دوستانی که با مشی سیاسی بنده آشنا هستند می دانند که بنایم بر همکاری با تمام ارکان نظام از جمله دولت های منتخب است و تا کنون نیز هیچ دولتی سنگ اندازی از سوی بنده سراغ ندارد ،الا اینکه در مواردی عقاید و اصول اسلام و انقلاب در خطر باشد که در آن صورت وارد شده و در حد بضاعتم رفع شبهه می کنم (کما اینکه در دولت قبل نیز همین رویه را داشتم).

 متاسفانه سخنان روز چهارشنبه رئیس جمهور موجی از شادی دشمنان اهل بیت را در فضای مجازی و شبکه های وهابی برانگیخته است و حالا آنها در رد ولایت امیرالمومنین (آن هم در روز شهادتش) به سخنان رئیس جمهور تنها حکومت شیعه جهان استناد می کنند!

اگر کسی با شنیدن این سخنان بمیرد مرگ بر او رواست. 

تعجب آور است چطور آقای روحانی که در کسوت روحانیت است نمی داند عبارات استفاده شده در خطبه یاد شده توسط ایشان (خطبه 92)،در واقع کنایه امام(ع) به کسانی است که قبل از آنکه به سراغ حضرت بیایند، سراغ سه خلیفه قبل رفته بودند؟!

 در واقع حضرت می فرمایند :شما که قبل از من به سراغ دیگران رفتید،حال نیز به سراغ دیگران بروید! 

 لذا می فرمایند: مرا واگذارید و دیگرى را به دست آرید، زیرا ما به استقبال حوادث و امورى میرویم که رنگارنگ و فتنه آمیز است، و چهره‏ هاى گوناگون دارد و دل‏ها بر این بیعت ثابت و عقل‏ ها بر این پیمان استوار نمی ماند،...بدانید اگر من درخواست شما را پذیرا باشم با شما آن گونه که خود می دانم رفتار خواهم کرد و به حرف ملامتگرها و این و آن گوش نمیدهم.

امام(ع) خوب می داند که مردم در زمان خلفا مخصوصا در زمان خلیفه سوم از اسلام راستین فاصله گرفته اند. 

تقسیم دلخواه پست ها و مناصب حکومت اسلامی و بذل و بخشش غیرعادلانه و طبق امیال شخصی بیت المال که در زمان خلیفه سوم به اوج خود رسیده بود، مردم را چنان بار آورده بود که اگر کسی می خواست سنت پیامبر را بی کم و کاست اجرا کند با مخالفت های شدیدی روبرو می شد.

از این رو حضرت می فرمایند: مرا رها کنید زیرا شما طاقت تحمل اجرای حق و عدالت مرا ندارید.

 بد نبود آقای رئیس جمهور به دیگر فرمایشات امام (ع) نیز توجه می فرمودند :

حضرت در خطبه سوم  می فرمایند:  أَما واللَّه لقد تقمصها فلَان وإنه لیعلم أَن محلّب منها...

«آگاه باشید به خدا سوگند (ابابکر)، جامه خلافت را به زور بر تن کرد،در حالی که می دانست جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی،چون محور آسیاب است به آسیاب که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جاری است،و مرغان دور پرواز اندیشه ها به بلندای ارزش من نتوانند پرواز کرد.»

 خطبه 144:إِنَّ الْأَئمة مِنْ قُریْش...

همانا امامان همه از قریش بوده که درخت آن را در خاندان بنی هاشم کاشته اند، مقام ولایت و امامت در خور دیگران نیست، ودیگر مدعیّان زمامداری، شایستگی آن را ندارند.

 نامه 36 :...فدَع عَنْک قریشاً وَ تَرْکاضهم...

 قریش را بگذار تا در گمراهی بتازند، و در جدایی سرگردان باشند، و با سرکشی و دشمنی زندگی کنند.همانا آنان در جنگ با من متّحد شدند آنگونه که پیش از من در نبرد با رسول خدا (ص) هماهنگ بودند،خدا قریش را به کیفر زشتی هایشان عذاب کند، آنها پیوند خویشاوندی مرا بریدند، و حکومت فرزند مادرم (پیامبر اکرم ) را از من ربودند.

 حکمت 22:  وَ قال (ع) لنا حَق فَإِن أُعْطیناه وَ إِلَّا رکبْنا...

«و درود خدا بر او،فرمود:ما را حقّی است اگر به ما داده شود،وگرنه بر پشت شتران سوار شویم و برای گرفتن آن برانیم هر چند شب روی به طول انجامد.»

نامه 62 : فَإِن اللَّه سبحانه بعث محمداً (ص) نذیراً للعالمین...

خداوند سبحان محمّد(ص) را فرستاد تا بیم دهنده جهانیان،و گواه پیامبران پیش از خود باشد. آنگاه که پیامبر(ص) به سوی خدا رفت، مسلمانان پس از وی در کار حکومت با یکدیگر درگیر شدند.سوگند به خدا نه در فکرم می گذشت،و نه در خاطرم می آمد که عرب خلافت را پس از رسول خدا (ص) از اهل بیت او بگرداند، یا مرا پس از وی از عهده دار شدن حکومت باز دارد، تنها چیزی که نگرانم کرد شتافتن مردم به سوی فلان شخص (ابوبکر) بود که با او بیعت کردند. من دست باز کشیدم، تا آنجا که دیدم گروهی از اسلام باز گشته،می خواهند دین محمّد (ص)را نابود سازند.

ابن ابی الحدید میگوید:فرمایش امام (ع)که فرموده اند: من دست باز کشیدم، یعنی اینکه از بیعت نمودن امتناع نمودم تا اینکه دیدم که مردم از دین بر میگردند.

شرح نهج البلاغة، ج17،ص87

در ادامه بد نیست عزیزان ، نظر امام را نسبت به خلفا ( منتخبان مردمی که جناب روحانی فرمودند امام، نظرشان را پذیرفته بود)بدانند.

 با توجه به ضرورت وحدت ، در ادامه  تنها به نقل مختصر و گزیده از تاریخ مستند ترین منابع شیعه و سنی بسنده می کنم و از ذکر بسیاری از ظلم هایی که در حق امام روا داشته شد پرهیز می نمایم. 

در  نامه 53 حضرت می فرمایند:فانْظُرْ فی ذلِک نظَراً بلِیغاً ...

همانا این دین در دست اشرار(خلفا) اسیر گشته بود،که با نام دین به هوا پرستى پرداخته، و دنیاى خود را به دست می آوردند.

و در خطبه 151 فرمودند: وَنقَلُوا الْبِنَاءَ عَن رَصِّ أَساسِهِ ...

آنها (خلفا)بنیان اسلامى را تغییر داده در جاى دیگرى بنا نهادند،آنان کانون هر خطا و گناه،و پناهگاه هر فتنه جو شدند.که سرانجام در سرگردانى فرو رفته، و در غفلت و مستى به روش و آیین فرعونیان در آمدند، یا از همه بریده و دل به دنیا بستند، و یا پیوند خود را با دین گسستند.‼️

جالب اینجاست حتی خود خلیفه دوم هم به وضوح اعتراف میکند که امام علی (ع) به هیچ وجه او و خلیفه اول را قبول نداشت و آن دو نفر را دروغگو، گناه کار، حیله گر و خیانت کار  می دانست!

پژوهشگران به یقین می دانند که دو کتاب صحیح بخاری و مسلم از مستند ترین منابع برادران عزیز اهل سنت است.

در صحیح مسلم،ج3، ص1378،ح 1757، خلیفه دوم خطاب به عباس عموی پیامبر و امام علی(ع)می گوید:

فلَمَّا تُوفِّىَ رَسولُ اللَّهِ : قَالَ أَبُو بَکْرٍ أَنَا وَلىُّ رَسولِ اللَّهِ... فرأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثمًا غَادرًا خَائِنًا...

پس از وفات رسول خدا ابوبکر گفت:من جانشین رسول خدا هستم،‌ شما دو نفر اعتقاد داشتید که او دروغگو، گناه کار، حیله گر و خیانت کار است؛ پس از مرگ ابوبکر،‌ من جانشین پیامبر و ابوبکر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن، دروغگو حیله گر و گناه کار خواندید.

در آخر روایت،خلیفه دوم از امام (ع) و عباس اقرار میگیرد که آیا مطالبی را که گفتم تأیید می‌کنید. هر دو گفتند: بلی (قَالَ أَکَذَلِکَ قَالاَ نَعَمْ)

و در صحیح البخاری، ج4، ص1549، ح3998، کِتَاب الْمَغَازِی آمده است

فَأَرْسَلَ إلى أبی بَکْرٍ أَنْ ائْتِنَا ...کَرَاهِیَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ ... اسْتَبْدَدْتَ عَلَیْنَا بِالْأَمْرِ.

علی  کسی را پیش ابوبکر فرستاد که پیش من بیا ولی هیچکس با تو نیاید چون از همنشینی با عمر خوشش نمی‌آمد . وقتی ابوبکر آمد، امام به او گفت: تو درباره حکومت بر ما استبداد کردی.

بله امام(ع) زمانی که دیدند بین پذیرش خلفا از یک سو و نبودن اصل دین (بازگشت اعراب مسلمان به جاهلیت)باید یکی را انتخاب کند فرمودند:

 به خدا سوگند که ( ابوبکر )خلافت مسلمین را چون پیراهن بی‏قواره‏ ای درپوشید در حالی که به خوبی می‏دانست ناخدای کشتی خلافت جز «علی» (ع) نیست...پس شکیبایی را عاقلانه ‏تر یافتم و آن را برگزیدم. آری، صبر کردم، امّا چه صبری؟ مانند کسی که خار در چشمش فرو رفته  و استخوان در گلویش مانده باشد. می‏دیدم که میراثم به تاراج می‏رود (خطبه سوم )...تنها چیزی که نگرانم کرد شتافتن مردم به سوی فلان شخص (ابوبکر) بود که با او بیعت کردند. من دست باز کشیدم،تا آنجا که دیدم گروهی از اسلام باز گشته، می خواهند دین محمّد (ص) را نابود سازند...(نامه 62)

امامان و علمای شیعه (به تاسی از اهل بیت ) همیشه دغدغه تربیت مردم را داشته اند.

اگر امام علی (ع) به حکمیت تن می دهند برای این است که به مردم ازسویی  دروغ گویی معاویه و از دیگر سو بی بصیرتی و ساده لوحی امثال ابوموسی اشعری ( منتخب مردم  در مذاکرات صفین) اثبات شده و به عبارتی دیگر مردم درس سیاست بیاموزند.

امام خمینی هم در جریان سکوتشان در انتخاب بنی صدر بعد ها فرمودند: «واللَّه قسم، من رأى به ریاست جمهورى بنى صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم‏.» (صحیفه،ج21،صص 331)

 هدف امام این بود که مردم متوجه شوند مخالفت با بنی صدر مخالفت با یک خائن است نه مخالفت یک روحانی(امام) با یک اقتصاد دان کت شلواری (بنی صدر) امام صبوری کرد تا نمایندگان همان مردمی که او (بنی صدر) را انتخاب کرده بودند در مجلس ، عدم کفایتش را دریابند و جالب اینجاست مردم هم پذیرفتند.

در قصه پر غصه برجام نیز با اینکه رهبر انقلاب صریحا می گوید من به سرانجام آن خوش بین نیستم (همانطور که امروز به وضوح شاهد آن هستیم) باز هم اجازه می دهند تیم آقای روحانی (که اعلام کردند به فرجام برجام خوش بین هستند) کار را پیش ببرند و در بسیاری از موارد مخالفین برجام را هم کنترل کردند تا فردا مذاکره کنندگان نگویند مخالفین برجام نگذاشتند وگرنه ما مذاکرات را درست پیش می بردیم . 

می توانید به صوت کامل سخنرانی نیز مراجعه کنید دانلود

آری باید به مردم اثبات شود که دشمن ،دشمن است و غیرقابل اعتماد.

والسلام علی من اتبع الهدی:

علی اکبر رائفی پور

مصاف ایرانیان masaf.ir

مشروح پاسخ آیت الله جوادی آملی به سخنان دکتر روحانی در لینک: yon.ir/YvTr0

واکنش آیت الله مکارم در مراسم شب بیست وسوم ماه رمضان به شبهات اخیر مطرح شده توسط رئیس جمهور

دریافت حجم: 1.45 مگابایت



پاسخ مستدل حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی به ادعای رئیس جمهور در خصوص مبنای خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام بر اساس نهج البلاغه

دریافت حجم: 3.82 مگابایت