در لانه‌اش. سپس دانش در شهری که به آن قم گویند، آشکار شود و آن مکان، معدن دانش و فضیلت می‌شود؛ به صورتی‌ که در زمین، مستضعف دینی ـ حتی در بانوان پشت پرده ـ باقی نمی‌ماند. و این اتفاق نزدیک ظهور قائم ما رخ خواهد داد. خداوند، قم و اهلش را در آن زمان، جانشینان حجّت قرار می‌دهد(9).»
بنابر این حدیث و روایت‌های مشابه، (10) قم به وسیله گسترش معارف اهل‌بیت علیهم السلام همگان را با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آشنا می‌کند و به پذیرش عمومی و پرورش نیرو جهت یاری امام عصر می‌پردازد.
در حدیثی که از امام موسی کاظم علیه السلام نقل شده، به تشکیل حکومت توسط فردی از اهل قم برای بر‌پایی حق اشاره شده است. در این روایت می‌خوانیم:
مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق فرا می‌خواند. گروهی مانند پاره‌های آهن، همراه او جمع می‌شوند که بادهای تند، آنان را منحرف نمی‌کند. از نبرد، خسته نمی‌شوند و نمی‌ترسند و بر خداوند توکل می‌کنند و عاقبت برای اهل تقوا است.» (11) البته در این حدیث، اشاره‌ای به نزدیکی قیام مردی از قم، به ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نشده است.

ترجمه: « از احمد بن سالم، از محمد بن یحیی بن ضریس، از محمد بن جعفر، از نصر بن مزاحم و ابن ابی حماد، از ابی داود از عبدالله بن شریک از ابی جعفر علیه السلام که فرمود: ابوبکر و عمر و زبیر و عبدالرحمن بن عوف به درگاه رسول الله (ص) نزدیک شدند و نشستند، پس پیامبر(ص) بر آنها وارد شد، کنارشان نشست، دمپایی اش گسیخته شد و با دمپایی اش اشاره وار به حضرت علی بن ابی طالب (ع) زد، سپس فرمود: همانا از سمت راست خداوند عزوجل – یا از سمت راست عرش – قومی از ما برخاستند که بر منابری از نورند، صورت هایشان نورانی است و لباسهایشان نورانی است، صورت هایشان بر چشم ناظرین دیگر پرده می اندازد. ابوبکر گفت: ای پیامبر، خدا آنها کیستند؟ پس ایشان سکوت کردند. زبیر گفت : ای پیامبر خدا، آنها کیستند؟ پس ایشان سکوت کردند. عبدالرحمن بن عوف گفت: ای پیامبرخدا، آنها کیستند؟ پس ایشان سکوت کردند. سپس حضرت علی (ع) فرمودند: ای پیامبر خدا، آنها چه کسانی هستند؟ پس ایشان فرمودند: آنها قومی هستند که به واسطه ی روح الله به یکدیگر محبت می ورزند (دلهایشان به هم نزدیک می شود)، درحالی که هیچ نسب یا اموال مشترکی ندارند؛ آنها شیعه ی تو هستند و تو امامشان هستی ای علی. »
همان گونه که در حدیث فوق ملاحظه فرمودید، پیامبر (ص) به حضرت علی (ع) بشارت دادند که گروهی از شیعیان ایشان به واسطه ی روح الله  دلهایشان  به هم  نزدیک می شود و متحد می گردند،  در حالی  که  دلیل  اتحاد  آنها  اموال و نسب  مشترک نمی باشد. افراد این قوم از چنان منزلتی برخوردارند که چهره ی نورانی آنها چهره های سایر مردم و حتی مسلمانان دیگر را نیز تحت الشعاع قرار می دهد.
لازم به ذکر است که روایات دیگری نیز در بین روایات اهل سنت وجود دارند که درهمه ی آنها به کلمه ی روح الله اشاره شده است. البته جزئیات روایت اهل سنت کمی با روایت شیعیان تفاوت دارد، اما مضمون اصلی یکی است. روایات اهل سنت را  که  درباره ی روح الله بیان شده اند در زیر ملاحظه می فرمایید:

پی نوشت:
1- غیبت، نعمانی، ص273، باب14، ح50.
2- سنن ابن‌ماجه، ص1369، ح4088.
3- معجم البلدان، ج2، ص350.
4- غیبت، طوسی، ص446، ح443.
5- غیبت، نعمانی، ص279، باب14، ح67.
6- رجال کشی، ص333، ح608 و 609.
7- علل‏ الشرائع، ج2، ص572، باب373، ح1.
8- غیبت، طوسی، ص390، ح357.
9- بحار الانوار، ج57، ص321، ح32.
10- بحار الأنوار، ج57، ص212، ح22 و ص214، ح30.
11- بحارالأنوار، ج57، ص216، ح37.
بخش مهدویت تبیان
منبع: پایگاه اطلاع رسانی مهدویت و وعده صادق و خبرگزاری رسا