اَسلَم بن عَمرو یکی از موالی (غیر عرب) هایی بود که پدرش در زمان حمله به ایران از منطقه دیلم (نزدیک قزوین) به کوفه آورده شد. ایشان از زمان حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه تا مکه و بعد از آن تا کربلا همراه و نویسنده حضرت بود. روز عاشورا از امام اذن میدان گرفت و رجز می خواند که (امیری حسین و نعم الامیر) و هنگامی که بر روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام به سمت او شتافت و او را در آغوش کشید و امام گونه خود را بر روی گونه او گذاشت. سپس چشم هایش را باز کرد و تبسم کرد و به خود مباهات کرد و سپس به شهادت رسید.

این سرگذشت شخصی است ایرانی و از نژاد تُرک که امام معصوم اینگونه مانند حضرت علی اکبر علیه السلام به سمت او می آید و او را در لحظات آخر حیاتش به آغوش می کشد. 


 منابع:ر.ک أعیان الشیعة - السید محسن الأمین - ج 3 ص 304 - وأبوه عمرو کان من الأتراک ، ولعله الغلام الترکی المشهور مستدرکات علم رجال الحدیث - الشیخ علی النمازی الشاهرودی - ج 1 ص 601 - کربلاء ، الثورة والمأساة - أحمد حسین یعقوب - ص  325 و...

مصاف ایرانیان masaf.ir